نقش پررنگ لیست ها و احزاب در خبرگان چهارم

گروه سیاسی / انتخابات دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری در آذر سال ۱۳۸۵شمسی برگزار شد. به دلیل تصویب هماهنگ‌سازی انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، این دوره از خبرگان ۱۰ سال طول کشید.

گروه سیاسی / انتخابات دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری در آذر سال ۱۳۸۵شمسی برگزار شد. به دلیل تصویب هماهنگ‌سازی انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، این دوره از خبرگان ۱۰ سال طول کشید.

نخستین رییس این دوره آیت الله علی مشکینی بود و بعد از درگذشت او نخست اکبر هاشمی رفسنجانی به ریاست رسید. آیت الله محمد رضا مهدوی کنی و آیت الله محمد یزدی دو رییس بعدی این دوره از خبرگان رهبری بودند.

فهرست نمایندگان مجلس خبرگان رهبری دوره چهارم که طی انتخابات چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری که در ۲۴ آذر ۱۳۸۵ برگزار شد و تعدادی نیز در انتخابات میان دوره‌ای برگزیده شدند. جلسه گشایش مجلس چهارم در ۱ اسفند همان سال انجام شد. برای این دوره ۸۶ نماینده در نظر گرفته شده بود. از مازندران نیز آقایان نورالله طبرسی، سید صابر جباری، صادق آملی لاریجانی و علی معلمی در این دوره حضور داشتند.

انتخابات چهارمین دوره مجلس خبرگان در تاریخ ۲۴ آذر ۸۵ برگزار شد. در جریان این انتخابات، صف‌بندی‌های سیاسی و جناحی محسوسی مشاهده شد؛ «جامعه روحانیت مبارز» و «جامعه مدرسین» به عنوان دو تشکل شاخص جریان راست، فهرست واحدی را منتشر کردند که در این فهرست نام «هاشمی رفسنجانی» که خود از اعضای جامعه روحانیت بود به چشم می‌خورد؛ البته نام هاشمی رفسنجانی در فهرست دو حزب اصلاح‌طلب «کارگزاران» و «اعتماد ملی» نیز وجود داشت؛ کارگزارانی‌ها و اعتمادی‌ها پس از آن به صرافت انتشار فهرست انتخابات خبرگان چهارم افتادند که دو تشکل روحانی جناح متبوع‌شان یعنی «مجمع روحانیون مبارز» و «مجمع محققین حوزه علمیه قم» مجدداً از هراس شکست، سیاست تحریم این انتخابات را برگزیدند.

البته در جریان انتخابات خبرگان چهارم، جریان نزدیک به «ائتلاف رایحه خوش خدمت»، فهرستی مجزا از اصولگرایان را ارایه کرد؛ فهرستی با سرلیستی مرحوم «علامه مصباح یزدی» که در آن، نامی از هاشمی رفسنجانی نبود.

علی‌ایحال، مجلس خبرگان چهارم، در تاریخ اول اسفند ۱۳۸۵ با ۸۶ نماینده به ریاست «آیت‌الله مشکینی» آغاز به کار کرد. «آیت‌الله مشکینی» در مردادماه سال ۸۶ رحلت کرد و نتیجتاً «هاشمی رفسنجانی» جایگزین وی در تصدی ریاست مجلس خبرگان شد؛ البته دوران ریاست «هاشمی رفسنجانی» زیاد دوام نیاورد و اصطلاحاً ریاستش «مُستعجل» بود چراکه در ۱۷ اسفند ۸۹، در جریان اجلاسیه مجلس خبرگان، آیت‌الله «مهدوی کنی» با رأی خبرگان جایگزین وی شد.

همزمانی برگزاری انتخابات شوراها و مجلس خبرگان، ویژگی مهم انتخابات خبرگان دور چهارم بود که آن را از انتخابات سه دوره قبل متمایز ساخته بود. در این سال صف آرایی جریانات سیاسی در حوزه انتخابات شوراها باقی نماند و انتخابات مجلس خبرگان نیز شاهد صف آرایی و رقابت انتخاباتی بود. هاشمی رفسنجانی که خود از اعضای جامعه روحانیت مبارز بوده است‌، به عنوان چهره‌ای شاخص در فهرست جامعتین معرفی شد‌، فهرستی که بسیاری از تشکل‌هایاصولگرا از آن تبعیت می‌کردند.

اما جریان نزدیک به رایحه خوش خدمت، ستادی را تحت عنوان «نخبگان حوزه و دانشگاه» تشکیل داد و اعلام نمود که فهرستی جداگانه ارائه خواهد کرد. این گروه سرلیست خود را در شهر تهران “آیت‌الله محمدتقی مصباح‌ یزدی” قرار داد و از آوردن نام آقای هاشمی رفسنجانی پرهیز کرد.

گروههای دوم خرداد نیز اعلام کرده بودند که در انتخابات خبرگان از نظر مجمعین(مجمع روحانیون مبارز و مجمع محققین حوزه علمیه) پیروی خواهند کرد، اما مجمعین به دلیل آنچه رد صلاحیت‌های گسترده و ناعادلانه می‌خواندند، فهرستی منتشر نکردند. پس از امتناع مجمعین از ارائه لیست، احزاب کارگزاران سازندگی و اعتماد ملی لیست خود را برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری ارائه کردند که در هردو نام هاشمی رفسنجانی در صدر بود.

دیگر گروه‌هایدوم خرداد نیز با تمکین از نظر مجمعین، بدون ارائه فهرست از پشتیبانی هاشمی دریغ نکردند.

انتخابات مجلس خبرگان همزمان با شوراها در 24 آذرماه برگزار شد و با استقبال 28 میلیونی ملت، یکی از باشکوهترین انتخابات این مجلس برگزار شد. فهرست مورد تائید جامعتین توانست 84 درصد از آرای خبرگان را در سراسر کشور به خود اختصاص دهد. جامعتین 80 نفر را برای حضور در انتخابات خبرگان معرفی کرد که از این میان، تعداد 67 نفر رأی آوردهاند که در نوع خود نسبت به انتخابات گذشته بی نظیر بود.

نتایج انتخابات دیگر راهی را برای توجیه شکست جریان دوم خرداد باقی نگذاشته بود، اما این مساله موجب نشد که سازمان مجاهدین به عدم اقبال ملت به این جریان اعتراف کند. سازمان تلاش کرد تا بزرگنمایی و مصادر به مطلوب رای آقای هاشمی جریان خود را پیروز انتخابات معرفی کند! این در حالی بود که هاشمی پیش از آنکه نامزد مرد حمایت جریان دوم خرداد باشد، در صدر لیست جامعتین قرار داشت. به واقع رای هاشمی محصول تجمیعی اکثر جریانهای سیاسی بود.

ضمن آنکه برای کشف حقیقت و تعیین میزان علاقه ملت به دو جریان کافی است که به مقایسه آراء نامزدهای اختصاصی جریانهای مختلف ‌پرداخت. این روش به خوبی نشان می‌دهد که محمدامامی کاشانی (1027767) نامزد اختصاصی لیست جامعتین، بسیار بیش از نامزدهای اختصاصی جریان رقیب که نتوانستند در میان 16 نفر راه یافته به مجلس باشند رای آورده است.

اگر اختلاف رای آقای هاشمی و امامی کاشانی را نیز کسر کنیم، تعداد آراء کسانی که از اردوگاه اصلاح طلبان به آقای هاشمی رای داده اند مشخص می‌گردد که این تعداد حدود 500 هزار نفر می‌باشد. لذا ارزیابی صحیح آن است که از میان رای دهندگان در تهران، حدود دو سوم به لیست جامعتین و یک سوم به فهرست جریان دوم خرداد رای داده‌اند! نکته آخر آنکه آقای هاشمی در انتخابات دور گذشته (سال 1377) تعداد 1682882 رای کسب کرده بود که مقایسه آن با نتایج این دوره، حکایت از کاهش آراء وی دارد.