چرا برخی شهروندان در انتخابات حاضر نمی‌شوند؟

حرف آنلاین:دو انتخاب مهّم را پیش رو داریم که حضور مردم در صحنه، سرنوشت ایران اسلامی را تثبیت می‌کند. لذا، از شناختی که از ملّت سربلند ایران اسلامی و مردم همیشه در صحنۀ مازندران سراغ داریم مانند همیشه در این انتخابات حاضر می شوند و سرنوشت خودشان را تعیین می نمایند. امّا پرسشی اساسی مطرح می […]

حرف آنلاین:دو انتخاب مهّم را پیش رو داریم که حضور مردم در صحنه، سرنوشت ایران اسلامی را تثبیت می‌کند. لذا، از شناختی که از ملّت سربلند ایران اسلامی و مردم همیشه در صحنۀ مازندران سراغ داریم مانند همیشه در این انتخابات حاضر می شوند و سرنوشت خودشان را تعیین می نمایند. امّا پرسشی اساسی مطرح می شود که چرا برخی از شهروندان ايرانی در انتخابات،حاضر نمی‌شوند؟در پاسخ می توان به چند دلیل اشاره نمود: 1. نداشتن آگاهی لازم دربارۀ اهميّت انتخابات است. برخی از افراد كه از اقشار كم‌سواد جامعه اند، نمی‌دانند كه در پس انتخاب آن‌ها چه سرنوشتی نهفته است ،2. افرادی كه از اهميّت حضور در انتخابات آگاهند، ولی رأی و حضور خود را مؤثر نمی‌دانند،3. كسانی كه آن‌قدر در مسائل زندگی غرق هستند كه مشاركت سياسی برای آن‌ها ديگر مسئله نخواهد بود. مثلاً از فردی كه هنوز نتوانسته نيازهای اوليۀ زندگی خود را رفع کند،‌ كمتر می‌توان انتظار داشت كه به مشاركت سياسی بينديشد،4. دلیل دیگر را می‌توان مسافرت‌ها، ناتوانی‌های جسمی از جمله كهولت سن،بيماری‌ها و… دانست،5. برخی نیز به دليل آن كه فضای انتخابات را رقابتی نمی‌بينند برای خود حقّ گزينشی نيافته‌اند، 6.دستۀ ديگر،عدم اعتماد به ساختار انتخابات و سلامت برگزاری آن را بهانه‌ای برای حاضر نشدن خود در این عرصه می‌دانند. و معتقدند كه در انتخابات امكان تقلّب وجود دارد و از درون صندوق، كسانی بيرون می‌آيند كه نظام،خواستار انتخاب آنان است؛ از اين‌رو حضور در انتخابات، بيهوده است و فرايند مذكور «انتصاب» است و انتخابی صورت نمی‌گيرد!،7.دستۀ ديگر مدعی‌اند هركس انتخاب شود، نخواهد توانست كاری از پيش ببرد و بر مشكلات موجود فائق آيد؛از اين‌رو حضور در انتخابات، بيهوده است،8.ناكارآمدی مسئولان و معضلات اقتصادی و اجتماعی، دلیل مؤثری در حاضر نشدن بخشی از مردم در انتخابات است. اين ها بيشتر از طبقات آسيب‌پذير اجتماعند، رفتار اين قشر، به معنای مخالفت با نظام سياسی نيست؛ بلكه صِرف وجود مشكلات و فضاهای اقتصادی است كه خود را در قالب حاضر نشدن در پای صندوق‌های رأی نشان می‌دهد و 9.برخی ديگر،عدم حضور در انتخابات را از جنس «تحريم انتخابات» می‌دانند و به دليل مخالفت با نظام سياسی و كاستن از مشروعيّت آن، به‌طور آگاهانه از حضور در آن امتناع می‌كنند. اين افراد، تحريم را نوعی ابزار مبارزاتی عليه نظام قلمداد می‌کنند و پيام آن را اعتراض به نظام موجود و نامشروع جلوه دادن آن می دانند. لذا برای ساماندهی به 9 دستۀ فوق الذکر، سه دلیل زیر را برای حاضر نشدن ايشان در انتخابات، می‌توان در نظر گرفت:1- ناآگاهی، 2- بی‌اعتمادی، 3- نارضايتی. كه برای مقابله با آن، سياست آگاه‌سازی، اعتمادسازی و رضايتمندسازی پيشنهاد می‌شود:

الف.آگاه‌سازی؛ گاه فرد،اطلاعاتی نيز از اين جايگاه دارد؛ ولی اين آگاهی تا بدان حدّ نيست که فرد را به اقدام، وادار نماید. بيشتر اين افراد از اقشار كم‌سواد جامعه هستند كه در مسير آموزش‌های مراكز آموزشی قرار نگرفته‌اند و در اين زمينه نيازمند آگاهی‌بخشی اند. راه مساعدت برای حضور آنان «آگاه‌سازی» است. شرح اهميّت و جايگاه مجالس مختلف در تصميم‌گيری کشور، شرح ميزان تأثيرگذاری رأی افراد در انتخابات، شرح ابعاد شرعی ضرورت حضور در انتخابات، شرح وضعيّت حساس کشور در مواجهه با استکبار جهانی در آستانۀ انتخابات، تبيين نقش مشارکت حداکثری در افزايش مشروعيّت و اقتدار جمهوری اسلامی و نظایر این ها، بخشی از آگاهی‌هايي است که می‌تواند در اين زمينه سودمند باشد. وظيفۀ اصلی آگاه‌سازی بر عهدۀ اصحاب رسانه است که در رأس آن، صاحبان منبر و تريبون، مطبوعات، پايگاه‌های خبری و رسانۀ ملّی قرار دارند که انتظار می‌رود با انجام وظيفۀ قانونی خود در اين زمينه ثمربخش باشند. ب. اعتمادسازی؛  كسانی  كه از اهميت مشاركت سياسی آگاهند؛ امّا به دليل «بی‌اعتمادی» حاضر نيستند در رأی‌گيری شركت كنند. منشاء آن را می‌توان در تجربيات تلخ فردی، برخی حوادث در انتخابات گذشته و القائات و شبهه‌افكنی‌های دشمنان نظام اسلامی دانست كه ذهن افراد را تحت تأثير قرار می‌دهد و ارادۀ آنان را برای حضور در انتخابات سست می‌كند.تلاش‌های رسانه‌های دشمنان انقلاب در طرح ادعای تقلّب، رقابتی نبودن، نمايشی بودن، فرمايشی بودن آرا و… از جمله ترفندهايي است كه اذهان عمومی را نشانه رفته است.رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تاريخی خود در نمازجمعۀ تهران بیان فرمودند: «اگر مردم در كشور به آينده اميدوار نباشند و به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شركت نمی‌كنند؛ اگر احساس آزادی نكنند، به انتخابات روی خوش نشان نمی‌دهند. دشمنان ملّت ايران می‌خواهند همين اعتماد را در هم بشكنند. اين اعتماد، بزرگ‌ترين سرمايۀ جمهوری اسلامی است؛ می‌خواهند اين را از جمهوری اسلامی بگيرند؛ می‌خواهند ايجاد شك كنند، تا این اعتماد را متزلزل كنند. اين اعتماد آسان به دست نيامده است؛»(29/3/88.( از اين‌رو مواجهه با اين معضل، «اعتمادسازی» است. که از طريق ارائه پاسخ‌های اقناعی و مستدل حاصل می‌آيد كه اين امر بر عهدۀ رسانه‌های عمومی و تريبون‌های مختلف است. امّا كليدواژۀ ديگر مقابله با بی‌اعتمادی  را بايد در «بصيرت‌افزايي» دانست. در این فرايند است كه تلاش دشمن برای بی‌اعتمادسازی به شكست خواهد انجاميد. معظم‌له فرمودند:« در زندگی پيچيدۀ اجتماعی امروز، بدون بصيرت نمی‌شود حركت كرد. جوان‌ها بايد فكر كنند، بينديشند، بصيرت خودشان را افزايش بدهند. معلمان روحانی، متعهّدان موجود در جامعۀ ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهی و حوزوی، بايد به مسئلۀ بصيرت اهميت بدهند؛ بصيرت در هدف، در وسيله، در شناخت دشمن، در شناخت موانع راه، اين بصيرت‌ها لازم است»(15/7/88).پ.رضایت مند سازی: برخی اقدامات نيز می‌تواند به بهبود رضايت عمومی در آستانۀ برگزاری انتخابات‌ كمك کند. تبليغات مؤثر نامزدهای انتخاباتی و توجّه ايشان به نيازهای اصلی جامعه، پرهيز از سياه‌نمايي و اميدوار ساختن ملّت به حل مشكلات، كنار گذاشتن اختلافات بين مسئولان كه موجب تشويش اذهان عمومی می‌شود، نظارت و ايجاد ثبات در اقتصاد در آستانۀ انتخابات  و… نمونه هایی از اين قبيل اقدامات است. بنابراین،با پیروی مقام عظمای ولایت، مردم با حضور پرشور و گستردۀ خودشان  در انتخابات اخیر، پس از گذشت سی و هفت سال از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون،در  واقع بلوغ سیاسی خود را به رهبر معظّم انقلاب و انقلاب اسلامی، نشان داده و  خواهند داد. زیراکه بازخوانی و تبیین ارزش های برجای مانده از انقلاب اسلامی، همواره می تواند چراغ راهی روشن، برای نسل های آیندۀ کشور به شمار آید.

محمدرضا آهنگریان