زنگ خطر نابودی زبان مازندرانی

گروه فرهنگی- زهرا اشکیود: زبان مازَندَرانی (مازنی، مازرونی، تبری، طبری، گِلِکی) نام یکی از زبان‌های ایرانی شمال‌غربی است که در گروه زبان‌های کنارهٔ دریای خزر قرار دارد. این گروه شامل زبان‌های زازاکی، گورانی، تالشی، گیلکی، مازندرانی، تاتی، هرزندی و سمنانی است و از لحاظ تاریخی جزء شاخه شمال‌غربی زبان‌های ایرانی بوده و در ارتباط با […]

گروه فرهنگی- زهرا اشکیود: زبان مازَندَرانی (مازنی، مازرونی، تبری، طبری، گِلِکی) نام یکی از زبان‌های ایرانی شمال‌غربی است که در گروه زبان‌های کنارهٔ دریای خزر قرار دارد. این گروه شامل زبان‌های زازاکی، گورانی، تالشی، گیلکی، مازندرانی، تاتی، هرزندی و سمنانی است و از لحاظ تاریخی جزء شاخه شمال‌غربی زبان‌های ایرانی بوده و در ارتباط با زبان پهلوی اشکانی است.

زبان مازندرانی از غرب با گویشوران گیلکی، از جنوب با گویشوران تاتی و از شرق و جنوب شرق با گویشوران ترکمنی و فارسی همجوار است و در درون خود دارای گونه‌هایی است.

پراکندگی این زبان در نیمه شمالی و به جز استان مازندران که نام این زبان از آن گرفته شده در استان‌های گلستان، سمنان، تهران و البرز نیز در میان برخی مردم بومی آن مناطق رواج دارد. پاره‌ای از ایل‌های کوچ‌نشین که در شمال ایران به سر می‌برند نیز مازندرانی‌زبان هستند.این زبان در استان مازندران تا روستای زوار بخش نشتارود شهرستان تنکابن، مناطق غربی استان گلستان مانند بندرگز، کردکوی، گرگان و نیز مناطق شمالی استان سمنان مانند شهمیرزاد، چاشم، فولاد محله و همچنین مناطق شرقی و شمالی استان تهران مانند فیروزکوه، دماوند، رودبار قصران و در مناطق شمالی استان البرز مانند ولاترو و شهرستانک و همچنین در بین برخی از ایلات و عشایر همچون الیکاییهای گرمسار رواج دارد.

بررسی کارشناسانه در جلگه‌ها و سپس نواحی کوهستانی موجب شناسایی دوازده لهجه مختلف درمازندران شده از جمله آن در منطقه کردکوی، منطقه بهشهر و نکا، منطقه ساری، منطقه قائم شهر، منطقه بابل، منطقه آمل، منطقه نور و نوشهر، چالوس و تنکابن شرقی، تنکابن مرکزی، منطقه علی‌آباد کتول، منطقه قصران باستانی و منطقه دماوند را در بر می‌گیرد. نویسندگان در نخستین قرن‌های اسلامی در گفتار دیلمان و طبرستان از این گویش یاد می‌کنند.

ابوعبدالله مقدسی می‌گوید: «زبان کومش و گرگان به هم نزدیک است. ها بکار می‌برند و می‌گویند هاکن و هاده و آن را حلاوتی‌ست و زبان مردم طبرستان بدانها نزدیک است مگر در آن شتاب است». از این‌گونه نوشته‌ها فقط پیداست که گویش طبری را در قرن‌های نخستین اسلامی بازشناخته است اما از آنچه در ادامه می‌آید می‌توان دریافت که به این گویش نوشته‌ها و شعرهایی بوده که امروز پاره‌ای از آنها به ما رسیده ‌است. این نام‌ها و نوشته‌های اندک نشان می‌دهد که چون طبرستان پس از برافتادن شاهنشاهی ساسانی مدت‌ها از دایره نفوذ خلافت بیرون بوده و چندین قرن حکومت محلی داشته این گویش دارای سنت ادبی شده و این سنت پس از برافتادن آن حکومت‌ها از میان رفت.

از میان آثار از میان رفته زبان طبری می‌توان  مرزبان نامه از اسپهبد مرزبان بن رستم (سدهٔ چارم) که متن طبری آن از دست رفته و دو ترجمه فارسی از آن به جا مانده‌ است و نیکی نامه دیوان شعر همین اسپهبد که ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان از آن به عنوان «دستور نظم طبرستان» یاد کرده ‌است و نیز باوند نامه تاریخ طبرستان به شعر بوده که در میانهٔ سده‌های پنجم و ششم گرد آورده بودند و شکره در نوروزنامه خیام از آن نام برده شده ‌است.

از آثار بازمانده نظم و نثر طبری قرون چهارم تا نهم هجری، تنها ابیات و عباراتی پراکنده در لابلای سطور قابوس نامه، تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، تاریخ رویان اولیاءالله آملی و تاریخ طبرستان و رویان و مازندران ظهیرالدین مرعشی بر جای مانده‌است. همه این آثار را صادق کیا بررسی کرده و داوود منشی زاده کار او را دنبال کرده‌است (نیز رجوع کنید: هَمِّر، ۱۹۱۳؛ بهار، ۱۳۱۶؛ ادیب طوسی، ۱۳۳۲؛ عمادی، ۱۳۵۹).

همچنین شش دوبیتی طبری در میان برگه‌های نسخه‌ای خطی از دیوان نظامی گنجوی، محفوظ در کتابخانه ملی پاریس، الحاق شده که محمد قزوینی آنها در «مسائل پاریسیه» ی خود ضبط کرده‌است (افشار، ۱۳۸۳) و نیز چهار بیت طبری در جامع الالحان عبدالقادر مراغی ثبت است. (صادقی، ۱۳۷۳). افزون بر اینها مفردات و ترکیبات طبری قدیم را در جای جای تاریخ مازندران شیخ علی گیلانی (سدهٔ یازدهم)، تحفة المؤمنین حکیم مؤمن تنکابنی (سدهٔ یازدهم)، فرهنگ انجمن آرای ناصری، فرهنگ آنندراج و … می‌توان یافت. عموم اینگونه لغات شامل نام گیاهان و جانوران و خوراک و پوشاک و اصطلاحات مدنی و جغرافیایی است (کیا، ۱۳۲۶؛ عمادی، ۱۳۶۲؛ صمدی، ۱۳۷۲؛ قاسمی، ۱۳۸۳).

زبان مازنی (زبان مازندرانی) از خرده‎زبان‌های در خطر مرگ است. یک پژوهشگر زبان مازندرانی نسبت به خطر نابودی این زبان کهن دارای ریشه هندی اروپائی هشدار داد و گفت که بر اساس نتایج یک تحقیق 60 درصد خانواده های مازندرانی در جمع خانوادگی هم به زبان فارسی مکالمه می کنند. محمد صالح ذاکری در نشستی با موضوع آینده زبان مازندرانی، افزود: رغبت نداشتن خانواده‌های مازندرانی برای آموزش زبان بومی به فرزندانشان، مهم ترین علت به خطر افتادن زبان مازندرانی است. وی محدود شدن حوزه کاربرد، تاثیر زبان های دیگر و دلسردی و نداشتن اعتماد به نفس کاربران در استفاده از زبان مادری را از دیگر عوامل تهدید کننده زبان مازندرانی برشمرد. ذاکری با بیان اینکه نگرش مثبتی به زبان مازندرانی در خانواده ها وجود ندارد، گفت: این نگرش منفی در دختران بیشتر از پسران و در کودکان و نوجوانان بیشتر از بزرگسالان است.

از آثار ارزشمند طبری قدیم ترجمه‌ای است از قرآن کریم از سورهٔ مریم تا آخر با ترجمه فارسی و طبری کهن که به شماره ۱۷۹۸۲ در کتابخانه مجلس نگهداری می‌شود.

اما برای بررسی بیشتر زبان مازندرانی گفت و گویی انجام دادیم با علی حسن‌نژاد ‌محقق فرهنگ عامه مازندران رفتیم تا در این باره و نیز چگونگی گسترش این زبان در جامعه امروز بیشتر بدانیم.

*تعریفی از زبان مازندرانی را بفرمایید؟

زبان مادری از جمله دغدغه‌های اصلی صاحب نظران است. زبان به معنای آن است که فردی بتواند آنچه را که در ذهنش وجود دارد را با کلمات و آوا و حنجره برای دیگران ترجمه کند تا با آنها ارتباط برقرار کند از نظر فنی زبان به دستگاه تولید صدا یا آوا نیاز دارد و به دایره واژگان مجهز باشد و به دستور زبان پیروی کند و در کنار این موارد باید بار ملی زبان را نیز مد نظر قرار داد تا زبان یک حکومت شود و تمامی افراد آن حکومت بتوانند از آن زبان برای برقرای ارتباط از آن استفاده کنند. در واقع  چهار ویژگی را زبان شناسان برای زبان مد نظر قرار دادند که می‌توان آنها را مد نظر قرار داد.

*جایگاه گویش و لهجه در زبان چه معنا و چه مفهومی دارد؟

در کنار زبان، زیرمجموعه‌ای بنام گویش و‌ لهجه نیز وجود دارد. گویش تعریفی دارد که به آن زبان کوچک گفته می‌شود که هر سه ویژگی زبان به جز بار ملی را دارد و لهجه به اختلاف واژگان و یا شیوه تلفظ یک زبان که در درون زبان بیان می‌شود به طور مثال زبان فارسی با لهجه‌های اصفهانی، شیرازی و یا گویش مازندرانی با لهجه‌های غرب، شرق و سوادکوهی و بهشهری و یا لهجه نماینده و نشان دهند تفکر یک فرد که نشان دهنده نماینده طبقات و روحانیون و بازاری و تیپ‌های خاص اجتماعی است.

*پهنه جغرافیایی زبان مازندرانی در کدام بخش‌ها پراکنده است؟

تنها گویش‌هایمان در جغرافیای استانی مازندران در استان‌های مختلف پراکنده است به طور مثال در استان گلستان، بخش‌هایی از سمنان و قزوین و تهران این زبان سخن می‌گویند و در ترکیه نیز زبانی وجود دارد که از نظر واژه به مازندرانی نزدیک است و در افغانستان نیز تعدادی گویش وجود دارد که از مازندران و فیروزکوه گذشته به آنجا کوچانده شدند که در آنجا به زبان محلی سخن می‌گویند. همان طور که در مازندران افرادی مهاجر هستند و هم زبان مازندرانی یاد گرفتند و نیز زبان خود را حفظ کردند همانند کردهای بهشهر و غرب مازندران و همچنین آذری‌هایی که در بخش‌های مختلف مازندران ساکن هستند. در مازندران کوچندگانی هستند که از گرجستان به استان مازندران آمدند البته هر چند به زبان گرجی حرف نمی‌زنند اما تیپ و لهجه آنان با این زبان است.

*ریشه زبان از چه بخشی نشات می‌گیرد؟

در مازندران دارای زبانی هستیم که بار ملی نداشت و ندارد به همین دلیل ممکن است نتوانیم از شیوه نوشتاری آن در ادارات استفاده کنیم. در ماه‌های اخیر اقداماتی مناسبی در زمینه نوشتن زبان رسم‌الخط مازندرانی انجام شد تا در زمینه روش نوشتن زبان مازندرانی چون زبان مازندرانی با زبان فارسی متفاوت است و روش درست نویسی و اینکه به چه روشی بنویسیم که مازندرانی‌ها و غیرمازندرانی بتوانند این زبان را بنویسند و منظورشان را به دیگران برسانند، در این زمینه کوشش‌هایی در طی سی الی چهل سال پیش انجام شد. از گذشته تا کنون افرادی همچون محمد کاظم گلباباپور، نظام‌الدین نوری، درگاهی، بشیرزاد و دکتر ایران کلباشی و نیز دکتر گیتی شکری و حبیب گرجیان محقق و پژوهشگر اصفهانی و صالح ذاکری پژوهش‌هایی انجام دادند که متوجه شویم جایگاه نوشتاری زبان مازندرانیمان در چه سطحی قرار دارد  و در این ماه‌ها نیز چندین گروه در زمینه رسم‌الخط و شیوه نگارش زبان مازندرانی اقداماتی را انجام می‌دهند که این رسم‌الخط‌ها بر پایه زبان مازندرانی، فارسی و انگلیسی است تا بتوانند به یک شیوه ثابتی دست یابند تا هم نویسندگان و شاعران بتوانند از آن استفاده کنند و همچنین مردم راحت‌تر زبان مازندرانی را بیان کنند. موضوع زبان شناسانه زبان مازندران اقدام جدیدی است که مجموعه این تلاش‌ها می‌تواند به نتیجه مناسبی  برسد.

باید مواظب باشیم که در آینده این اتفاق نیفتد که برای آموزش و نوشتن زبان مازندرانی نیاز به کلاس خصوصی باشد. پس باید به این نکته توجه کنیم که وقتی میراثی را می‌توان به آسانی از پدربزرگ و مادر بزرگ خود فرا بگیریم باید آن را حفظ کنیم.

*چه پیشنهادی به خانواده‌ها برای احیای زبان مازندرانی دارید؟

خانواده‌ها هفته‌ای یک روز را تعیین کنند تا در کنار هم مازندرانی صحبت کنند و در اداره‌ها هفته‌ای یک روز مازندرانی صحبت شود. هر چند نباید از زبان فارسی و زبان ملی غافل شد اما می‌توان در کنار خانواده یکی از افراد خانواده فارسی صحبت کند و فرد دیگر مازندرانی تا فرزند با هر دو زبان آشنا شود. هر چند در زمینه آموزش زبان انگلیسی نیز باید تلاش کرد چراکه جهان به دنبال ارتباطات با یک زبان است و کسی موفق است که بتواند زبان جهانی را بیاموزد و اگر کسی دو زبان را بیاموزد دو جهان بینی و دنیا را می‌آموزد. پس با آموختن زبان مازندرانی می‌توانیم هویت خود را حفظ کنیم و آموختن زبان‌های دیگر نیز جهان‌بینی‌مان را افزایش می‌دهد.

زبان از ریشه‌های مختلفی تغذیه می‌شود از جمله آن ابزارها و آداب و رسوم مختلف و نیز شیوه کار مردم را در بر می‌گیرد بنابراین هنگامی که ابزارها و شیوه کار مردم تغییر کند طبیعی است بخشی از فعالیت‌هایی که برای عنوان کردن زبان لازم است از بین خواهد رفت به طور مثال کشاورزی و دامداری سنتی‌مان و شیوه زندگی سنتیمان به شیوه مدرن تبدیل شده که این خود عاملی می‌شود که بخش‌هایی از ابزارهای مربوط به زبان آن شیوه بیان نمی‌شود و با توجه به ابزارهای جدید آن بخش‌های زبانی مربوط به زبان مازندران در گذشته بکار برده نشده و این عوامل موجب می‌شود تا بکار بردن اسم آن ابزار خاص که در حال حاضر بکار برده نمی‌شود آن ابزار به فراموشی سپرده خواهد شد و نیازی نیست که برای آنکه به دیگران نشان دهیم که مازندرانی‌ هستیم به آن واژه‌ها پناه ببریم. زبان نیاز به نوسازی و نو شدن دارد که این موارد را از ساخت ابزار می‌توان دریافت.

*آیا در مازندران در حال از دست دادن زبان خود هستیم؟

با توجه به گسترش فضای مجازی در زمینه از میان رفتن زبان مازندران چیزی مشاهده نمی‌شود چراکه با توجه به آنکه هنر مربوط به مازندران در زمینه موسیقی، قصه گویی و شعر نویسی در مازندران در حال رواج است مردم دنبال نوشتن هستند و در ارتباطات روزمره خود از خط نیز استفاده می‌کنند به طوری که با زبان مازندران پیامک می‌دهند و این جای خرسندی است که مردم به نوشتن پناه آوردند.

بسیاری از موضوعات و ابزارهای زبان مازندران در گفت و گو های روزمره بکار نمی‌رود و مترجم احوالاتمان نیست چون ما در این روزگاران اسب سوار نمی‌شویم که بدانیم که پاهلونش و نعلش کدام است؟ و از آنجایی که سوار بر ماشین می‌شویم این طبیعی است که ابزار مربوط به مدرنیته را بکار می‌بریم.

در جامعه با توجه به گسترش برنامه‌های رادیو و تلویزیون به زبان مازندرانی این موارد به پویایی زبان کمک می‌کند.

*نقش آموزش و پرورش در پویایی زبان مازندرانی چیست؟

آموزش و پرورش با توجه به اصل ۱۵ قانون اساسی باید در پویایی زبان مادری را تدریس کند و چند سالی است که آموزش و پرورش در مدارس اقدامات موثری با جزوات و کتاب‌های مختلف در کلاس درس انجام داد. در مازندران صحبت کردن با زبان مازندرانی در کلاس درس و نیز اجرای شعرخوانی و  برنامه‌های آئینی مختلف در مدارس و جاهای مختلف، در مجموع کمک می‌کند که زبانمان نسبت به گذشته پویاتر شود.

اگر چه تعداد گویش‌هایمان کاهش یافته اما پس از یک گسست ۱۰ الی ۱۵ ساله در حال حاضر تمامی افراد متوجه شدند که این واژه‌هایی که ساخته شده و جز میراثمان باید حفظ شود که حفظ این واژه‌های بر عهده محقق است که در حوزه لغت و لغتنامه این اقدام انجام شود که از این حیث در مازندران چندین واژه‌نامه و لغت نامه خوب در این حوزه جمع‌آوری شده که واژه‌های کاربردی صد سال اخیر ویا واژه‌های کتاب‌های گذشته را حفظ کردند که در این زمینه باید قدردان این محققان باشیم.

*چرا در جامعه برخی از مردم خجالت می‌کشند که مازندرانی صحبت کنند؟

هنگامی که فردی می خواهد ارتباطی با دیگران برقرار کند نمی‌تواند با داشته‌های ذهنی موجود با آنها ارتباط برقرار کند در این حالت به زبان فارسی پناه می‌برد که این در جامعه وجود دارد اما خانواده‌ها در حال فعال کردن زبان مازندرانی به عنوان هویت و ریشه خود هستند و علاوه بر آن گسترش روزافزون جشنواره‌ها به ویژه در مهدکودک‌ها و پوشیدن لباس محلی به ویژه به فرهنگ مازندرانی به عنوان هویت و ریشه پی می‌برند و  تحقیق در زمینه آئین‌ها در مهد کودک تمامی این موارد نشانه‌های خوبی برای پویایی زبان مازندرانی است.

هر فردی به دنبال زبان ارتباطی است که سریع‌تر بتواند مفهوم و منظور خود را به دیگران انتقال دهد و اگر از زبان مازندرانی استفاده کند ممکن است نتواند منظور و هدفش را به دیگران انتقال دهد و یا واژه‌ای را در این مورد پیدا نکند چون فردی که فرهنگ و ابزار قدیمی را ندید خوب نمی‌تواند در این زمینه صحبت کند بنابراین نباید به این افراد خرده گرفت. از دید زبان‌شناسی و کاربرد زبان باید به آنان حق داد اما باید به آنان آموخت که در کنار زبان‌های فارسی و انگلیسی این زبان و واژه‌ها جز میراثمان است زیرا در زبان مازندرانی حدود ۶۰ الی ۷۰ واژه وجود دارد که جز میراثمان است و وقتی نمی‌توانیم برای یک ابزار به زبان مازندرانی در دوره کنونی نام‌گذاری مازندرانی انجام دهیم پس باید بر نیاکانمان که این همه واژه آفریدند سر فرود آوریم. هر چند وقتی نمی‌توانیم برای چیزی و یا ابزاری واژه‌ای بسازیم اما حق نداریم آن واژه را حذف کنیم و از بین ببریم.در زمینه نوشتن زبان مازندرانی چه اقداماتی انجام شد؟