بررسی راهکارهایی برای کاهش معضلات آبی در زمان خشک‌سالی؛

فناوری، دست برتر کشاورزان در مقابله با خشک‌ سالی

حرف آنلاین، زری طاهری| وقوع خشک‌ سالی در مازندران طی سال جاری مشکلات زیادی در زمینه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی را در پی داشته، حجم آب سازه‌های آبی در شهرهای مختلف نسبت به گذشته به شدت پایین آمده و نگرانی‌هایی را ایجاد کرده، دغدغه‌هایی که البته کهنه هست و همه ساله تکرار می‌شود.

مازندران اگر چه از دور استان پرآبی دیده می‌شود اما این روزها پس از پشت سرگذاشتن چالش‌های بزرگ آبی همچون خشک‌ سالی، بحث انتقال آب بین حوزه ای و آلودگی آب و مسائلی از این دست، این روزها با پدیده ترک خوردگی زمینه‌ای کشاورزی مواجه شده، زمین‌هایی که نقش مهمی در تامین امنیت غذایی کشور دارند.

برای بررسی راهکارهایی در خصوص بهبود مصرف آب و کاهش معضلات آبی گفت‌وگویی تفصیلی با حسین عسگری دانشیار دانشکده علوم و فناوری زیستی دانشگاه شهید بهشتی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانیم؛

سوال: درباره نقش و اهمیت آب در بهبود اقتصاد کشاورزی توضیح دهید؟

پاسخ: آب به معنای تمدن است، هر جایی که آب بوده آبادانی به وجود آمده آب به معنای فرهنگ است به معنای زندگی، اگر این آب حفاظت نشود یا برای مصرف آن درست برنامه‌ریزی نشود هر تمدنی هویت خود را از دست خواهد داد مردم وقتی گرسنه هستند سلامت خود را از دست می‌دهند و این دو در کنار هم به‌معنای نابودی هویتی است و ما راهی به جز حفاظت آب نداریم، یکی از مهمترین جنبه‌های توسعه‌ای کشاورزی و صنعت هر کشوری دسترسی به منابع کشاورزی و آب و خاک حاصلخیز است، در این میان اهمیت آب دوچندان است، چرا که حاصل‌خیزی خاک تابعی از مقدار آب در دسترس و امکان رشد و توسعه بهره‌برداری از خاک توسط گیاهان است.

 

سوال: از نظر شما استان‌هایی همچون مازندران که در حال حاضر میزبان مهاجرت‌های مردم از دیگر استان‌ها هستند با چه معضلاتی در حوزه آب روبرو خواهد بود؟

پاسخ:۸۰ درصد مصرف آب کشور در حوزه آب کشاورزی است و آب کشاورزی در حوزه کشت گیاهان مصرف می‌شود، لذا مهاجرت به مازندران تاثیر ویژه‌ای بر بحران مصرف آب نخواهد داشت، اما نکته‌ای که وجود دارد که این است فشار به منابع سرزمینی خاک و آب در استان‌های شمالی بدون شک افزایش خواهد داشت چه توسط مردم و چه مهاجرانی که از استان‌های دیگر وارد این استان می‌شوند چرا که وجود منابع آب و خاک مناسب تمایل به بهره‌برداری را افزایش می‌دهد.

سوال: آیا شیوه‌های نوین کشت و آبیاری با سازگاری محیط در طی این سال‌ها خروجی مثبتی داشته؟ علت عدم تمایل برخی کشاورزان برای در پیش گرفتن این شیوه چیست؟

پاسخ: مهمترین ویژگی ای که در کشور ایران حاکم است، سناریوهای تغییر اقلیم است که تماما دلالت بر خشک شدن دارد، کم آبی ریشه در هویت قرارگیری جغرافیایی کشور دارد و ما گریزی جز سازگاری با کم‌آبی نداریم و باید به واسطه فناوری‌ها چه در بخش فناوری‌های کشاورزی و چه در بحث پردازش محصول بتوانیم ارزش افزوده بیشتری را از آب مصرفی بدست بیاوریم تا به واسطه عملیات تولید ناخالص ملی به عملیات کشاورزی برسیم.

ما در این بخش با دو چالش جدی مواجه هستیم یکی از آن‌ها فناوری‌های مهار آب است یعنی اگر در یک گلخانه کشت و کار کنیم مقدار مصرف آب ۵ تا ۱۰ درصد مصرف نسبت به یک مزرعه باز است این یک فناوری است نکته دوم نژادهایی هستند که در کشاورزی چه به‌صورت مستقیم و چه غیرمستقیم از منابع آب استفاده می‌کنند در هر دو مورد انتظار داریم که انتخاب نژاد سازگار با تغییر اقلیم و سناریوهای آن باشد لذا بحران و معضل از اینجا آغاز خواهد شد که ما برای محدودیت آب فناوری مناسب نداشته باشیم و نژادهای دامی و گیاهی مناسب را هم به‌دست نیاریم پس الان باید به‌طور جدی روی این مسئله تمرکز شود تا بتوانیم برای آینده یک تولیدکننده مناسب باشیم تا علاوه بر تامین نیاز کشور برای صادرات هم برنامه‌ریزی کنیم.

سوال: راهکارتان برای بهبود مصرف آب را بیان کنید؟

پاسخ: یکی از معضلاتی که الان در عرصه کشاورزی داریم این است که بهره‌برداری از فناوری فناورانه کشت و کار کردن معادل وجود تجهیزات و تاسیسات و ماشین آلات فرض میشود که غلط است، علاوه بر اینکه به فناوری نیاز داریم باید فرهنگ و روش متناسب از بهره‌برداری هم اخذ شود و عمده کشاورزان ما با مفهوم فناوری به لحاظ مکانیزم بهره‌برداری مناسب قدری بیگانگی دارند و این سطحی چالش برانگیز برای ورود کشاورزان به عرصه فناوری است.

کشاورزی یک عرصه باز دارد و یکی از چالش‌های جدی ما بحث امنیت اجزای فناوری است، وقتی جامعه دچار چالش‌های مالی و مردم دچار فقر می‌شوند بدون شک ما رشدی در بزهکاری خواهیم داشت و این امنیت در تجهیزات کشاورزی را با مخاطره مواجه می‌کند و این باعث شده که یکی از چالش‌های کشاورزان مکانیزم محافظت از دارایی و سرمایه حوزه کشاورزی باشد، کاربرد فناوری در عرصه کشاورزی سطحی از سرمایه گذاری را می‌طلبد متاسفانه بازارهای رقیب برای سرمایه‌گذاری قدرتمند تر از بازارهای کشاورزی هستند و باز هم تمایل به سرمایه‌گذازی در بخش کشاورزی را کاهش خواهد داد.

 

سوال: موانع بر سر راه استفاده از فناوری در مدیریت آب را بیان کنید؟

پاسخ: در بخش کشاورزی شبکه سنتی دلالی به قدری گسترده است که عمده منابع مالی که باید به دست بهره بردار و کشاورز برسد را وارد شبکه تجارت و دلالی سنتی میکند و این باعث می‌شود که کشاورزان قدرتی برای توسعه سرمایه‌گذاری و کشاورزی خود نداشته باشند، لذا وقتی منابع آب دارید و بهره‌برداری از این منابع منوط به سرمایه‌گذاری است طبیعتا تمایل به سرمایه‌گذاری کاهش پیدا خواهد کرد، لذا بحث کاربرد و انتقال فناوری به عرصه کشاورزی باید پیوست و توجیه اقتصادی داشته باشد که در حال حاضر این چالش جدی وجود دارد لذا نیازمند برنامه ریزی کلان و حاکمیتی جدی در این زمینه هستیم.

از طرفی محال است که فناوری خروجی مناسب نداشته باشد چون برای خروجی مناسب تدوین و طراحی شده است، اما اگر می‌بینیم با چالش‌هایی از این دست مواجه هستیم کاربرد فرهنگ استفاده از بهره برداری است و نه خود آن. همچنین فناوری نیاز به بستر مناسب برای استقرار و بهره برداری دارد و این یکی از چالشهای بزرگ در عرصه کشاورزی است، چرا که ما در کشاورزی خود به دلیل عدم پذیرش فرهنگی و ادراکی کمتر به این سمت می‌رویم.

 

سوال: راهکارها برای خشک‌ سالی و ارتقای بهره‌برداری از آب چیست؟ 

پاسخ: برای ارتقای بهره‌وری از آب ما دو راه بیشتر نداریم اول مهار مصرف آب به معنای مهار تبخیر آب لازم است، پس شبکه های انتقال آب، مکانیزم انتقال آب‌های گیاه و توسعه آبیاری‌ها همچون قطره‌ای از اولویت زیادی برخوردار هستند و به ما این امکان را می‌دهند که در مزارع روباز بهره‌وری را ارتقا بدهیم، راه دوم نژادهای گیاهی هستند ما باید در کشاورزی از شر تامین غذای دام بر پایه آب مصرفی رها شویم یعنی باید دام منابع غذایی خود را از مراتع به دست بیاوریم و بر روی غنای مراتع باید تمرکز کنیم، لذا توسعه زارعت و مصرف آب باید در اختیار انسان و تامین نهاده‌های غذایی انسان متمرکز شود، توسعه نژادهای گیاهی و گلخانه‌ای و فراورده‌های مصرف آب انتقال گیاهان پوشش‌دار به گلخانه‌ها از اولویت‌ها محسوب می‌شود و تا نتوانیم توجیه اقتصادی مناسب برایشان پیدا کنیم چالش انتقال سرمایه وجود خواهد داشت و بازارهای سرمایه رقیب پررنگ و قابل توجه هستند.

از طرفی نباید امید داشته باشیم که دولت سرمایه گذاری کند چرا که قدرت مالی بزرگی نخواهد داشت، باید شرکت‌های دانش‌بنیان و پایه سمت سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی بیایند که برایش نیاز به دو مولفه مهم شامل؛ تامین داده‌های کافی از عرصه کشاورزی برای محاسبات کسب و کار و کاهش قدرتمندی بازارهای رقیب داریم و این نیازمند این است که قیمت محصولات متعادل شود و ارز ترجیحی به سمت نیاز مصرف‌کننده حرکت کند و قیمت‌گذاری دستوری از بین برود و بخش بزرگی از پرداختی مصرف‌کننده نهایی به کشاورزی منتقل شود‌.

 

سوال: حرف آخر؟

پاسخ: کشاورزی نماد آبخیزداری و آبخوان‌داری است یعنی زمانی می‌توانید بگویید که منابع آب مناسب داریم که برای تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی برنامه‌ریزی کنید و این به‌دست نمی‌آید مگر با آبخیزداری، به عبارت دیگر ما نیاز داریم حکمرانی آب را از جغرافیای سیاسی استانی به جغرافیای حوزه آبریز منتقل کنیم، یعنی ممکن است چند استان در یک حوزه آبریز قرار بگیرند و حکم‌رانی آب باید به‌صورت متحد باشد، حوزه آبریز مازندران با استا‌نهای شمالی ممکن است اشتراک داشته باشد، در کنار آن بدون شک توسعه آبخیزداری و اقتصاد جنگل و مرتع باید در دستور کار قرار بگیزد دولت باید سازوکار را فراهم کند تا مردم بهره‌بردار اقتصادی جنگل و مراتع باشند.

نکته مهم اینکه ما اصلا نباید فکر کنیم که دولت عاقل‌تر از مردم است، یا اینکه وزارت جهاد کشاورزی عاقل‌تر از کشاورزان مازندران است، بنابراین باید سازمان‌های دولتی این حق و وظیفه را ایجاد کنند تا مردم فکر کنند مردم روش پیاده کرده و انتقال سرمایه انجام بدهند و دولت صرفا به عنوان یک تنظیم‌گر و هدایت‌گر عمل کند نه به عنوان کسی که فرمان اجرایی صادر کند، لذا مردم و سرمایه‌گذاران تمایل خواهند داشت به شرطی که دولت دخالت های بی‌مورد همچون ارز ترجیحی، قیمت‌گذاری دستوری و غیره را کنار بگذارد، باید مصرف‌کننده را توانمند کند و مکانیزم‌هایی را پیاده کند که کشاورز به راحتی به مصرف‌کننده نهایی دسترسی پیدا کند، اگر سرمایه‌ای که به واسطه فروش محصول تامین می‌شود در اختیار خود کشاورز قرار بگیرد و نه در اختیار شبکه‌های دلالی و واسطه، کشاورز قدرت سرمایه‌گذاری خواهد داشت توسعه ایجاد کند.

از طرفی هیچ بهره‌برداری خواهان زوال بنگاه اقتصادی خودش نیست، اگر ما می‌بینیم که رو به زوال حرکت می‌کنیم به‌خاطر فاصله گرفتن از الگوی پایدار است، مردم راه درست حفاظت خودشان را پیدا می‌کنند، همچون در بحث معماری در مازندران که توسط خود مردم و نه دولت صورت گرفته و کاملا سازگار با محیط و اقلیم است‌، در معماری آب نیز میتوانند خودکفا عمل کنند به شرط اینکه شرایط مناسب فراهم باشد.