برخورد منفعلانه با زبان مازندرانی

نگرانی تاخت و تاز از خودبیگانگی فرهنگی به مرزهای زبان مازنی به سرعتی که امروز در حال رقم خوردن است به دلواپسی انقراض کامل نسلی با این زبان می افزاید و می تواند به عنوان یک نگرانی جدی برای فرهنگ دوستان این سرزمین مطرح باشد. زبان مازندرانی که بخش مهمی از هویت و فرهنگ تبرستان […]

نگرانی تاخت و تاز از خودبیگانگی فرهنگی به مرزهای زبان مازنی به سرعتی که امروز در حال رقم خوردن است به دلواپسی انقراض کامل نسلی با این زبان می افزاید و می تواند به عنوان یک نگرانی جدی برای فرهنگ دوستان این سرزمین مطرح باشد.

زبان مازندرانی که بخش مهمی از هویت و فرهنگ تبرستان نشینان را تشکیل می دهد و حتی نمایانگر بسیاری از آداب و رسوم و سبک زندگی اندیشمندانه پیشینیان در سرزمینی به قدمت هزاران سال است ، امروز براثر برخورد منفعلانه دسته جمعی به کما رفته است .

سیطره زبان فارسی و انگلیسی؛ یکی به عنوان زبان رسمی کشور و دیگری با پوشش توجیهی زبان بین المللی تا کنون بیشتر گویش ها و زبان های محلی را به محاق برده است و در این میان زبان های اصیلی چون گویش کهن ‘مازندرانی’، ‘تبری’ یا ‘گیلکی’ گویا بیشتر از همه دچار خسران شده اند.

پدر و مادرهای مازندرانی سالهاست دیگر با فرزندان خود به زبان مازندرانی صحبت نمی کنند تا جائی که بین نسل های دهه 70 به بعد در این استان به سختی می توان فردی را یافت که به زبان مازندرانی صحبت کند .

این وضعیت تراژدیک اما در بسیاری مواقع به خاطر عدم تسلط کامل پدران و مادران به زبان فارسی و برگردان غیراصولی بسیاری کلمات و جملات مازندرانی به زبان فارسی سبب خلق موقعیت های کمدیک می شود که در آن صحبت کردن کودکان نه دارای چارچوب ادبیات زبان فارسی است و نه ساختار زبان مازندرانی را دارد . تلاش برای صحبت کردن به زبان فارسی با به کارگیری واژگان زبان مازندرانی و افعال خود ساخته تا کمتر از سه دهه پیش تنها در میان افراد مسنی متداول بود که مجبور می شدند در موقعیت های اجباری با فارسی زبانان همکلام شوند ، ولی امروزه این وضعیت چنان فراگیر شده است که در دور افتاده ترین روستاهای مازندران هم کودکانی که تازه زبان باز کرده اند ، این موقعیت های کمدیک را خلق می کنند.

** امیرعباس کئی چلیک ، نمونه کمدی تراژدیک برای زبان مازندرانی

اینکه کودکان تازه به سخن آمده قادر نباشند بعضی از کلمات را درست ادا کنند ، در همه جای دنیا باعت خنداندن اطرافیانشان می شوند ، ولی ‘ امیرعباس کئی چلیک ‘ کودک مازندرانی که در چند ماه گذشته به خاطر صحبت کردنش با لهجه مازندرانی تبدیل به چهره ای رسانه ای شده، عمق یک تراژدی را بیان می کند که زبان مازندرانی به آن گرفتار آمده است . خلق ناخواسته موقعیت های کمدیک از زبان مازندرانی توسط این کودک چنان باعث سرگرمی در فضای مجازی شده که پای امیرعباس را به برنامه های تلویزیونی هم باز کرد و فراتر از آن یکی از کارگردانان کشور هم اعلام کرد که ساخت فیلمی را با حضور این کودک مازندرانی در دستور کار خود قرار می دهد. برای بسیاری از نخبگان و فرهنگ دوستان مازندرانی، صحبت های امیرعباس بیش از آن که کمدی باشد، یک تراژدی تمام عیار برای زبان مازندرانی است و اگر متولیان امر دیر بجنبند ، حتی فرصت فاتحه خوانی را برای زبان مادری در حال کمای خود نخواهند یافت .

** تمسخر ، منشاء دوری گزینی

علی زارع جوان 29 ساله ساروی که حتی افعال جملاتش را هم به زبان فارسی به کار می برد و تقریبا کاملا فارسی زبان شده ، دلیل این تغییر را نگاه نامناسب جامعه شهری پایتخت و فارسی زبانان اصلی به کسانی عنوان می کند که با لهجه و گویش حرف می زنند. این جوان مازندرانی به اطلاق واژه ‘دهاتی’ از سوی فارسی زبانان به صحبت کنندگان زبان محلی اشاره کرد و در گفت و گو با ایرنا افزود : در یک دوره چند دهه ای این فرهنگ نهادینه نبود که صحبت کردن به زبان محلی به معنای تسلط داشتن به یک زبان اضافی است که نه تنها عار نیست بلکه باعث افتخار است . این جوان ساروی که خواهر برادرهای بزرگترش به زبان محلی صحبت می کنند، معتقد است : در حال حاضر این فرهنگ در حال جاافتادن است که تسلط به زبان محلی هیچ پنهان کاری و یا عار ندارد ، اما نهادینه شدن و اثرگذاری آن بر رفتار مردم نیازمند یک دوره زمانی است. تاخت و تاز از خودبیگانگی فرهنگی به مرزهای زبان مازنی به سرعتی که امروز در حال رقم خوردن است به دلواپسی انقراض کامل نسلی با این زبان می افزاید و می تواند به عنوان یک نگرانی جدی برای فرهنگ دوستان این سرزمین مطرح باشد.

** پیشینه زبان مازندرانی

زبان یا گویش مازندرانی را برخی نویسندگان و محققان این منطقه با زبان سانسکریت هم عصر و همدوره می دانند . برخی نیز زبان مازندرانی کنونی را بازمانده ای از زبان پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی می دانند و معتقدند در اثر اختلاط بیش از اندازه با سایر زبان های غالب از جمله فارسی دری ، عربی و واژه های فرنگی که در چند دهه گذشته به زبان مازندرانی رسوخ کرده ، کم کم از هویت اصلی خود دور شده است.

به اعتقاد کارشناسان زبان ، به دلیل سیاست های یکسان سازی حکومت مرکزی در دوران قاجار و پهلوی ، از ارزش و اهمیت زبان مازندرانی هم کاسته شده است. با وجود همه این تاثیرات ، زبان مازندرانی هنوز هم بخشی قابل توجه از واژگان و همچنین بعضی رگه های دستوری خاص خود را بعد از دو هزار سال حفظ کرده است.

کارشناسان معتقدند نسلی که قادر به انتقال زبان مادری خود به نسل‌های آینده نباشد، دچار تهدید فراموشی زبان و فرهنگ خود خواهد شد. زبان مازنی به عنوان یکی از مهم ترین زبان‌ها، لهجه‌ ها و گویش‌های ایرانی مطرح است؛ این زبان اصیل همانند زبان های اصیل برخی دیگر از نقاط کشور که در مدرسه تدریس می شود باید به کلاس های درس دانش آموزان وارد شود. در سیستم آموزشی مدارس کشور کتاب و زبان انگلیسی و عربی گنجانده شده ، اما از زبان و کتاب مادری و باستانی خبری نیست. خانواده و مدرسه بهترین کانون انتقال هرآنچه مربوط به فرهنگ است، محسوب می شود و اثرگذارترین کانال برای حفظ و حراست از زبان مازندرانی، این میراث شیرین پیشینیان، برنامه ریزی برای این کانون هاست.