ازدواج آرزوی دست نیافتنی غرب
حرف آنلاین: غرب امروز با مشکل کمبود نسل جوان مواجه است. اتفاقی که در پی صنعتی شدن در امریکا و اروپا رخ داد این روزها گریبان گیر آنها شده و به چالش اصلی دولتمردانشان تبدیل شده است.این مشکل از تفکر غرب درباره ازدواج نشات گرفت. تفکری که جامعه آنان را رو به انحطاط برد و […]
حرف آنلاین: غرب امروز با مشکل کمبود نسل جوان مواجه است. اتفاقی که در پی صنعتی شدن در امریکا و اروپا رخ داد این روزها گریبان گیر آنها شده و به چالش اصلی دولتمردانشان تبدیل شده است.این مشکل از تفکر غرب درباره ازدواج نشات گرفت. تفکری که جامعه آنان را رو به انحطاط برد و با مشکلات امروز مواجه کرد.
دولتمردان اروپای و امریکایی در دوران صنعتی شدن به نیروی کاری احتیاج داشتند که بدون وقفه و نگاه به آینده برای آنها کار کند. این اتفاق مگر با از بین بردن کانون های خانواده و جلوگیری از ازدواج جوانان میسر نمی شد. از این رو دولتمردان تصمیم گرفتند با سخت کردن شرایط ازدواج و سوق دادن جوانان به سوی بی تعهد و بی قید بودن نهایت استفاده را از زمان و قدرت آنها ببرند.
این اتفاق با فرهنگ سازی از مدارس و سخت کردن شرایط زندگی مشترک شروع شد. دولت آمریکا و اروپا با باز گذاشتن مسائل جنسی به روی کودکان از مدارس آنها را به سمت ارضای میل جنسی آنهم به صورت موقت سوق دادند. این اتفاق به این شکل روی داد که در پایان هر سال تحصیلی جشنی از سوی مدارس برگزار می شد و در آن دختران تلاش می کردند تا بکارت خود را از بین ببرند چرا که برای آنها از ابتدای سال توضیح داده شده بود که این جشن برای این کار است و انجام ندادن آن نوعی بی عرضه گی قلمداد می شود.این بی بندی و باری تنوع طلبی را به همراه داشت که نوجوانان تازه به سن بلوغ رسیده را به سوی خود می کشاند. دست به دست شدن رابطه ها بعد از مدتی برای آنها عادی می شد و این موضوع تنها یک راه حل برای از بین رفتن غرایض زائد قلمداد می شد.
از سوی دیگر با رسیدن نوجوانان به سن جوانی و حرکت ایشان در سیر تکمیلی زندگی میل به تشکیل دادن خانواده از سوی آنها تقویت می شد. این بار راهکار دولتمردان برای گرفتار کردن نسل جوانشان سخت کردن شرایط ازدواج بود. آنها قصد داشتند مانع از ایجاد تعهد دینی و اخلاقی شوند و زندگی مشترک را منوط به دوستی های ادامه دار ببینند.شرایط ازدواج این گونه سخت شد که طی سال های صنعتی شدن غرب در صورت ازدواج رسمی تمام اموال زوج نصف می شد و در صورت جدایی، دارایی هایشان به صورت برابر بین آنها تقسیم می شد.
از سویی آنها از طریق جامعه شناسان طلاق را به نوعی پایان زندگی جلوه دادند و جوانان را از این کار دور کردند.این تفکر در سال های صنعتی شدن غرب کارایی داشت و آنها توانستند از تمام نیروی جوان بدون تعهد استفاده کنند و خود را چند قدم پیش تر از دیگر جوامع قرار دهند.
اما دوره این تفکر با رد شدن از انقلاب صنعتی به سر آمد و این روزها غربی ها با جامعه ای روبه رو هستند که جوان در آن وجود ندارد. از این رو آنها با تغییر رویه به دنبال برقراری توازن در جامعه هستند و سعی دارند با کمک سینما که تاثیر زیادی هم بر مردم دارد این تفکر را حذف کنند.اما جامعه آنها که حالا بی بندو باری را تجربه کرده و به سوی انحطاط است این موضوعات را نمی پذیرد صرفا به دنبال تخلیه امیال خود می رود.طعم بی بندو باری و تنوع طلبی زیر دندان جوانان آنان رفته و آنها دیگر حاضر نیستند خود را تا آخر عمر درگیر تنها یک نفر کنند.
این موضوع باعث شده اروپا و امریکا به پذیرش مهاجر روی بیاورند و این خلع را با دادن امکانات و فراهم کردن شرایط زندگی بین دیگر جوانان با استعداد جهان پر کنند. برای مثال هنوز هم یکی از شرایط مهاجرت به آمریکا و اروپا و تغییر تابعیت به این کشور ها ازدواج است. دولت مردان این امتیاز را برای جوانان دیگر کشور ها قائل شدند که با ازدواج آنها با دختران یا پسران غربی به آنها تابعیت دائم بدهند. این راهکار تا جایی از مقوله ازدواج که حالا به آرزوی محال غربی ها تبدیل شده بود حمایت می کند که دولت اعلام کرده است هر فرزندی که در کشور های مورد بحث متولد شود تا پایان عمر موردحمایت است و به او و خانواده اش برای زندگی تسهیلات پرداخت می شود. این تسهیلات حتی تا کمک هزینه پوشاک کودک هم ادامه دارد.
اما با ایجاد تمام این شرایط دیگر جوانان غربی تن به ازدواج نمی دهند و زندگی بی بندو بار را برای خود می پسندند.
با نگاهی به صحبت های روانشناسان در می یابیم که جامعه ای که در آن ازدواج به صورت تعهدی برای طرفین صورت نپذیرد به نابودی کشیده خواهد شد. اتفاقی که در حال حاضر برای غرب رخ داده و به رنج دولتمردانش تبدیل شده است. امریکا و اروپا امروز برای کار به نیروی جوان و متخصص احتیاج دارند که در گذشته برای به رسیدن به آن تلاش های معکوس کرده اند.
از سوی دیگر هرزگی و تنوع طلبی جوانان به عاملی برای ایجاد بیماری در جامعه تبدیل شده است و بیماری هایی نظیر ایدز در جوامع غربی رواج پیدا کرده است.جوامع در گذشته اشتباهی را مرتکب شده اند که امروز نمی توانند تاوان خسارات آن را بپردازند و در جوامع بشری فریاد ضرورت تشکیل خانواده سر می دهند. اتفاقی که دیگر در غرب به ندرت شاهد آن هستیم.
غربی ها در آن برهه از زمان که رقابت بین ازدواج و ارتباط را از بین بردند و جاده برقراری ارتباط را بین دختران و پسران عریض کردند جاده ازدواج را بیراهه نشان دادند وخط بطلان بر سلامت جامعه کشیدند. آنان جوانان را به جای ازدواج و تعهد به زندگی به سوی بی بند وباری هدایت کردند. در واقع امروزه غرب با کمترین آمار ازدواج و تولد خود را در آستانه نابودی می بیند.
محمد عشقی زاده
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0