خدا را شکر که تمام شد!

خدا رو شکر که مدت ثبت نام نامزدهای انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری تمدید نگشت و راس ساعت 6 عصر چهاردهم خرداد به پایان رسید.

شکرالله رضازاده شرمه: خدا را شکر که تمام شد! حقیقتا این حجم از حضور و ثبت نام حضرات، هم چگونه باید تحلیل شود و هم با چه عینکی باید به آن نگاه شود؟! با نگاه به فهرست بلند بالای ثبت نام کنندگان به راحتی و البته با عرض معذرت می توان به این نکته روشن رسید که برخی از حضرات، ظاهرا صحن وزارت کشور را با میادین سرگرمی و تفننی اشتباه گرفتند! واقعا این منش سیاسی ، منطبق بر توصیه گفتمانی کدام اندیشه سیاسی و طیفی هست که اینگونه در زمان ثبت نام دواطلبان نامزدی انتخابات ، تجلی یافته است؟!

باید به برخی از حضرات ثبت نام کننده نهیب زد که حقیقتا آیا آگاه هستید برای تصدی نوکری چه جمهوری، صف کشیده اید؟! اصلا آیا می دانید دغدغه اصلی خادم این جمهوری که طالب آن شده اید چه باید باشد؟!

درست هست که در قوانین جاریه راه برای ثبت نام واجدین حداقلی هموار شده است اما آیا هر کس که دارای شرایط حداقلی بود باید شناسنامه بدست در میدان فاطمی حاضر شود؟! کدام منش و مکتب سیاسی این توصیه و تاکید را دارد که حضرات از طیف های مختلف، لبخند زنان و شناسنامه بدست در راهروی وزارت کشور، آنگونه به خط شده اند؟!

اینکه به لطف خدای متعال انقلاب شکوهمند اسلامی با بستر جمهوری اسلامی، ظرفیت های فکری و مدیریتی را به پهنای جغرافیای ایران عزیز، زنده و شکوفا کرده است اصلا و ابدا هیچ تردید و شکی در آن نبوده و نیست. همچنین اینکه نفرات و افراد در این دایره ، خود را جدی گرفته و صاحب ظرفیت برای انجام امور بزرگتر و سنگین تر بدانند نیز نه تنها محل اشکال نبوده و نیست بلکه جای خوشحالی و مسرت هم دارد.

اما اینکه کسی تصور کند چون قبل یا حال در عنوان و کرسی ای قرار داشته و یا دارد پس توان ریاست بر قوه مهم و راهبردی اجرایی را هم داراست قطعا نمی تواند تصور دقیق و درستی باشد. تجربه متقن ثابت کرده که این تصور، عموما بر پایه احساسات پیرامونی و رسانه ای شکل گرفته است چنانچه بسیاری از حضرات ثبت نام کرده ، برنامه ای مدون و منظم برای این میدان موسع ندارند. شعار دادن و بیان جملات پرطمطراق دهن پرکن بعد از ثبت نام از لسان این دوستان، نشان می دهد بسیاری از آنان در فضای احساسات در حال سیر و سلوکند!

البته ردیف شدن لوگوی پرحجم رسانه ها و تدبیر رسانه ملی در وقت چند دقیقه ای، وسوسه کننده و اغواگر هست اما یقینا و قطعا اولین گام و اولین قدم برای حضور در پاستور، قدرت و توان مدیریت بر احساس و عاطفه فردی و پیرامونی هست که اگر این قدرت و توان در فردی یافت نشود حتی اگر او همه شرایط قانونی را هم دارا باشد بدون شک شایسته چنین میدانی نمی تواند باشد.

بنظر می رسد عدم تمکین تشکیلاتی و عدم تکاپو برای نیل به یک توافق جمعی، یکی از علت های اصلی این دوره از انتخابات ریاست جمهوری محسوب می شود که شاید، به یک باره واقعه شدن انتخابات دوره چهاردهم این نکته را هم بطور طبیعی در خود داشته است. بهر تقدیر کسی منکر وجود ظرفیت بالای فکری و مدیریتی در ایران اسلامی نیست و همچنین نباید هم مسیر ثبت نام در این عرصه مهم را صرفا به زلف تشکیلات و جمع های طیفی و قبیله ای که بعضا بسیار فساد آور و آسیب زا هستند گره زد اما حتما و قطعا باید پذیرفت که هر چیزی جایی و هر نکته مکانی دارد.