توسعه توریسم اسیر در چنگال مدیریت سنتی

حرف آنلاین:ابوالفضل مسلمی/وقتی یک مسافر از محل زندگی خود به مقصد سفر می کند حتی اگر قصد تفریح نداشته باشد گردشگر به حساب می آید. اهمیت مسافرت و تاثیر آن بر روح و روان انسان و منفعت مادی آن برای همه روشن است . سازماندهی سفر به تدبیر و راهکاراحتیاج دارد . حتی بشر اولیه […]

حرف آنلاین:ابوالفضل مسلمی/وقتی یک مسافر از محل زندگی خود به مقصد سفر می کند حتی اگر قصد تفریح نداشته باشد گردشگر به حساب می آید. اهمیت مسافرت و تاثیر آن بر روح و روان انسان و منفعت مادی آن برای همه روشن است . سازماندهی سفر به تدبیر و راهکاراحتیاج دارد . حتی بشر اولیه هم به این می اندیشید. تفاوت سفر انسان در مرحله توحش و بربریت تا مرحله تمدن این است که سفر از مفاهیم شکار ، فرار از تهاجم، کوچ نشینی و دامپروری به تفریح و تفرج و تجربه و در آخر بازار یابی تغییر مفهوم داده است . در تعریف مدیریت در عصر دیجیتال باید گفت که به تعداد انسان های جهان مدیر وجود دارد تفاوت در روحیه و ذات و انگیزه و اهداف مانند اثر انگشت اشخاص متفاوت است وبه همین نسبت در مساله جذب مشتری باید گفت که به تعداد ادم هایی که به شما مراجعه می کنند – البته اگر تجربه ارایه خد مات به مشتری داشته باشید – ذایقه و تمایل وجود دارد . و در این مورد نمی شود با ارایه یک بند به دستو ر لعمل حراستی و بخشنامه ای با منت ،هویدا کردن طرح تکریم ارباب رجوع را در منشور اخلاق گرایانه اغراق امیز نوشت و به تمهیدات ساختار گرایانه دلبست که گویی این مساله دست نیافتنی بود است و با ید شق و رق و اتو کشیده اربابان رجوع را تکریم کرد. کار مدیریت گردشگری مهار اطلاعات و بر طرف کردن موانعی است   که باعث مزاحمت عرضه کنند گان محصولات گردشگری می باشد.  مثل تقویت محیط زیست انسان ها و جانوران وگیاهان. در این رابطه پیچیده اجتماعات انسانی و حیوانی و گونه های گیاهی به خودی خود جاذبه ها را تشکیل می دهد. سازه های انسان ساخت مثل سد ها، بنا ها، بایداز الگوی طبیعت و جغرافیای محیطی و فرهنگی تبعیت کند ، در غیر این صورت یک عیب محسوب می شود ، این عیب در مبلمان نا همگن شهری، طراحی اقلیم های خرد ناسازگار و زیر ساخت های بدون مطالعه ( ساختن فرود گاه و هتل بدون ارزیابی فضا ) هویدا می شود . البته انسان مدرن از مبدا حرکت خود به امنیت، حمل و نقل مناسب، خدمات، اقامت مطلوب، ارتباطات، بهداشت و تغذیه احتیاج دارد. مکاتب و مدل های اجرایی ساختار گرایانه مدیریت درنهاد ها و سازمان های دولتی و خصوصی  درگیر کار هستند،   به اصطلاح در اجرای پروژه ها ( زیر ساخت ) به شکل مجزا و با بودجه مستقل درگیر هستند و اساسا باید هر سازمانی کار خودش را بکند. مساله درک چشم انداز در مفاهیم روساخت یا روبنا است.  برنامه ها و راهبرد های اجرایی در طراحی های زیر ساخت چه در روی زمین چه زیر زمین، صرف نظر از معایب اجرای بعضی از طرح ها و صرف وقت و هزینه زیاد در کشورمان ، در قالب یک پروژه با برنامه زمانی بلند مدت، بر اساس یک نقشه کلی جزییات محاسبه شده را، می توان و می شود دنبال کرد . اما در مدیریت توسعه گردشگری، رو ساخت هایی وجود دارد که ساماندهی بوم محورانه ای در مسایل اجتماعی فرهنگی و هنری و ورزشی را می طلبد که باید بر اساس آب و هوا و اقلیم، روش تغذیه و سیستم بهداشت و  بر اساس برنامه ریزی منطقه ای و طرح های جامع  گردشگری ساماندهی و آمایش شود. مدیریت دولتی در این صنعت از هدایت و سازماندهی و کنترل و بازاریابی ساختارمند فارغ است، کارش حضور نا محسوس آمرانه و حمایت کاربردی در جغرافیای فضایی پروژه یا چشم انداز است.  انواع گردشگری تخصص های مختلف را به خدمت گرفته و با جذب نیرو ی کار انسانی و منابع مالی قابل ارایه می باشد. چارت مدیریت سنتی در تحولات اقتصادی اجتماعی، به هیچ وجه نمی تواند در راستای توسعه پایدار یک عملکرد همپیوند باشد . توسعه زمین و کاربری ها و برنامه ریزی های محیطی می تواند سیستماتیک دنبال شود، ولی نهادینه کردن انواع گردشگری ( جشنواره ها و سوگواره های فرهنگی، موزه ها، طبیعت و سلامت ، گردشگری ماجراجویانه و بازی ها ، گردشگری شهری و روستایی) با مدیریت گردشی و کوتاه مدت پروژه ها و رویکرد حزبی امکان پذیر نیست. در واقع دولتی کردن و ضوابط صدور مجوز رسمی، مفهوم رقابت و بالندگی فرهنگی را به چالش می کشد و فضای مسابقه ای به انحصار طلبی سودا گرانه می انجامد. بازار هدف و معیار های سفر مطلوب از مبدا تا مقصد  از سوی گردشگران داخلی یا خارجی، بستگی زیادی به جغرافیا و مکاتب محیط زیستی دارد . که به ظهور مدلساخت های اکولوژیک و خلاق می انجامد. ساختار مدیریتی انتصابی و ضوابط و روابط حاکم باعث فرصت سوزی می شود و عواقب روانشناختی و اجتماعی و مستهلک شدن سرمایه را در پی دارد. تصور برنامه ریزی با محوریت گردشگری در سیستمی که یک مدیر سیاستمداریست از حوزه ای به حوزه ی دیگر کوچ می کشد قصه پر غصه در این درام اریستوکراسی بومی است. « رشد اقتصادی و درک قدرت بزرگ به طور ذاتی یک پروژه اجتماعی هستند که به ساختار ویژه جامعه وابسته اند و صرفا به فضا و تکنولوژی بستگی ندارند. » بحث مدیریت بومی وتخصص که همیشه مطرح است اما تصویر نهایی قابی است با چشم‌اندازی  منفعلانه . در سیاست پاسکاری های دیپلماتیک ، رفع مسئولیت است نه خلق موقعیت. !

*گردشگری ایران “مدیریت” می خواهد

طبق آخرین آمارهای رسمی تنها چهار کشور اسلامی مالزی، ترکیه، عربستان و مصر در میان 25 کشور برتر در صنعت توریسم حضور دارند و این درحالی است که ایران علی رغم داشتن بیش از یک میلیون و 200هزار اثر و جاذبه تاریخی و دارا بودن شرایط بسیار خوب برای جذب توریست نسبت به این کشورها ، متاسفانه تاکنون نتوانسته سهم قابل قبولی از صنعت گردشگری را در خاورمیانه از آن خود کند.
ایران از پتانسیل و ظرفیت های بسیار بالایی در جذب گردشگر برخوردار است به طوری که به عقیده بسیاری ازکارشناسان، پیست های اسکی ایران قابلیت رقابت با پیست های سوئیس و اتریش را نیز دارد .
با وجود اینکه ایران بیش از 40چشمه آب معدنی و آثار تاریخی بی نظیری چون تخت جمشید و تخت سلیمان و پاسارگاد را دارد که در سازمان یونسکو نیز به ثبت رسیده؛ اما هم چنان برای گردشگران خارجی ناشناخته باقی مانده است.
به اعتقاد کارشناسان، عمده مشکلات ایران در حوزه گردشگری بیشتر به بخش مدیریتی مربوط می شود تا امکانات و منابع؛ به عبارتی صحیح تر روی امکانات موجود، مدیریت صحیحی صورت نمی گیرد و علیرغم اهمیت نقش موثر گردشگری در اقتصاد و لزوم یافتن منابع درآمدی پایدارتر برای کشور، هنوز این عدم مدیریت صحیح و به موقع به چشم می خورد.