یادداشت؛

اینجا را باید دریابیم!

حرف آنلاین، شکرالله رضازاده شرمه| ایران که در چندین سال قبل‌تر و پیش‌تر، از آن به‌عنوان یکی از جوان ترین دیار یاد می‌شد اکنون در آستانه پیری مفرط قرار گرفته است.

جهان امروز هزار و یک مشکل و مسئله دارد که شرح هر کدامش مثنوی هفتاد من کاغذ را هم در خواهد نوردید.

در میان همه مسائل مبتلابه بشر، برای قصه پرغصه “جمعیت” می بایست حسابی ویژه باز کرد. حسابی که این روزها تمامی نقاط جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است، از کشورهای صنعتی گرفته تا ممالک سنتی همه و همه درگیر این حوزه بااهمیت هستند.

این درگیری را از مصوبات گاه و بیگاه جمعیت محور تصمیم سازان و تصمیم‌گیران این ممالک و کشورها، می‌توان به‌راحتی دید.

ایران که در چندین سال قبل‌تر و پیش‌تر، از آن به‌عنوان یکی از جوان ترین دیار یاد می‌شد اکنون در آستانه پیری مفرط قرار گرفته است.

اگر این سرعت رو به پیری را باید خیلی عجیب تلقی نمود اما وقتی به سیاست‌ها و نیز سیاست‌بازی‌های برخی از دولتمردان پیشین و پسین نگاهی گذرا انداخته شود، فهم این نکته چندان هم سخت نخواهد بود!

دولت سازندگی به‌عنوان اولین دولت مستقر بعد از جنگ، سهم قابل توجه و ویژه‌ای در این پازل دهشتناک دارد که البته دولت‌های بعدی تا به دوازدهم هم هر کدام به میزان وسع! و بضاعت! خود، در این قصه پرغصه سهیم گشتند.

خوب چه ما خوشمان بیاید و چه بدمان، این اتفاق تلخ روی داد. حالا را چه باید کرد؟ آیا اکنون که این فاجعه برای همگان قابل دریافت گشت باز هم می‌بایست تنها به اظهار تاسف و آه‌کشی بسنده کرد؟!

اگر به سراغ مردم به‌ویژه زوج‌های جوان برویم قطعا با این جمله روبرو خواهیم شد که مشکلات اقتصادی مهمترین و جدی‌ترین عامل در فرزندداری و فرزندآوری است.

هرگز در پی رد این پاسخ نیستم اما نمی‌توان از این نکته کلیدی گذشت که در شرایط ایده‌آل اقتصادی هم اگر کسی باشد اما نگاه فرهنگی او مبتنی بر مثبت‌اندیشی واقع‌بینانه نباشد قطعا نه تنها هیچ فرزندآوری اتفاق نخواهد افتاد بلکه آن زندگی، از انسان محوری به حیوان دوستی منتقل خواهد شد چنانچه امروز بسیاری از خانواده‌ها درگیر همین موضوع هستند.

قطعا دولت و مجلس و نیز دیگر دستگاه‌های حاکمیتی وظایفی در این زمینه دارند تا با بازسازی و چابک‌سازی قوانین بسمت افزایش جمعیت و نیز تدارک بسته‌های حمایتی اعتباری و بعضا اجباری، به روند افزایش جمعیت مدد رسانند اما من نقش رسانه‌ها، اعم از دیداری ، شنیداری و نوشتاری را در این زمینه به‌شدت ویژه می‌دانم.

سینما، تئاتر، تلویزیون، مطبوعات، صاحبان تریبون و… همه و همه می‌بایست دست در دست هم دهند و با نهادینه نمودن فرهنگ فرزندآوری، خطای فاحش شعار “فرزند کمتر ، زندگی بهتر” را به شعار راهبردی و استراتژیک ” فرزند بیشتر ، آینده ای روشنتر” بدل کنند.