تحولات جمعیت زنان جهان و ایران/زنان ایرانی پیرتر شدند
یادداشت/یعقوب فروتن دانشیار جمعیت شناسی گروه علوم اجتماعی و عضو گروه پژوهشی آموزش و اشتغال زنان دانشگاه مازندران/ سازمان ملل متحد روز هشتم ماه مارس میلادی برابر با هجدهم اسفندماه را بهعنوان “روز جهانی زنان”
(International Women’s Day) نامگذاری کرده است تا از این طریق هم موفقیتها و پیشرفتهایی که در سطح جهان در زمینه وضعیت زنان بدست آمده است ارج نهاده شود و هم فرصت ارزشمندی برای تلاشهای بیشتر و سیاستگذاریهای مناسبتر جهت بهبود وضعیت زنان در سرتاسر جهان فراهم گردد. اگرچه تلاشهای فراوان برای بهبود وضعیت زنان دارای سابقه تاریخی طولانی در بسیاری از کشورهای جهان است، اما سازمان ملل متحد از نزدیک به پنج دهه پیش یعنی در سال 1977 میلادی برای اولین بار روز هشتم ماه مارس میلادی برابر با هجدهم اسفندماه را بهعنوان “روز جهانی زنان” نامگذاری کرده است.
جمعیت زنان جهان
مطابق دادههای بخش جمعیت سازمان ملل متحد، روند تحولات جمعیت جهان طی هفت دهه اخیر یعنی از سال 1950 میلادی تا سال 2021 میلادی نشان می دهد که تعداد کل جمعیت جهان طی این سالها بیش از سه برابر شده است: از حدود 5/2 میلیارد نفر در سال 1950 میلادی به تقریبا 8 میلیارد نفر در سال 2021 میلادی افزایش یافته است. برهمین اساس، تعداد جمعیت زنان در کل جهان نیز از حدود 2/1 میلیارد نفر در سال 1950 میلادی به تقریبا 4 میلیارد نفر در سال 2021 میلادی افزایش یافته است. برجسته ترین نکته ای که از بررسی روند تاریخی تحولات جمعیت جهان بر حسب متغیر جنس می توان استنباط کرد این است که زنان همواره حدود نیمی از کل جمعیت جهان را تشکیل داده اند. به عنوان مثال، در سال های 1950 و 1970 میلادی، جمعیت زنان حتی اندکی بیش از 50 درصد کل جمعیت جهان بوده است (حدود 5/50 درصد) و در سالهای اخیر ازجمله در سال 2021 میلادی نیز زنان حدود نیمی (9/49 درصد) از کل جمعیت جهان را شامل می شوند.
علاوه براین، بررسی توزیع جمعیت زنان به تفکیک مناطق اصلی جهان مطابق داده های بخش جمعیت سازمان ملل متحد در سال 2021 میلادی نشان دهنده دو نکته اصلی است. نکته اول اینکه، بیشترین نسبت جمعیت زنان جهان در کشورهای کمترتوسعه یافته ساکن هستند (نزدیک به 70 درصد) و حدود یک سوم باقیمانده جمعیت زنان جهان نیز در کشورهای پیشرفته جهان (6/16 درصد) و کشورهای بسیار کم توسعه جهان (1/14 درصد) سکونت دارند. نکته دوم اینکه، بررسی نسبت جمعیت زنان به جمعیت مردان در هریک از این سه دسته عمده کشورهای جهان نشان می دهد که در کشورهای پیشرفته جهان، نسبت جمعیت زنان تاحدودی بیشتر از جمعیت مردان است هرچند این تفاوت چندان برجسته و چشمگیر نیست (یعنی، 3/51 درصد). بنابراین، می توان گفت که زنان و مردان سهم و نسبت کمابیش یکسان و مشابه از کل جمعیت در هریک از سه منطقه عمده جهان را شامل می شوند. بعبارتی دقیقتر، زنان نه تنها نیمی از کل جمعیت هر یک از مناطق عمده جهان را تشکیل می دهند، بلکه نسبت جمعیت زنان در کشورهای پیشرفته جهان تاحدودی بیش از جمعیت مردان است.
جمعیت زنان ایران
در ایران، روند تحولات جمعیت طی سال های 1335 تا 1400 نشان می دهد که تعداد کل جمعیت ایران طی این دوره 65 ساله بیش از 4 برابر شده است: از حدود 19میلیون نفر در سال 1335 به بیش از 87 میلیون نفر در سال 1400 افزایش یافته است. جمعیت زنان ایران نیز طی همین دوره زمانی، از حدود 9میلیون نفر در سال 1335 به 43 میلیون نفر در سال 1400 رسیده است. در اینجا نیز برجسته ترین نکته ای که از بررسی روندهای تاریخی تحولات جمعیت ایران بر حسب متغیر جنس می توان استنباط کرد این است که زنان همواره نزدیک به نیمی از کل جمعیت ایران را تشکیل داده اند. به عنوان مثال، در سال های 1335 و 1345، در حدود 49 درصد کل جمعیت کشور را زنان تشکیل می دادند و در سالهای اخیر ازجمله در سال 1400 نیز زنان نزدیک به نیمی (5/49 درصد) از جمعیت ایران را شامل می شوند.
علاوه براین، با بررسی ساختار سنی جمعیت زنان ایران از سال 1335 تا سال 1400 می توان یک نکته اساسی و نتیجه گیری مهم را استنباط و اشاره کرد: نقطه عطف در تغییرات عمیق ساختار سنی جمعیت زنان ایران طی تقریبا 7 دهه اخیر مربوط به سال 1385 است بدین معناکه در سالهای ماقبل 1385 به سبب میزان بسیار بالای موالید و فرزندآوری، همواره بیش از 40 درصد جمعیت کل زنان ایران را خردسالان زیر 15 ساله تشکیل می دادند، اما این نسبت در سالهای مابعد 1385 تقریبا به نصف کاهش یافته است. در نتیجه، نسبت جمعیت زنان در سنین بالای 15 ساله رو به افزایش نهاده است به طوری که نه تنها نسبت جمعیت زنان 64-15 ساله از حدود 55 درصد سالهای ماقبل 1385 به حدود 70 درصد در سالهای مابعد آن رسیده است، بلکه نسبت جمعیت زنان بالای 65 ساله نیز روند تصاعدی طی کرد بطوریکه نسبت جمعیت زنان سالمند بالای 65 ساله در سال 1400 به بیش از دو برابر نسبت آن در سالهای ماقبل 1385 افزایش یافته است.
در پایان، باید به این واقعیت مهم نیز اشاره کرد که این ویژگیها و تحولات جمعیت زنان، فرصتهای ارزشمند و چالشهای جدی را در عرصههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، بهداشتی، زیست محیطی و … فراهم می آورد که اساسا با بهره مندی از برنامه ریزیها و سیاستگذاریهای علمی می توانیم شاهد پیشرفت و بهبود هرچه بیشتر و بهتر وضعیت زنان باشیم زیرا پیشرفت و توسعه کل جامعه نیز در گرو آن خواهد بود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0