شهری که به یک باران بند است

با هر بارش باران قصه شهرها و روستاهای مازندران تکراری است و این شهرها این روزها به یک باران بند است. سال‌های زیادی است که مازندرانی‌ها به واژه سیل آشنا هستند. برای اهالی شمال هوای باران و روزهای بارانیش بسیار زیاد است اما هوای نم‌دار و روزهای خیس شهرهای شمالی برای مسافران زیبا و جذاب […]

با هر بارش باران قصه شهرها و روستاهای مازندران تکراری است و این شهرها این روزها به یک باران بند است.

سال‌های زیادی است که مازندرانی‌ها به واژه سیل آشنا هستند. برای اهالی شمال هوای باران و روزهای بارانیش بسیار زیاد است اما هوای نم‌دار و روزهای خیس شهرهای شمالی برای مسافران زیبا و جذاب است.

مازندران اگرچه در ردیف سه استان پر بارش کشور قرار ندارد اما در در زمره پنج استان کشور که میانگین بارش‌های سالانه آنها در آمار گنجانده می‌شود جای می‌گیرد.

سهم مازندران از بارش‌های سالانه کشور حدود هزار میلی‌متر است اما توزیع آن متناسب نیست و بارش باران در قسمت‌های غربی مازندران بیشتر از قسمت‌های شرقی است.

استان‌هایی در کشور وجود دارند که میزان بارش باران در آنها بیشتر از مازندران است اما هیچ گاه دچار بحران سیل و سیلاب نمی‌شود.

مازندران در سال‌های اخیر با روند رو به رشد وقوع سیل مواجه شده و این امر جان بسیاری از شهروندان این استان را به خطر انداخته است.

حجم خسارت‌های وارد شده به این استان در پی وقوع سیل و سیلاب هم به لحاظ خسارت جانی و نیز به دلیل خسارت‌های مالی فراوان نگران‌کننده است.

در وقوع آنچه به عنوان سیل از آن نام برد می‌شود نیز تعبیرهای مختلفی وجود دارد؛ آنچه امروز در مازندران خسارت به بار می‌آورد بیشتر سیلاب و آبگرفتگی است تا آنچه به صورت علمی از آن به عنوان سیل نام برده می‌شود.

این امر نشان می‌دهد مدیریت حوادث هر چند کوچک مانند سیلاب و آبگرفتگی در این استان هنوز مشخص نیست و با وجود خسارت‌های متعدد در سال‌های اخیر هنوز قصه تکراری سیل در مازندران وجود دارد.

سیل در مازندران به بخش شهری و روستایی خسارت وارد می‌کند؛ در بخش روستایی آنچه بیشتر خسارت به بار می‌آورد ناشی از افزایش حجم آب رودخانه‌های در مسیر است که عمدتا باغات، مزارع، شالیزارها و خانه‌ها را با وجود می‌برد و در شهرها بیشتر به صورت آبگرفتگی خود را نشان می‌دهد که آن نیز متاسفانه خسارت جانی و مالی در سال‌های اخیر به بار آورده است.

*عدم توجه به مدیریت سیل

در مدیریت سیل در مناطق از دو نوع مدیریت سازه‌ای و غیرسازه‌ای می‌توان بهره برد اما متاسفانه این امر در مازندران تنها به مدیریت پرداخت خسارت‌ها بسنده می‌شود که آن نیز به صورت کامل انجام نمی‌شود.

مناطقی مانند کلاردشت، ساری و بهشهر حداقل در پنج سال اخیر بارها طعمه سیل شده و جان و مال انسان‌هایی که در این مناطق زندگی می‌کنند به خطر افتاده است.

*ساخت‌وسازهای غیر مجاز بحران اصلی در مازندران

در بررسی علت وقوع سیل در منطقه‌ای مانند کلاردشت و امثال آن قطعا تغییرات صورت گرفته در بستر و حاشیه رودخانه‌های این منطقه در وقوع به فور سیل و سیلاب موثر است.

ساخت‌و سازهای بدون نظارت و غیرمجاز که امروز بیشترین رنج مازندران از این ناحیه است موجب تغییرات در شرایط جغرافیایی منطقه شده و توان کنترل طبیعی سیلاب و حجم آب وارد شده ناشی از بارندگی در یک مقطع زمانی محدود را ندارد.

قطع درختانی که به صورت طبیعی در این مناطق رشد کرده و گیاهانی که به جای آنها ساختمان‌های سیمانی سبز شده‌اند موجب شده که با افزایش حجم آب در بستر زمین توان جلوگیری از وقوع سیل و سیلاب به صورت طبیعی در این مناطق وجود نداشته باشد.

به عنوان مثال در گزارش شرایط زمین‌شناسی علت سیل کلاردشت در سال ۹۰ اداره کل منابع طبیعی غرب مازندران اعلام کرده است که با وجود آنکه سیل در سطح کوچکی اتفاق افتاده ولی به دلیل آن که در سال‌هاب اخیر سطح مقطع کانال رودخانه سردآبرود در منطقه رودبارک کلاردشت در اثر تجاوز به حریم رودخانه و ساخت‌وساز بی‌رویه واحدهای مسکونی و احداث ده‌ها پل ارتباطی که ویلاداران حاشیه رودخانه برای عبور و مرور به صورت غیرکارشناسی طراحی و احداث کرده‌اند، به طرز چشمگیری کاهش یافته و توان دبی سیلاب عبوری را نداشته پس از این‌رو سبب انحراف مسیر آب و تشدید خسارت به مناطق مسکونی، تاسیسات زیربنایی و اراضی کشاورزی باغی و دامداری شده است.

عمده خسارت این بی‌توجهی نیز از سوی روستاییان، دامداران و کشاورزانی پرداخت می‌شود که همسایگانی ناخوانده خود را میهمان دیار آنها کرده‌اند.

*سیل در بهشهر از دیروز تا امروز

سیل سال ۹۲ بهشهر نیز با کشته شدن شش شهروند مازندرانی درس عبرت نشد و هنوز سیل این منطقه را تهدید می‌کند.

علاوه بر از میان رفتن پوشش جنگلی در حاشیه رودخانه‌های این مناطق در اثر ساخت‌وسازهای غیر مجاز، عدم ایجاد تدابیر علمی و ایجاد بستر و سازه‌های مناسب در اطراف این رودخانه در دامن زدن به خسارت‌ها نقش مهمی دارد.

وقتی که یک منطقه و رودخانه حاشیه آن در طی سال‌ها طغیان کرده و در منطقه پربارشی مانند مازندران بارندگی جز زندگی روزمره مردم این منطقه محسوب می‌شود عدم توجه به اصول علمی در مدیریت رودخانه‌ها از بحران مدیریتی است که مشاهده نمی‌شود.

ایجاد سیل‌بند و نیز تدابیر لازم در اطراف مناطق پرخطر هنوز پس از سال‌ها تکرار شدن سیل در مازندران صورت نگرفته است.

*ساری به یک باران بند است

اما مرکز مازندران نیز در سال‌های اخیر از آسیب سیل و سیلاب به دور نبود؛ شدت آبگرفتگی درون شهری در شهر ساری بیش از سایر شهرهای دیگر مازندران است.

شهری که در حاشیه رودخانه پر آب تجن قرار دارد در هر زمستان و بهار قصه آبگرفتگی‌اش برای مردم تکرار می‌شود.

امروز شهر ساری با یک بارندگی که به قول مسئولان اندکی بیش از بار گذشته باشد به زیر سیل می‌رود.

به نظر می‌رسد عدم توجه جدی به مدیریت بحران سیل و آبگرفتگی در ساری از دید مسئولان شهری و استانی به دور مانده است زیرا در هر صورت در سال‌های اخیر که شدت این آبگرفتگی‌ها افزایش یافته می‌بایست اقدامات و تدابیر عمرانی و مدیریتی بیشتری در این زمینه به کار گرفته می‌شد.

امروز ساری و رشت که شهرهای پرباران کشور و مراکز استان‌های شمالی به شمار می‌روند در زمینه مدیریت بحران بارش‌ها و آبگرفتگی‌ها نمره‌ای کمتر از ۱۰ می‌گیرند.

*مسئولانی که فقط آمار می‌دهند

نقش مسئولان نیز در زمان‌های بحران ارائه آمار است، اینکه چند روستا خسارت دید، چه تعداد واحد مسکونی خسارت دید و چه خسارت‌هایی به بار آمد.

متاسفانه هنوز در مازندران نقش مدیران در وقوع این بحران‌ها و خسارت‌ها مشخص نشده و نیز برنامه‌ای از اقدامات عملی برای جلوگیری از وقوع این رخدادها از سوی این مسئولان ارائه نشده است.

مسئولان کشوری نیز به همچنان به بازدیدهای میدانی خود ادامه می‌دهند در حالی که بسیاری از راهکارهای جلوگیری از وقوع این حوادث در پرداخت اعتبارات ملی است.

*نبود نیروی کمک‌رسان متخصص و سریع

نکته‌ای که در افزایش خسارت‌های مالی و جانی به شهروندان مازندرانی در زمان وقوع حوادثی مانند سیل به نظر می‌رسد عدم وجود نیروی کمک‌رسان متخصص و سریع در زمان بحران است.

به عنوان مثال در سیل سال گذشته بهشهر عدم تخلیه به موقع رودخانه از آنچه سیل با خود از بالادست آورده بود در تشدید ریزش آب به واحدهای مسکونی نقش داشت.

در درون شهرها نیز تصاویر حاکی از آن است که عدم تخلیه به موقع آب سرازیر شده به درون شهر نیز به این خسارت‌ها دامن زد.

به نوعی می‌توان گفت این نیروها زمانی وارد عمل می‌شوند که شهرها و روستاها را آب گرفته باشد و تنها پس از متوقف شدن بارش و کاهش حجم آب به امدادرسانی مشغول می‌شوند در حالی که می‌توان با تجهیز مناطق به ویژه شهرها به امکانات از دقایق نخست پیش‌بینی وقوع سیل در محلات پرخطر حاضر شوند.

*عدم اطلاع‌رسانی پیش از بارندگی‌های شدید

نکته دیگر در این زمینه عدم اطلاع‌رسانی و پیش‌یابی‌های هواشناسی در ورود توده‌ هوای بارش‌زا به استان‌هایی مانند مازندران است.

همان گونه که با وقوع طوفان در پایتخت انتظار می‌رفت سازمان‌های متولی این امر را اطلاع‌رسانی می‌کردند در این زمینه نیز می‌باید برای جلوگیری از خسارت‌های احتمالی و آماده شدن نیروهای امدادی هشدارهای لازم ارائه شود.

در بحران برف سال گذشته نیز عدم اطلاع رسانی از وضعیتی که حداقل تا ۲۴ سال آینده رخ می‌داد دامنه امدادرسانی را تنگ و مسئولان را در عمل انجام شده قرار داد.

در زمینه بارش باران نیز حداقل این توقع وجود دارد که نهاد متولی هشدارهای هواشناسی لازم را به اطلاع مردم و مسئولان نه به صورت محرمانه که به صورت آشکار برساند تا بتوان تدابیری اتخاذ کرد و قصور در این زمینه نباید بدون مجازات باقی بماند.

*پرداخت خسارت‌های یکی در میان

اما آنچه این روزها و در سال‌های اخیر در وقوع بحران‌ در مازندران بیش از همه شنیده می‌شود پرداخت خسارت است.

نوش دارویی پس از مرگ سهراب که بسیاری از قائله‌های رسانه‌ای و شکایت‌های مردمی را می‌خواباند پرداخت خسارتی است که در روند سال‌های اخیر به صورت یکی در میان صورت گرفته است.

در بخش کشاورزی و دامداری به دلیل عدم آگاهی کشاورزان از بیمه کردن محصولات و اراضی کشاورزی پرداختی به این بخش تعلق نمی‌گیرد و یا حتی بسیاری از کشاورزان نیز گلایه دارند که کسانی که اقدام به گزارش‌گیری خسارت‌ها می‌کنند میزان خسارت‌ها را بسیار کمتر از میزان واقعی برآورد می‌کنند.

این امر نیز نیاز به مدیریت دارد و به نظر می‌رسد پرداخت خسارت راهکاری چاره‌ساز نیست و می‌باید این هزینه‌ها پیش از وقوع بحران برای پیشگیری از بروز خسارت صورت می‌گرفت.

*راهکار

 مدیریت بحران پیش از وقوع حادثه تنها راهکار جلوگیری از این قصه تکراری است.

ارائه برنامه منسجم و مدون برای جلوگیری از بحران در مازندران با بحران‌های ایجاد شده لازم و ضروری است.

وقتی استانی، شهری و منطقه‌ای از یک موضوع تکراری در هر فصل خسارت می‌بیند آیا ضروری نیست که برای آن راهکاری اندیشیده شود.

برنامه منسجم مدیریت بحران به واقع وجود ندارد، در این استان نه از تجهیزات پیشرفته پیش‌بینی بحران خبری هست و نه از امکانات جلوگیری از خسارت و نه تجهیزات کمک‌رسانی پس از بحران و آنچه عموما به صورت کمک به شهروندان صورت می‌گیرد نیروهای مردمی هلال‌احمر و بسیج و نیروها و امکانات ادارات کل و شهرداری‌ها است که با امکانات نیم بند خود به مدیریت بحران دست می‌زنند.

ساخت‌و تجهیز سالن‌های مدیریت بحران که از گذشته بحث آن برای اسکان آسیب‌دیدگان وجود داشت، تجهیز امکانات راهداری، امدادرسانی، تجهیز سامانه‌های هشدار وقوع سیلاب، ایجاد برنامه‌ای مقتدر برای جلوگیری از ساخت‌وسازهای غیرمجاز در عرصه‌های طبیعی، تجهیز شهرداری‌ها و نهادهای مربوطه به دستگاه‌های تخلیه رودخانه‌های پرخطر و دستگاه‌های مکنده در درون شهرها از جمله امکاناتی است که مازندران برای مقابله با بحران نیاز دارد تا به هر بارانی داغدار عزیزانش و غصه‌دار خسارت‌ مالی اش نباشد.