سبدی که پر نمی‌شود!

با همه‌ی تقلیل‌گرایی‌ها، سبد معیشت حداقلی، حدود ۹ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان شده است یعنی در دوماه و چند روز، یک رشد ۳۲.۱۵ درصدی در هزینه‌های زندگی! هزینه‌های زندگی روز به روز و ماه به ماه افزایش می‌یابد و کارگران و بازنشستگان حداقل‌بگیر راه به جایی ندارند! در حالی که حداقل دستمزد با احتساب […]

با همه‌ی تقلیل‌گرایی‌ها، سبد معیشت حداقلی، حدود ۹ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان شده است یعنی در دوماه و چند روز، یک رشد ۳۲.۱۵ درصدی در هزینه‌های زندگی!

هزینه‌های زندگی روز به روز و ماه به ماه افزایش می‌یابد و کارگران و بازنشستگان حداقل‌بگیر راه به جایی ندارند! در حالی که حداقل دستمزد با احتساب تمام مزایای مزدی حدود ۴ میلیون تومان است، هزینه‌های زندگی سر به فلک کشیده و شاید بتوانیم ادعا کنیم این ۴ میلیون تومان هزینه‌ی اجاره‌خانه و حمل و نقل ماهانه‌ی خانوار نمی‌شود.

سبد معیشت حداقلی خانوارهای کارگری –موضوع بند دوم ماده ۴۱ قانون کار- در زمستان سال قبل و پیش از آغاز جدی مذاکرات مزدی ۱۴۰۰ توسط سه گروه از شرکای اجتماعی محاسبه و ۶ میلیون و ۸۹۵ هزار تومان نرخ‌گذاری شد.

در همان زمان، تشکل‌های کارگری مستقل و فعالان بسیاری نسبت به این اعداد و ارقام اعتراض داشتند؛ محاسبات مستقل نشان می‌داد که در همان زمستان ۹۹، کمینه‌ی هزینه‌های زندگی برای یک خانوار متوسط ۳.۳ نفره، نزدیک به ده میلیون تومان است منتها سبد معیشت کمیته دستمزدِ ذیل شورایعالی کار، سبدی تقلیل یافته و بسیار حداقلی است که قرار است هم دولت و هم نمایندگان کارفرما پای آن را امضا بگذارند. البته فقط امضا بگذارند و بعد به طرفه‌العینی همان امضای خود را نادیده بگیرند و بروند سر وقتِ «تورم»!

نکته اینجاست که همان سبد تقلیل یافته نیز در تعیین دستمزد ۱۴۰۰، مبنا و اصل قرار نگرفت و بازهم حداقل دستمزد با اتکا به نرخ تورم رسمی با چند درصد اعوجاج و بالا و پایین، تعیین شد اما مساله اصلی، گرانی شدید هزینه‌های زندگی در همین دو ماه و چند روز سپری شده در سال جدید است؛ سبد معاش ۶ میلیون و ۸۹۵ هزار تومانی امروز چه  نرخی دارد؟ درحالیکه کارگران و بازنشستگان گرانی‌ها را هر روزه با پوست و گوشت و استخوان لمس می‌کنند، اعداد رسمی چه می‌گویند؟ چند میلیون تومان به هزینه‌های حداقلی زندگی بازنشستگان افزوده شده است؟

3 میلیون و ۳۳۷ هزار تومان سهم خوراکی‌های یک خانوار متوسط است

فرامرز توفیقی (رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شورهای اسلامی کار کشور) که محاسبات سبد معاش را به صورت مستقل انجام می‌دهد؛ در این رابطه می‌گوید: معیار تعیین سبد خوراکی‌ها را براساس واقعیات عینی زندگی مردم تغییر دادیم؛ مواد خوراکی برای اینکه در سفره‌ها عینیت پیدا کنند و واقعی شوند باید تبدیل به غذا شوند، غذای واقعی و به همین دلیل است که متوسط هزینه‌ی صبحانه، ناهار و شام را برای یک نفر و سپس برای خانوار ۳.۳ نفره محاسبه کردیم؛ صبحانه و شام را غذای غیرگرم و ساده حساب کردیم (یعنی خانواده‌های کارگری فقط یک وعده غذای گرم در روز بخورند و نه بیشتر) و برای ناهار نیز یک برنامه غذایی گرم و تکرارشونده در یک بازه پانزده روزه در نظر گرفتیم که میانگین هزینه ناهار یک فرد   ۱۷۱۶۶۹ ریال به دست می‌آید.

توفیقی تاکید می‌کند: قیمت‌ها، قیمت‌های اعلامی مرکز آمار برای اردیبهشت ماه و قیمت عمده فروشی برای خردادماه است. علاوه بر سه وعده غذای روزانه، میوه و سایر خوردنی‌ها را نیز حساب می‌کنیم؛ در نهایت سبد خوراکی‌های خانوار ۳.۳ نفره به دست می‌آید. نرخ این سبد، ۳ میلیون و ۳۳۷ هزار تومان است (کمی کمتر از حداقل دستمزد و مزایای دریافتی حداقل‌بگیران). در اردیبهشت ماه، سهم خوراکی‌ها برای دهک چهارم (دهک مبنای محاسبات کارگری) هنوز ۳۶.۶۳ است و می‌توانیم از سبد خوراکی‌ها به سبد معیشت کلی برسیم.

درنتیجه با فرمول زیر می‌توانیم به عدد سبد معیشت برسیم:۳۳۳۷۶۵۱۹* ۱۰۰/ ۳۶.۶۳= ۹۱۱۱۷۹۸۱

لازم به ذکر است که برای غذاها، اقلام با کیفیت بالا انتخاب نشده‌اند، از برنج درجه دو و گوشت قلوه‌گاه گوساله که ارزان‌تر است و همچنین ماهی قزل آلای تره‌بار، استفاده شده است؛ در محاسبات اقلام گران و باکیفیت مثل گوشت گوسفند یا گوساله منظور نشده‌اند.

با همه‌ی تقلیل‌گرایی‌ها، سبد معیشت حداقلی، حدود  ۹ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان شده است یعنی در دو ماه و چند روز، یک رشد ۳۲.۱۵ درصدی در هزینه‌های زندگی! اگر دستمزد کارگران در فروردین ماه، قادر به پوشش بخشی از هزینه های زندگی بود با رشد بیش از ۳۲ درصدی هزینه‌های زندگی، سطح پوشش دستمزد به همین میزان عقب افتاده است. همین الان در میانه خردادماه، حدود ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هزینه‌های زندگی کارگران افزایش یافته است.

توفیقی در ادامه با اشاره به افزایش عجیب و غریب هزینه‌های زندگی خانوار در یک بازه دو ماه و چند روزه می‌گوید: رئیس جمهور آینده بیاید بگوید چطور می‌خواهد این بحران معیشت کارگران را حل کند؛ چطور می‌خواهند این افزایش ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومانی در هزینه‌های زندگی را پوشش دهند؛ آیا هیچ برنامه‌ای برای رساندن دستمزد و دریافتی کارگران به این سبد بسیار حداقلی دارند؟!

نکته اینجاست که در محاسبات این سبد به داده‌ها و ارقام و شاخص‌های رسمی اکتفا شده و میزان تطابق آن با واقعیت‌های عینی زندگی چندان زیاد نیست؛ برای مثال، هزینه‌های واقعی مسکن مستاجران، به طور دقیق در این سبد لحاظ نشده است و به همین دلیل است که «قطعاً» هزینه‌های واقعی زندگی از این عددِ حدود ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی، حداقل در کلانشهرهایی مانند تهران بسیار بیشتر است. و دقیقاً در چنین شرایطی که حداقل دستمزد مصوب شورایعالی کار در مسابقه با قطار تندروی افزایش قیمت‌ها، همیشه بازنده است، گروه‌هایی در مجلس و در اتاق‌های اقتصادی مانند اتاق ایران و اتاق بازرگانی تهران هستند که ادعا می‌کنند همین حداقل دستمزد ناچیز، بازدارنده و مانع اشتغال است و بایستی از میان برداشته شود! آن‌ها قصد دارند به نام اصلاح قانون کار و به روز کردن آن، الزامِ سراسری به پرداخت حداقل مزد مصوب شورایعالی کار را از متن قانون حذف کنند! که البته کارگران امروز آگاه‌تر از این حرف‌ها هستند که گول وعده‌های اشتغال‌زایی را بخورند و اجازه دهند استثمار، قانونی و نهادینه شود.

فقط یک سوال ساده از این گروه‌های دست راستی که همیشه به خاطر حاشیه سود سودجویان و صاحبان سرمایه تب می‌کنند: آیا توقع دارید کارگران نان بخور و نمیر هم نداشته باشند یا فاقد سرپناه حداقلی ۴۰ یا ۵۰ متری باشند و بازهم برای شما سرمایه‌داران از جان و دل مایه بگذارند و کار کنند؟!