روستاگردی، صنعتی با منافع چندجانبه

گزارش حرف از اثرات صنعت توريسم در روستاهاي مازندران ساری –خبرنگار حرف: روستا گردي و رونق گردشگري روستايي، مردمي ترين نوع صنعت گردشگري است و مقوله اي که منبع مهم رشد اقتصادي، اجتماعي و توسعه پايدار زيست محيطي روستا به شمار مي آيد.در اين ميان روستاهايي که در طول نوار ساحلي درياي خزر قرار دارند، […]

گزارش حرف از اثرات صنعت توريسم در روستاهاي مازندران

ساری –خبرنگار حرف: روستا گردي و رونق گردشگري روستايي، مردمي ترين نوع صنعت گردشگري است و مقوله اي که منبع مهم رشد اقتصادي، اجتماعي و توسعه پايدار زيست محيطي روستا به شمار مي آيد.در اين ميان روستاهايي که در طول نوار ساحلي درياي خزر قرار دارند، از اهميت فوق العاده اي برخوردارند؛ مناطقي که بستر مناسبي براي فعاليت هاي اقتصادي و اجتماعي به شمار مي رود، افزايش جمعيت ناشي از اقبال گردشگران به اين منطقه و توسعه فعاليت هاي خدماتي نه تنها موجب توسعه آن نشده بلکه اين مناطق را در معرض آلودگي و تخريب قرار داده است، اگرچه در سال هاي گذشته تلاش هايي براي اصلاح شرايط حاکم بر اين مناطق صورت گرفته است، اما تا حصول به نتيجه مطلوب فاصله نسبتا زيادي بايد طي شود.روستاهاي ساحلي به دليل وجود منابع غني همواره در معرض بيشترين بهره برداري ها قرار دارد، به طوري که مهم ترين عنصر جذب گردشگر در اين مناطق عوامل طبيعي و فضاي دلپذيري است که از تاثير متقابل عناصر محيطي و نيروي انساني به وجود مي آيد تلفيق دريا، دشت هاي سرسبز، آب هاي سطحي و آب و هوا در اين بخش از کشور مناظري را پديد مي آورد که تنها توسعه اين مناطق را مي توان با توسعه گردشگري انتظار داشت.به عنوان مثال در روستاي ساحلي چهار افرا که وجه تسميه آن نيز به خاطر وجود چهار درخت افرا مي باشد از جمله روستاهاي ساحلي مازندران است که طبق گفته مردم بومي منطقه قدمت اين درختان چيزي در حدود 2000 سال مي رسد و يا درختاني که در برخي از امامزاده هاي روستاهاي بخش سرخرود که در بين مردم محلي آقادار معروف است را مي توان نام برد که همه اين پديده ها و مناظر موجود در جلگه بهترين فضا براي گردشگران فراهم مي آورد تا اوقات فراغت خود را دور از دغدغه هاي کار و زندگي سپري کنند.تا قبل از برنامه چهارم توسعه توجه چنداني به موضوع گردشگري روستايي نشده بود اما پس از برنامه چهارم شاهد سياست هاي دولت براي توسعه گردشگري در نواحي روستايي هستيم؛ تشکيل کميته هاي گردشگري روستايي و عشايري، آماده سازي 370 روستاي هدف گردشگري و تعيين مناطق نمونه گردشگري با اولويت بر ساماندهي نوار ساحلي از جمله برنامه هايي است که به منظور جذب گردشگر در دستور کار سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري قرار گرفته است.اگرچه ديدن جاذبه هاي تاريخي و تفريحي به خصوص در روستاهايي که داراي جاذبه هاي زيارتي و تفريحي است، از قديم الايام رواج داشته است. اما عدم وجود برنامه ريزي سيستماتيک موجب شده آثار منفي زيست محيطي، اجتماعي و فرهنگي بيش از آثار مثبت اين پديده باشد.تغيير کاربري اراضي کشاورزي و گسترش ويلاسازي در دو دهه اخير نه تنها موج عظيمي از سوداگري زمين را به وجود آورده بلکه با استقبال سيل مسافران و گردشگران، مناطق روستايي نوار ساحلي را با معضل دفع و تخليه زباله روبه رو ساخته است و علاوه بر آسيب جدي بر صنعت روستا گردي موجب آلوده شدن نوار ساحلي دريا شده است.مريم گازا کارشناس ارشد برنامه ريزي توريسم و استاد دانشگاه که در پايان نامه خود به بررسي روستاهاي ساحلي پرداخته، معتقد است در حال حاضر آثار منفي توسعه گردشگري در روستاهاي ساحلي درياي خزر بيش از آثار مثبت آن است.وي مي گويد: زماني يکي از جاذبه هاي روستا بازارهاي سنتي بوده که در مناطق مختلف در ايام هفته برگزار مي شد، توليدات سنتي و عرضه مستقيم کالا خريداران خود را از نقاط مختلف کشور فرا مي خواند اما اکنون روند توسعه گردشگري در روستاها به سمتي حرکت کرده است که بازارهاي محلي پر از محصولات چيني شده است.به گفته وي کاهش توليدات سنتي، رشد تصاعدي قيمت ارزاق عمومي و افزايش هزينه هاي زندگي روستاييان، تغيير در شيوه رفتاري و سبک زندگي و نوع غذاهاي مصرفي مردم روستا، به فراموشي سپردن البسه محلي و از همه مهم تر آداب و سنن بومي از ديگر پديده هاي منفي اقبال گردشگران به اين مناطق است که تنها به دليل عدم نظارت، کنترل و آموزش مسئولان محلي ناشي مي شود در حالي که کشورهاي مطرح در زمينه توريسم با صرف هزينه هاي گزاف در پي احياي آيين هاي فراموش شده اند.روستاهاي ساحلي درياي مازندران تقريبا از نظر تاسيسات گردشگري غني است، به طوري که در سراسر ايران هيچ منطقه گردشگري به اندازه سواحل درياي خزر داراي تاسيسات گردشگري گوناگون نيست.تعداد شهرک ها، مجتمع هاي تفريحي و توريستي، ويلاها و پلاژها هم کم نيست. اما آنچه که موجب مي شود اين همه توانمندي فوق العاده مغفول بماند فاصله برنامه ريزي گردشگري از شرايط بومي و محلي منطقه است.به نظر مي رسد روند کند توسعه گردشگري در روستاها به ويژه روستاهاي ساحلي درياي خزر و بروز برخي مقاومت ها و بي تفاوتي ساکنان محلي آن طور که مسئولان امر اذعان دارند تنها به عدم اطلاعات و فرهنگ سازي ختم نمي شود، بلکه آنچه از خلال صحبت هاي بوميان منطقه بر مي آيد حاکي از آن است که سرمايه گذاري در اين مناطق خارج از روستاها صورت مي گيرد و نتايج حاصل از آن نيز به خارج از روستا منتقل مي شود و منفعتي به جز زباله و ترافيک عايد روستاييان نمي شود.دادن اطلاعات کافي در زمينه رشد توريسم در خصوص آن از خلال همين جشن هاي آييني همچون تيرماه سيزده شو، جشن 26 عيدماه مازندراني با مشارکت همه دستگاه هاي اجرايي استان مي تواند با ايجاد فضاي شاد و مفرح يخ بي تفاوتي برخي از هم استاني ها را بشکند و آن ها را با روند توسعه مازندران همراه سازد و توسعه پايدار روستاهاي ساحلي را امکان پذير نمايد. بدون شک مقتضيات كشور ما ايجاب مي كند كه توسعه گردشگري در يک منطقه به عنوان مثال در مازندران مفهوم خاص خودش را داشته باشد و با برنامه ريزي ويژه اي متناسب با ظرفيت محيطي نسبت به ديگر استان ها دنبال شود، خوشبختانه نياز به تقويت اين مبحث بر اساس پتانسيل هاي موجود كشور و گسترش آن در منطقه اتفاق نظر وجود دارد گويا چيزي که سال هاست در دست مطالعه است اولويت هاي برنامه ريزي گردشگري در کشور است.بسیاری از افراد سفر را فقط دید و بازدید و حداکثر دیدن یک شهر می دانند در حالیکه با چند کیلومتر دور شدن از این شهرها، به مناطق بکر و تازه ای به نام روستا می رسند که سرشار از ظرفیت های گردش و تفریح هستند، روستاهایی که از نظر فرهنگ، غنی و از لحاظ مناظر، بکر و دست نخورده اند.در سال های اخیر خیلی از فرزندان روستاییان برای کار و اشتغال عازم شهرها شدند که این مساله نه تنها روستا را خالی از سکنه کرده بلکه تاثیرات زیانباری در تولید، نیروی کار و کیفیت محصولات بوجود آورده است.این مهاجرت ها چندین زیان برای جامعه روستایی و شهری به همراه داشته که مهمترین آن را می توان دور شدن روستایی از روستا، خسارات به تولید روستایی و حاشیه نشینی و همچنین ایجاد شغل های کاذب تا سایر آسیب های اجتماعی مثل اعتیاد، بزهکاری و … برشمرد.به هر روی نسخه روستاگردی و گردشگری روستایی پتانسیل های زیادی برای رونق اقتصادی در روستاها برخوردار است که باید از آن در رفع مشکلات این بخش از جامعه به درستی بهره گیری کرد.در واقع روستاگردی حائز منافع چندجانبه ای است که بیشترین منفعت آن به روستاییان و گردشگران می رسد.نسخه گردشگری روستایی، به اشتغال روستاییان ختم می شود از این رو هر چقدر در این زمینه سرمایه گذاری شود و دستگاه های ذیربط در تهیه زیر ساخت های گردشگری مانند راه، محل اقامت و وسیله نقلیه تلاش کنند به همان نسبت جامعه روستایی با توسعه روبرو می شود و دستیابی به چنین نقطه ای نیز، به این معنی است که روستاییان در روستا ماندگار خواهند شد و تولیدات ملی و محلی روستاییان نیز همچنان به حیات خود ادامه می دهد.