گردشگری مسئولانه؛ ناجی خاموش جنگلهای هیرکانی
ساری-گروه اجتماعی: جنگلهای هیرکانی، میراث کمنظیر و میلیونساله شمال ایران، امروز بیش از هر زمان دیگر زیر فشار گردشگری بیبرنامه، توسعهطلبی و تخریب انسانی قرار گرفتهاند. این جنگلها که بهعنوان یکی از کهنترین رویشگاههای جهان ثبت جهانی شدهاند، در سالهای اخیر شاهد هجوم انبوه گردشگران، توسعه جادهها، ویلاسازی، زبالهریزی، تخریب پوشش گیاهی و فشار فزاینده بر حیاتوحش بودهاند. در چنین شرایطی، «گردشگری مسئولانه» نه فقط یک سبک سفر، بلکه راهکاری عملی برای نجات هیرکانی از فروپاشی زیستمحیطی و تبدیل شدن آن به الگویی پایدار از تعامل انسان و طبیعت است.
گردشگری مسئولانه بر این اصل استوار است که سفر نه باید صرفاً برای لذت گردشگر، بلکه به نفع طبیعت و جامعه محلی نیز باشد. نخستین اصل این رویکرد، پذیرش تعداد گردشگر به اندازه ظرفیت واقعی محیط است؛ چیزی که در جنگلهای هیرکانی امروز رعایت نمیشود. تعطیلات آخر هفته و مناسبتها، بهویژه مناطق پرطرفداری مانند جنگلهای مازندران و گیلان، شاهد ورود هزاران خودرو و گردشگر هستند؛ بدون آنکه زیرساختهای محیطی تحمل این حجم را داشته باشند. گردشگری مسئولانه پیشنهاد میدهد تعداد گردشگران با توان اکولوژیک منطقه تنظیم شود؛ یعنی تا جایی که خاک، پوشش گیاهی، منابع آب و حیاتوحش توان تحمل داشته باشند.
اما مهمتر از کنترل تعداد، مشارکت جامعه محلی است. هر جا مردم بومی سهمی از درآمد گردشگری داشته باشند، انگیزه آنها برای حفاظت افزایش مییابد. امروز سود اصلی گردشگری هیرکانی غالباً به جیب واسطهها، دلالان و مراکز خدماتی در شهرها میرود؛ نه روستاها و جوامعی که بار اصلی تخریب را تحمل میکنند. گردشگری مسئولانه ساختاری ایجاد میکند که درآمد، در خود جامعه محلی بماند؛ از ایجاد شغل تا ارتقای خدمات و زیرساختهای روستا. وقتی جنگل برای روستاییان «باارزش اقتصادی و قابل دفاع» شود، آنها طبیعت را نه مانع توسعه، بلکه «سرمایه حیاتی امروز و فردا» میبینند.
گردشگری مسئولانه بدون آموزش ممکن نیست. بخش مهمی از تخریب هیرکانی نه از بدخواهی، بلکه از ناآگاهی ناشی میشود: روشن کردن آتش کنار ریشه درخت، کندن پوسته گیاهان، تعقیب حیاتوحش برای عکس، ورود به زیستگاههای حساس، ریختن زباله یا شستوشو با مواد شیمیایی در رودخانه. این رفتارها میتواند با ارائه اطلاعات صحیح به گردشگران کاهش یابد. تورهای مسئولانه پیش از شروع سفر به گردشگران آموزش میدهند که این جنگل علاوه بر زیبایی، خانه هزاران گونه گیاهی و جانوری منحصر بهفرد است و هر خطا میتواند بخشی از آن را برای همیشه نابود کند.
در این الگو، ایجاد زیرساخت سازگار با محیط نیز ضروری است. مسیرهای مشخص پیادهروی، کمپهای مدیریتشده، فضاهای استاندارد برای سرویس بهداشتی، زبالهدانهای مناسب، محدودیت ورود خودرو و ممنوعیت کمپهای پراکنده میتواند حجم زیادی از تخریب جاری را کنترل کند. نمونههای موفق آن در دنیا بسیار است؛ پارکهای ملی در اروپا، آسیا و آمریکا سالهاست با چنین سازوکاری توانستهاند تعادل میان گردشگری و حفاظت محیط را برقرار کنند.
گردشگری مسئولانه علاوه بر مهار تهدیدها، یک فرصت پایدار نیز ایجاد میکند: تبدیل گردشگری به منبع مالی حفاظت. درصدی از ورودی یا بلیط میتواند صرف نگهداری مسیرها، پاکسازی مناطق، پایش حیاتوحش و هزینههای حفاظتی شود. در بسیاری از نقاط دنیا، این گردشگری نهتنها مسبب تخریب نیست، بلکه یکی از منابع اصلی درآمد پاسداری از جنگلهاست.
واقعیت این است که گردشگری امروزی هیرکانی، اقتصادی سریع و مخرب ایجاد کرده است؛ سود لحظهای برای افراد معدود، به بهای تخریب سرمایه مشترک نسلهای آینده. اگر مدیریت فعلی ادامه یابد، جنگلهای هیرکانی قدیمیتر از تمدن ایران، در نسل ما آسیبهایی خواهند دید که هیچ بازسازی و پشیمانی قادر به جبران آن نیست. اما اگر گردشگری از وضع رهاشده کنونی به شکل مسئولانه، برنامهریزیشده و مشارکتی تبدیل شود، میتواند از یک تهدید، به فرصتی تاریخی برای حفاظت و توسعه پایدار بدل شود.
نجات هیرکانی نه در ممنوعیت سفر، بلکه در درست سفر کردن است؛ سفری که به طبیعت بدهکار بمانیم، نه طلبکار.

ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0