گزارش میدانی حرف از روزگار شبه قرنطینه ای مازندرانی ها؛ زندگی زیر سایه کرونا

الناز پاک نیا| زمستان به پایان نرسیده، همه آرزو می کنند به پایان برسد. شاید منتظر بهار نباشند اما منتظر رفتن کرونا هستند. پس از پایان دوم اسفندماه و شاید آن روزهای انتخاباتی، بحث کرونا داغ شد. این بیماری وارداتی از کشور همیشه دوست چین! شاید به ایران آمده بود اما انگار همه دیر خبردار […]

الناز پاک نیا|

زمستان به پایان نرسیده، همه آرزو می کنند به پایان برسد. شاید منتظر بهار نباشند اما منتظر رفتن کرونا هستند. پس از پایان دوم اسفندماه و شاید آن روزهای انتخاباتی، بحث کرونا داغ شد. این بیماری وارداتی از کشور همیشه دوست چین! شاید به ایران آمده بود اما انگار همه دیر خبردار شدیم.

روزهایی که با وحشت به فیلم و تصاویر شهر میلیون ها نفری ووهان چین می نگریستیم شاید در تصور ما نمی گنجید که روزی ما در ایران هم مجبور باشیم از قرنطینه حرف بزنیم.

هنوز یادمان هست که  چینی ها از خانه هایشان به هم امیدواری می دادند که کرونا را شکست می دهیم و امروز هشتگ های مجازی برای شکست کرونا را راه انداخته ایم.

هنوز به خوبی از وضعیت همه گیری کرونا و میزان دربرگیری آن در کشور خبری نیست، اما انگار همه باید در خانه بمانند. در همان روزهای نخست تمام برنامه های فرهنگی برای یک هفته و بعد برای هفته دوم لغو شد. مدارس و دانشگاه ها تعطیل شد و برای نخستین بار پس از 40 سال نمازجمعه در بسیاری از شهرهای مازندران، تهران و قم و گیلان برپا نشد. اقامت در اماکن گردشگری ممنوع شد اما هنوز سیل مسافر است که به استان های شمالی وارد می شود.

امروز در برابر کرونا، مساله بر پیشگیری بنا نهاده شده است اما به نظر هنوز ایرانی ها آن را باور نکرده اند. امروز در دومین هفته از قرنطینه خودخواسته برخی استان های کشور، زندگی در زیر سایه کرونا ادامه دارد.

شاید تصور می کردیم باید مثل ووهان چین شاهد خیابان های خلوت باشیم و کسبه ها به تعطیلات خانگی بروند نه اینکه راه سفر و شمال را در پیش بگیرند. ایرانی ها زندگی را ساده می گیرند، برای همین تحمل کردن برایشان آسان شده است. هفته گذشته معاون وزیر بهداشت که به قول خودش حالا کرونایی شده، از مساله ای نازیبا سخن گفت؛ با تعطیل شدن مدارس و دانشگاه ها در روزگار کرونایی، ایرانی ها راه سفر را در پیش گرفته اند. شاید برای همین است که علیرغم شرایط موجود دولت اعلام تعطیلی کامل مدارس و دانشگاه ها را انجام نداده و تعطیلی ها را هر سه روز اعلام می کند. شاید می دانند که این مردم که مرگ را برای همسایه می دانند تعطیلات نوروزی خود را از اوایل اسفندماه آغاز کنند!

قرار بود بازارهای هفتگی تعطیل باشند اما زندگی در زیر سایه کرونا ادامه دارد. گشتی در حال و هوای شهرهای مازندران در دومین هفته پیشگیری از کرونا نشان می دهد مازندرانی ها چندان به کرونا روی خوش نشان ندادند و زندگی اشان جریان دارد.

خیابان ها خلوت شده است اما تعطیل نیست، هنوز به نسبت ترافیک را می توانید در شهرها احساس کنید. خریدهای نوروزی کم و بیش جریان دارد. به قول استاد اکبر نصرالهی استاد علوم ارتباطات، رسانه ها و دولت با خبرهای ضد و نقیض، بی اعتمادی عمیقی را میان مردم و دولت ایجاد کرده اند تا جایی که امروز بسیاری از اخبار و اطلاعات ارائه شده نیز از سوی مردم پذیرفته نمی شود.

در خیابان ها و زندگی روزمره مردم، کودکان و جوانان بیش از همه در قرنطینه خودخواسته هستند. امروز در هفته دوم، کم کم سر و کله ماسک ها و ضدعفونی کننده های احتکار شده پیدا شده است، دانشگاه علوم پزشکی هم کمی و فقط کمی، ماده ضدعفونی کننده را به صورت محدود در برخی داروخانه ها توزیع می کنند. اقلام بهداشتی هنوز در بالاترین قیمت خود و دو یا سه برابر وضعیت معمولی به فروش می رسند. وضعیت قیمت لیموترش و زنجبیل و آویشن و داروهای گیاهی و سنتی برای مبارزه با کرونا هم دست کمی از ماسک و ماده ضدعفونی کننده ندارد.

افراد کمی در خیابان ها و معابر از ماسک و دستکش استفاده می کنند و نکته تاسف بار اینکه بسیاری هنوز این اقلام استفاده شده را نیز در خیابان و کوچه رها کرده اند.

بازار شب عید در 20 روز مانده به پایان سال داغ نیست، اما بسیاری از کسبه باور نکرده اند که باید به تعطیلات بروند و حتی برای ترک نکردن عادت، کرکره ها را باز می کنند. کسبه ای که باور نمی کردند روزی کرونا کسب و کارشان را تعطیل کند، اجناس شب عید خود را تهیه کرده بودند و حالا امیدوارند که وضعیت شهرها به روال عادی بازگردد.

ترس از بیماری در میان شهروندان وجود دارد و به همان میزان گنگی از اینکه چه باید کرد اما اطمینان از اینکه چه راهکاری برای جلوگیری از آن نیاز است نیز ندارند.

فضای مجازی برای آنهایی که در خانه مانده اند هم سرگرمی است هم منبع کسب اخبار برای آنهایی که به رسانه ملی و رسانه های دیگر اعتمادی ندارند. رسانه ها که مانده اند در بحران مردم را انتخاب کنند یا دولت را بازهم روزگار را به فضای مجازی باختند اما هفته دوم پیشگیری از کرونا نشان داد که فضای مجازی همیشه بدبین و به دنبال خبرهای جنجالی هم از مردم سلب اعتماد کرد.

در هفته نخست فضای مجازی در تلگرام و اینستاگرام از بحران کرونا و لاپوشانی آن از سوی دولت حکایت داشت اما در هفته دوم با شدت گرفتن ایجاد فضای وحشت امروز به هشتگ های امیدوار کننده و کلیپ های روحیه بخش روی آورده است.

برخی کامنت ها در فضای مجازی هم نشان می دهد که مردم از بیش از اندازه شدن خبرهای بد کرونایی و اینکه هر روز تصویر فوتی های کرونا در این فضاها دست به دست شوند خشمگین شده بودند و زمانی که این فیلم ها و تصاویر تکذیب می شد واکنش مردم را به دنبال داشت.

به نظر می رسد عدم اعتماد عمومی به پیام های مدیران حوزه دولت و بهداشت برای در خانه ماندن و رعایت بهداشت عمومی و فردی مهم ترین دغدغه ای باشد که در روزهای پیش برای مازندران باید در نظر گرفت.

کرونا تمام می شود اما روزگار باقی مانده روزهایی خواهد بود که نشان می دهد کاستی های زمان بحران همیشه حل نشده باقی مانده و مشارکت عمومی و اجتماعی مردم در زمان بحران نیازی است که پس از رفع آن باید برایش چاره اندیشی کرد.