سرهنگ دوم محجوبه بهاری ، بانوی موفق نظامی از دیار سوادکوه

سرهنگ دوم محجوبه بهاری ملردی 42  ساله اهل و ساکن شهرستان سوادکوه  است.  امسال بیست چهارمین سالگرد خدمت را در نیروی انتظامی می گذراند

گاهی می‏‎توان فرهنگT علمT جسارتT مقاومت و صبوری را در یک قاب مشاهده کرد ! اینبار در قابی زیبا به نام “محجوبه بهاری “… بانویی که با عبور از مسیر زندگی با فرازها و نشیب ها  به گونه‌ای اخلاقی به سوی موفقیت های بیشتر پیش می رود.

سرهنگ دوم محجوبه بهاری ملردی 42  ساله اهل و ساکن شهرستان سوادکوه  است.  امسال بیست چهارمین سالگرد خدمت را در نیروی انتظامی می گذراند. او می گوید که  بنابه علاقه ای که به  ورزش داشت و باوجود سختی ها، در چند رشته ورزشی به صورت حرفه ای مشغول به فعالیت است.

گفت وگوی حرف آنلاین را با این بانوی فراجا بخوانید.

 

از دوران کودکی و مقاطع تحصیلی و مشوق اصلی شما برای انتخاب رشته  و مشاوره تحصیلی چه کسی بوده است؟

 

دوران تحصیلی  مقطع ابتدایی  را در مدرسه شهید نوری ، راهنمایی حاج قنبری  و دبیرستان  مدرسه دادگر  در رشته تجربی شهر پل سفید درس خوانده ام سال 79 در کنکور سراسری شرکت کردم هیچ شناختی از رشته علوم انتظامی نداشتم ولی در زمان انتخاب رشته یکی از رشته هایی که معرفی شده بود رشته علوم انتظامی بود. در آن زمان شناخت بنده از نیروی انتظامی خلاصه در فیلم ها و سریال ها بود که می دیدم . نگرش مادرم اینگونه بود که فرزندان در شته هایی تحصیل کنند  که آینده شغلی داشته باشند برای همین به تشویق مادرم رشته من رشته علوم انتظامی را انتخاب کردم. در آن سال بعد از انقلاب اولین بار بود که نیروی زن نظامی جذب می کردند و زنان می توانستند در رشته افسری تحصیل کنند.

بهمن سال 79 در حالی که در رشته  مهندسی صنایع چوب در گرگان درس می خواندم به ما اعلام کردند در رشته علوم انتظامی قبول شده و برای انجام مراحل گزینش اقدام کنم مادرم بعنوان مشوق و راهنما در تمامی مراحل همراه و هم قدم با من شد.

 

چند خواهر برادر دارید ؟

ما 8 خواهر برادر هستیم  مادرم با اینکه سواد آنچنانی نداشت بسیار علاقمند بود فرزندان درس بخوانند وهر ساله  بعنوان انجمن اولیا و مربیان برای تمامی فرزندان در مدرسه حضور داشت و همیشه تاکید داشت در رشته هایی تحصیلات داشته باشیم که علاوه بر آینده شغلی علاقه مندی هم وجود داشته باشد من و یکی از برادرانم نظامی هستیم ،خواهرم معلم ،یکی از برادرانم روحانی  و ذاکر اهل بیت هر کدام بر اساس علایق و استعداد که داشتیم از سوی خانواده حمایت و مشغول به فعالیت شدیم .

 

از چه زمانی بعنوان افسر مشغول به کار شدید؟

بعد از دوسال درس خواندن  در دانشکده افسری رسماً  بعنوان ستوان سوم در همان دانشگاه افسری  با توجه به توانایی بدنی بالا به دلیل فعالیت های ورزشی کارم را شروع کردم و اکنون با گذشت 24 سال  با طی مرتبه  در درجه سرهنگ دوم ادامه می دهم و اگر خدا بخواهد سال آینده درجه سرهنگ تمام دریافت می کنم  .

 

بعنوان اولین گروه از بانوان که وارد نیروی انتظامی شدید اطرافیان و خودتون چه احساسی داشتید ؟

شغلم راعاشقانه دوست دارم خداروشکرمیکنم که شغلم درراستای رسالت فردی من است شغلی که احساس میکنم برای آن متولدشده م وهیچ گاه ازآن گله وشکایتی ندارم وتمام تلاشم میکنم که روز به روز بیشتردراین زمینه رشد کنم حضور افسران زن برای اطرافیان و حتی همکاران آقا در سال های اولیه بسیار جالب بود بنظر من بانوان توانایی هر کاری دارند  وقتی خداوند در وجود زنان قدرت مادر شدن را قرار داده زنان در هر شغلی می توانند موفق یاشند فقط کافی اراده کنند.

در چه رشته های ورزشی فعالیت دارید؟

امروزه روز، توجه به ورزش زنان و دختران و تأثیر مثبت آن بر جسم و روح آنان در راستای سلامت بیشتر، زندگی بهتر، تربیت درست فرزند، خانه داری موفق تر و حضور مفید در اجتماع و … جایگاه ویژه ای دارد  من هم برای  برای ارتقای جسم و روح در رشته اسکی ،تیر اندازی ، والیبال و آمادگی جسمانی فعالیت می کنم و  در زمانی فارغ تحصیلی بهترین دانشجوی در رشته تیر اندازی  انتخاب شدم که بعد از آن بعنوان  مسئول آموزش تیراندازی برای دانشجویان جدید الورود دانشگاه افسری نیز کار کردم .

 

باتوجه به اینکه شغل پر مشغله ای داشتید فعالیت های ورزشی سخت نبود ؟ چند مدال در رشته های ورزشی کسب کردید ؟

با ورزش می توان ابعاد مختلفی از زندگی از جمله مهارتهای دینی و اجتماعی را تقویت کرد. ایثار، فداکاری، گذشت و داشتن روحیه اجتماعی، خود به خود به واسطه ورزش به انسان دست می دهد و همین باعث می شود یک زن در خانواده صبر و تحمل بیشتری داشته باشد و با تمامی مشکلات بسازد و مهمتر از همه با همسر و فرزندان و اطرافیان خود سازش داشته و در فکر ایجاد زندگی توأم با آرامش باشد.

از دوران نوجوانانی به ورزش علاقه مند بودم و در رشته هندبال فعالیت داشتم ، طی استعدادیابی در سالن‌ دانشگاه افسری  توسط مربیان مختلف انجام شد ، بنا به علاقه خود در رشته تیر اندازی وارد عرصه حرفه‌ای ورزشی شدم . و حاصل آن در طی این سال ها  35 مدال در رشته تیر اندازی ، 2 مدال کشوری  در رشته والیبال  ،یک مدال بین دانشگاهی در رشته  اسکی  ، 2 مدال مسابقات کشورهای اسلامی در رشته آمادگی جسمانی  یوده و همچنین و در  سطح مربی گری دفاع شخصی مشغول به آموزش هستم.

بعنوان یک بانو که هم همسر،مادر، ورزشکار  و شاغل هستید شرایط زندگی سخت نیست و مانع فعالیت های شما نشده و بر وظیفه مادر بودن تاثیری داشته است ؟

12 سال از دوران فعالیت بنده در نیروی انتظامی و حضور من در عرصه های ورزشی در دوران متاهلی و 6 سال بعنوان مادر  بوده است در دوران مجری اطرافیان بر این باور بوده اند که بخشی از موفقیت های من به این دلیل است که مجرد هستم . باید بگویم اولین چیزی برای خانم های شاغل سرلوحه می شود انضباط ،نظم و برنامه ریزی است.

همیشه در زندگی ام با توجه به برنامه ریزی و نظم پیش رفتم ،مشکلات و سختی هایی وجود داشته و دارد که با همراهی همسفر زندگی و برنامه ریزی دقیق ادامه دادم هیچ کدام مانعی برای دیگری نبود من بهترین مدالم در رشته تیر اندازی را  بعد از تولد فرزندم کسب کردم که همه این ها ثابت می کند با هدف زندگی کردن هر ناممکنی را ممکن خواهد کرد .

نوع مدیریت شما تا چه اندازه در پیشرفت تاثیرگذار بوده ؟

خیلی چیزها با برنامه ریزی پیش میرود. شما وقتی وارد یک  سازمان می شوید می گویید: یک چارت سازمانی دارم و با برنامه ریزی سازماندهی و مدیریت میکنم.  روش مدیریت، برخورد، اخلاق و دیدگاهی که در کارتان دارید می تواند شما را  موفق یا ناموفق کند.

نمیشه گفت شانس است، شانس یک چیز گذرا و مقطعی است. پیشرفت  هیچ وقت روی شانس جلو نمی رود بلکه برنامه ریزیست که او را پیش می برد… به همین علت است که اگر توانستید برای مسیری که می روید نقشه، یک شروع و خاتمه داشته باشید و همچنین یک مسیر تعیین کنید، آن وقت است که می توانید موفق شوید. من هدفم همیشه باید معلوم باشد! فقط ممکن است برای رسیدن به هدفم راهم را عوض کنم. می خواهم بگویم که : “راه و مسیر رسیدن به هدف ممکن است تغییر کند ولی هدف هرگز ” زمانی مجرد بودم با تایم زمان مجردی برنامه ریزی می کردم الان متاهل و مادر هستم بر اساس آن مدیریت می کنم .

صبر” کجای مسیر پیشرفت شما بود !؟

مسیر من پیش ساخته نبود ! که برایم ساخته باشند و بعد من بر اون جایگاه تکیه بزنم ! اینجاست که باید قدم به قدم صبور بود…  از نظر من قدر چیزی که به راحتی به دست بیاید را نمی دانیم، ولی وقتی برای مرحله به مرحله یک کار زحمت می کشیم و به خاطراتی که داریم اجر می نهیم، برایمان مهم می شود و ارزشمند.

این راه  سختی های زیادی داشته اما وقتی  به  تک تک قدم هایی که تا کنون  برداشتم می نگرم بسیار برایم شیرین  است ،اگر روزی برگردم به 24 سال قبل چیزی از این مسیر کم نخواهم کرد بلکه تحصیل در رشته های دیگر را به آن اضافه خواهم کرد. سوادکوه امکانات برای بروز استعداد های پنهان فرزندان را ندارد مسئولان و خانواده های باید مطالبه گر باشند تا بتوانند آن امکانات در خور شان مردم این سرزمین کهن را فراهم کنند.

مهم ترین عامل موفقیت های خانم بهاری چیست؟

وقتی به گذر زمان  می اندیشم به این باور می رسم که کمبود امکانات در شهرستان در هر زمینه ای مانع از رشد پیشرفت نوجوانان است الخصوص در حوزه ورزش بانوان. اگر امکانات اولیه برای حضور سوادکوهی های مغیم شهرهای دیگر فراهم گردد آینده زیبایی در انتظار فرزندان ما قرار می دهد.

اینکه دختران و پسران سوادکوه بعد از حضور در دانشگاه انجا استعدادهای خود را شناسایی می کنند  این زمان کمی دیر است می توانیم با مسئولیت پذیری مسئولان بهتر نتیجه بگیریم . موفقیت با ممارست و تلاش و پشتکار به دست می آید. چیزی که همۀ ما امروزه نیازمند آن هستیم این است که ظرفیت داشته باشیم و توانمند باشیم و بتوانیم خودمان را انطباق بدهیم و انعطاف‌پذیر باشیم در مقابل تغییرات پیرامون خودمان و اگر قرار است اتفاقی متفاوت بیفتد باید سخت کار کرد و بپذیریم که با سختی‌ها و ناملایمت و ناهمواری‌های کار باید برخورد جدی  داشته باشیم. حمایت و همراهی خانواده در کسب موفقیت ها انکار ناپذیر است.

این مسیر موفقیت رو چگونه طی کردید و برخوردتان با موانع چگونه بود ؟ با وجود حجاب در زمان فعالیت های ورزشی مشکلی نداشته اید ؟

من همیشه خیلی سخت کار می‌کردم و در دورانی که در جاهای مختلف مشغول بودم همیشه نسبت به کمیت و کیفیت کارم خیلی حساسیت داشتم. همیشه سعی می‌کردم خوب، درست و با مسئولیت با کارم برخورد کنم و در نتیجه همیشه آدم پرکاری بودم.

من با حجاب اسکی کردم ، با حجاب از ارتفاع 45 متری پایین آمده ام ، کوهنوردی کردم و در یک محیط مردانه کار کردم و حتی آمادگی جسمانی کار کردم، در مورد موانع باید بگم واقعیتش این است که شرایط در کشور ما برای کسی که بخواهد کار انجام بدهد محیاست، می‌دانید که قوانین ما زن و مرد نمی‌شناسد هرکسی می‌تواند کاری را شروع کند، من فکر می‌کنم بزرگترین مانعی که ممکن است در راه پیشرفت ما زن‌ها باشد بیشتر خودمان هستیم  نه دیگران، مردی نیست که جلوی ما را بگیرد و بگوید نه تو نباید بروی جلو… ما مطابق با ظرفیتمان می‌توانیم جلو برویم. تمام تلاش ما باید این باشد که به هیچ چیز بعنوان مانع نگاه نکیم وقتی ذهن را به سوی موانع سوق دهیم یقینا آزار دهنده خواهد بود ، اما وقتی به همه چیز با دید مثبت نگاه کنیم  در ذهن و زندگی فرصت پیشرفت خواهیم داشت ، بنده مادر بودن،حجاب ،زندگی مشترک ،زن بودن  را مانعی برای ادامه فعالیت ها ندیدم و همین امر موجب شد بهتر و فعال تر از قبل ادامه دهم .

از ازدواج و همسفر زندگی برای مخاطبین بگویید؟

همسرم بزرگترین پشتیبان و همراه من است. در زندگی‌ای که زن و مرد در مورد مسیر زندگیشان تفاهم نداشته باشند و یکدیگر را پشتیبانی و حمایت نکنند، این زندگی جهنم می‌شود. من  اگر کاری را انجام می‌دهم با کمک و پشتیبانی همسرم است. برنامۀ زندگی زن و مرد یک برنامۀ خانوادگی‌ست نه برنامۀ انفرادی.

همسرم همکار بنده در نیروی انتظامی است و می توانم بگویی بسیاری از موفقیت های من بعد از ازدواج و با همراهی و تشویق همراه  زندگی ام بوده . مدارج انتظامی و بسیاری از مدال های ورزشی و مسئولیت های شغلی من بعد از ازدواج رخ داده . در واقع پذیرفتن یک شغل مدیریتی برای یک زن زمانی امکان پذیر است که شریک زندگی هم قدم با او باشد.

گاها پیش می آید  به خاطر جلسات و مشغله ها نمی توانم به موقع در منزل حضور پیدا کنم. در این زمان همسرم به کمک می آید فرزندم را از مدرسه به خانه می آورد و بخشی از کارهای منزل را انجام می دهد و جالب است بدانید من بعنوان ورزشکار بعد از ازدواج بواسطه همسرم در شهرستان شناخته شدم .

بعنوان خانمی که 24 سال در عرصه ورزشی و اجتماعی فعالیت دارید در جامعۀ امروزی، زنان چه محدودیت‌ها و موانعی بر سر راهشان برای پیشرفت در هر زمینه‌ای وجود دارد ؟

برای حضور در جامعه  هیچ گاه محدودیت نداشتم و مشاهده نکردم ، شاید در گذشته  شروع کردن کاری  برای زنان، منع عرفی و اخلاقی در جامعه یا فرهنگ داشت !  و لی در حال حاضر فعالیت  بانوان در عرصه های مختلف در کنار آقایان کاملا محسوس است باید بپذیریم که  بعضی از شغل کاملا مردانه است و بانوان شرایط فعالیت در بعضی از زمینه ها را ندارند همان طور که  بعضی از فعالیت ها مخصوص زنان است.

هیچ کدام محدودیت تلقی نمی شود .اگر ما زنان خود را باور داشته باشیم  و توانایی خود را بشناسیم هیچ چیزی مانع و محدویتی برای ما ندارد . ما زن‌ها دوست داریم همیشه تحت حمایت و مراقبت باشیم و اینطور هم نیست که جلوی زنی را برای انجام کاری بگیرند، اینکه خودمان هم باور نداریم که یک زن به اندازۀ یک مرد توانمندی دارد. زنان می‌توانند هم ازدواج کنند هم بچه دار شوند و هم کار کنند و هیچ‌گاه با این نقطه مواجه نشوند که بین کار و زندگی یکی را انتخاب کنند. مادری که ارتباطات اجتماعی دارد و به مسائل روز جامعه آگاه است حتما فرزند بهتری را تربیت می‌کند.

بدون شک در شروع، انجام و البته ادامه ی مسیر برای هر کاری یکسری موانع و مشکلات هست ! این موانع و مشکلات برای شما چی بوده !؟ چگونه برطرف شد ؟

خیلی وقت ها پیش میاد که انگیزه را برای ادامه به خاطر سختی های کار، ناملایمت ها ، نبود امکانات و شاید بی مهری هاو…  را در یک تایمی از دست بدهیم . برای هر شخصی و شروع هر کاری در جامعه مشکلات فراوان است و البته اجتناب ناپذیر… ولی این جنس و شکل آنهاست که با هم متفاوت است،  خیلی وقت ها تحمل  فشارهای کاری و محیط خارج از توان من بوده، از 24 سال  دوران خدمتم 20 سال خارج از شهرستان و چند سالی در مناطق مرزی و دور از خانواده بودم.

زمان تحصیل و فعالیتم در دانشگاه افسری ساعت 3:30 صبح  از شهر پرند  از منزل خارج می شدم و ساعت 10 شب بر می گشتم در آن سن خستگی بر من چیره می شد  توصیه من به بانوان شاغل که با سختی کار روبه رو هستند این است که در کنار شغل سرگرمی داشته باشند که به آن علاقه دارند. من وقتی کلافه و خسته بودم جدول حل می کردم ،بافتنی ، گلدوزی یا  تراش کاری با چوب انجام می دادم ، ورزش کردن از استرس های من کم می کرد نیاز نیست حتما سفر پر زرق و برق داشت به علایق خود رجوع کنند با کارهای کوچک اما دوست داشتنی می توانند فشارهای روحی و فیزیکی را  کاهش دهند.

چند روزی به خود استراحت دهند زنانی می توانند موفق و مادر مهربان باشند که برای آرامش اعصاب اوقات فراغت مناسب با روحیات خود فراهم کنند.گاها امکان کار کردن فراهم نیست  و یا نمی توانیم  کار مورد علاقه ی خود را انجام دهیم ، که یکسری ناهنجاری ها در ذهن شکل میگیرد… اینجا یک ایست و توقف دهیم  و بعد  قدم به قدم جلو رفتن برای پیمودن  ادامه مسیر .

 

برای رسیدن به موفقیت اراده ملاک است یا پول ؟

با تلاش و کمترین هزینه می توان به هدف رسید به یاد می آورم برای حضور در کلاس دوره های  اسکی نیاز به پرداخت  هزینه مالی بود من با مربی توافق می کردم که اگر در مسابقات مدال طلا آوردم به مدت سه هفته بدون پرداخت هزینه بتوانم در کلاس ها شرکت کنم و اگر مدال نقره دو هفته و آنچنان به ورزش اسکی علاقمند بودم  و به عشق تکمیل کردن دوره های اسکی مدال طلا گرفتم . در  تمرینات تیر اندازی تلاش داشتم بهترین رتبه را بدست بیاورم تا  تعداد ساچمه  بیشتری برای تمرین بعدی داشته باشم کسب موفقیت به راحتی امکان پذیر نیست. هزینه های مالی را با اراده می توان مدیریت کرد.

 

سخن با دختران سرزمین

واقع گرا باشند نه  آرمان گرا ،خود واقعی را بشناسند برای موفقیت باید هدف داشت اما واقع گرا نه ایده آل گرا باشند  اگر برای رسیدن به هدف ها به واقعیت ها توجه داشته باشند می توانند از مشکلات و طوفان های زندگی به سلامت عبور کنند ،مسیر زندگی را بر اساس آنچه در واقعیت رقم می خورد هدف گذاری کنند. از راههای به ظاهردراز نترسید کافی ست بلندشویدویک قدم کوچک برداریدخداباشماست،یاعلی

 

خبرنگار : حلیمه خادمی