چرا این همه حاشیه سازی؟!

در دوازدهمین سالگرد ارتحال مرجع تقلیدی که در عمر پر برکت خود، جانانه از حریم ارزشهای انقلاب اسلامی و استکبارستیزی آن دفاع کرد و در حمایت و پیروی از ولایت و رهبری انقلاب اسلامی الگو و مثال زدنی بود، آقای هاشمی رفسنجانی که با دعوت پرحاشیه به عنوان سخنران مراسم دعوت شده بود، با تعاریف […]

در دوازدهمین سالگرد ارتحال مرجع تقلیدی که در عمر پر برکت خود، جانانه از حریم ارزشهای انقلاب اسلامی و استکبارستیزی آن دفاع کرد و در حمایت و پیروی از ولایت و رهبری انقلاب اسلامی الگو و مثال زدنی بود، آقای هاشمی رفسنجانی که با دعوت پرحاشیه به عنوان سخنران مراسم دعوت شده بود، با تعاریف مطنطن خیرمقدم گویان، اظهاراتی حیرت آور داشت که علاوه بر شگفتی مردم ولایی استان مازندران بویژه سوادکوهیان مطیع مرجعیت و رهبری، مظلومیت فقیه سعید و مرجع ربّانی مرحوم حضرت آیت الله صالحی مازندرانی را مضاعف ساخت.
آقای هاشمی رفسنجانی، که شنبه نهم شهریورماه، در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام از اظهار مواضع سیاسی توسط افراد و کانال های غیر رسمی که می تواند برای سیاست خارجی کشور تبعات منفی داشته باشد، انتقاد کرده بود و تأکید کرد که:”باید از بیان مواضع غیررسمی و افراطی توسط افراد غیرمرتبط پرهیز شود و مواضع اصولی و هوشیارانه نظام توسط کانال های رسمی و مسئول بیان شود”، خود در موضع گیری غیرمتعارف و خلاف مواضع رسمی کشورمان دقیقا” چند ساعت بعد در سوادکوه، به دولت سوریه حمله کرد و صراحتا” براساس فایل صوتی موجود، اظهار داشت:” مردم سوریه بیش از 100هزار کشته و 8میلیون آواره داده اند در داخل و خارج. زندان ها پر از مردم، زندان ها جا ندارد. بعضی از ورزشگاهها را گرفتند. آنها را پر کردند. شرایط بدی بر مردم حاکم است. مردم از یک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می شوند و از طرف دیگر، امروز منتظر بمب های امریکا باید بمانند”.
پیرامون بیانات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتنی هایی است که به چند مورد آن اشاره می شود.
1-در مراسم با عظمتی که مردم یک استان در تجلیل و تکریم یک مرجع تقلید فقید و جان نثار انقلاب اسلامی از شهرهای مختلف دور هم گرد آمده اند، انتظار تقویت و تعمیق روحیه دینی و انقلابی آنگونه که در لحظه لحظه زندگی مرجع عالیقدر حضرت آیت الله صالحی مازندرانی یافته بودند، را داشتند، نه اظهاراتی صددرصد مخالف ممشای و تأکیدات موکد این فقیه زاهد و ربانی را.
2-زهد و ساده زیستی و پرهیز از هرگونه تجمل، از خصوصیات بارز حضرت آیت الله صالحی مازندرانی بود که به این صفت شهره بوده اند. حضور پرتشریفات آقای هاشمی رفسنجانی با اسکورت و همراهی ماشین های متعدد، برای مردم حاضر دور از انتظار بود که اظهارات آقای هاشمی بر تعجب همگان افزود.
3-اگر به دلالت روز شنبه آقای هاشمی در جلسه مجمع تشخیص مصلحت، هر فرد غیرمرتبط نباید به خود اجازه دهد با اعلام مواضع سیاسی پیامدهای منفی و هزینه برای کشور ایجاد کند، چگونه است که این حق را برای خودشان قائلند که موضع نظام اسلامی در موضوع استراتژیک قلب خاورمیانه (فلسطین و سوریه) را نادیده گرفته و با اظهاراتی غیرمستند، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشانده و ضمن رنجاندن دوستان انقلاب اسلامی، سرور و خوشحالی را به دشمنان انقلاب اسلامی و شیاطین هدیه دهند؟!.
4-با حفظ کمال احترام برای آقای هاشمی، باید بدون تعصب به اظهارات ایشان و مقامات امریکایی در زمینه سوریه و استفاده از سلاح شیمیایی در آن کشور، که تروریستها به استفاده از آن اعتراف کرده اند، نظر افکند و دید که وجه توفیر بیانات شان در کجاست. اگر عموم وجدانهای آگاه یقین دارند که امریکای صهیونیست زده به دروغ در صدد بهانه جویی برای حمله به سوریه و کمک به تروریستها برای از بین بردن کانون مقاومت است، آقای هاشمی چرا با نوع نگاه و استدلال غلط امریکائیان همراه شده و با آنها به اشتراک موضع رسیده است؟!. آیا منابع اطلاعاتی و یا کسانی که به آقای هاشمی مشاوره می دهند، نباید مورد اتهام قرار گیرند؟!.
5-آقای هاشمی بخوبی می دانند که سیاستهای راهبردی کشور بویژه در حوزه سیاست خارجی با نظر مقام معظم رهبری تنظیم می شود و هرگونه تغییر در این سیاستها باید با نظر حضرت ایشان باشد. با این وجود، آقای هاشمی چگونه به خود اجازه می دهند که در این موضوع فوق العاده استراتژی، در میان مردم نظری غیر از نظر نظام و کشور را مطرح و ترویج کند؟. اگر ایشان نظری خلاف موضع رسمی کشور دارند، نباید به خود حق دهند که در مقابل نظام، صف متحد مردم را بشکنند و موجب تشویش و نگرانی عموم شوند.
6-براستی چه بر سر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده که اینگونه با نظرات و مواضع اصولی نظام اسلامی دچار زاویه شده و بدون توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد سوریه و حجم توطئه های جهانی علیه این کشورهم پیمان جمهوری اسلامی ایران، اظهارات دشمن شادکن خود را نه یکبار، که چندبار ظرف هفته های اخیر تکرار می کند و اطرافیان خود را که از فرط تکذیب اظهاراتش خسته شده اند، سرافکنده می سازد؟!.
7-در پاسخ به این سئوال که هدف آقای هاشمی از موضع گیریهای این چنینی با توجه به جایگاه حقوقی ایشان، که چنین موضع گیری را ایجاب نمی کند، چیست؟. باید به گمانه زنی های متعددی توسل جست که یکی از آنها، خط و جرأت دادن به دستگاه دیپلماسی کشور در تغییر نگرش و موضع گیری و فراتر از آن، حاشیه سازی برای دولت یازدهم و شخص رئیس جمهور منتخب است. قطعا” هزینه این حواشی مضرّ و مخلّ برای دولت و شخص آقای دکتر روحانی با توجه به سیاست اعتدالی اعلامی ایشان، بسیار سنگین خواهد بود که سلب اعتماد ملی و دچار چالش با نظام شدن، از دستاوردهای این هزینه خواهد بود.
8-و سرانجام، خط مخالف خوانی آقای هاشمی رفسنجانی تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد؟. آیا وضعیت کنونی یکی از ارکان انقلاب، که زحمات فراوانی برای انقلاب اسلامی را متحمل شده، نباید آسیب شناسی و تجزیه و تحلیل شود که در این زمینه، هیچکسی بیش از خود آقای هاشمی رفسنجانی به این تحقیق سزاوارتر نیست.پاسخ این همه حاشیه سازی، بعهده جناب ایشان است که چه نیازی به این حرفها در جامعه است؟.جامعه ای که برای حلّ مشکلات فراوان خود نیاز به وحدت و اعتماد به دولتمردان خود دارد.
امید آنکه دولت یازدهم بتواند بدور از حاشیه پردازیهای فشل کننده، در اعتلای کارآمدی نظام مقدس اسلامی مان با استفاده از همه ظرفیتها، ولایی بودن خود را در مرحله عمل به اثبات برساند. انشاءالله تعالی