آسیب های قطع بیمه خبرنگاران
حرف آنلاین: در مازندران حداقل 4 نماینده مجلس داریم که خودشان صاحب نشریه اند و عنوان مدیر مسئول را به یدک می کشند، فکر می کنید کدام یک از این بزرگواران نسبت به بیمه ی خبرنگاران شان اقدام کردند؟ شروع فعالیت رسانه ای ما درسال جدید با خبری نگران کننده همراه شد؛ قطع یکباره بیمه […]
حرف آنلاین: در مازندران حداقل 4 نماینده مجلس داریم که خودشان صاحب نشریه اند و عنوان مدیر مسئول را به یدک می کشند، فکر می کنید کدام یک از این بزرگواران نسبت به بیمه ی خبرنگاران شان اقدام کردند؟
شروع فعالیت رسانه ای ما درسال جدید با خبری نگران کننده همراه شد؛ قطع یکباره بیمه خبرنگاران در سراسر کشور! جامعه رسانه ای همچنان در شوک بزرگی به سر می برد .
بسیاری از همکاران ما وقتی برای دریافت فیش بیمه به شعب تامین اجتماعی مازندران مراجعه کردند، متوجه شدند ظاهرا بیمه آنها دچار مشکل شده است.
این قشر از فعالان مدنی، همواره دغدغه معیشت دارند و مشکلات بیمه ای که چند سال قبل با دست و دلبازی دولت نهم و دهم تا حدودی رفع شده بود، به یکباره ایجاد شد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که در دولت احمدی نژاد تصمیم گرفته شد طیف وسیعی از همکاران رسانه ای از خدمات بیمه ای برخوردار شوند.
به دلیل اهمال و کم کاری دستگاه های ذی ربط، افراد زیادی تحت عنوان خبرنگار و هنرمند به عضویت صندوق هنرمندان درآمده، وزارت ارشاد وقت در چند مرحله نسبت به بیمه این افراد اقدام کرد.
این روند تا جایی پیش رفت که در اواخر دولت دهم به دلیل عقب ماندن دولت در پرداخت تعهدات به سازمان بیمه گر، تامین اجتماعی تهدید به قطع بیمه هنرمندان و نویسندگان کرد، اما این مسئله با پادرمیانی دولت و نمایندگان کمیسیون های اجتماعی و فرهنگی موقتا حل و موضوع بیمه از سر گرفته شد.
در ابتدای کار دولت دکتر روحانی، بسیاری از اقدامات دولت قبلی ناصحیح تشخیص داده ودولت مهرورز متهم به بی تدبیری شد.
در مورد مسئله بیمه خبرنگارها و هنرمندان چون دولت نوپا را درگیر با اهالی مطبوعات و هنر می کرد، بنابراین دولت سعی کرد در ابتدا با قبول دیون تامین اجتماعی نسبت به حل موقت این مشکل اقدام کند. وزیر مربوط هم قول هایی داد تحت این عنوان که با تاسیس یک بانک یا موسسه اعتباری، اصحاب قلم صاحب یک بنگاه اقتصادی شده، در کنار گردش مالی این بانک یا موسسه مالی حق بیمه این قشر از جامعه نیز تامین شود.
ظاهرا این کار تاکنون اجرا نشد و دولتمردان تصمیم می گیرند سیاست جدیدی را در خصوص بیمه همکاران رسانه ای در پیش بگیرند و آن هم تفویض اختیار به مدیران مسئول نشریات و رسانه هاست. سیاستی که معاون وزیر ارشاد 17 مرداد سال گذشته همزمان با روز خبرنگار در جمع همکاران رسانه ای در بابلسر اعلام داشت.
انتظامی در سالن متل بانک ملی به صراحت عنوان کرد سیاست دولت در خصوص بیمه تغییر کرده و مدیران مسئول باید خبرنگاران شان را بیمه کنند در عوض دولت مابالتفاوت آن را به حساب مدیران مسئول نشریات واریز خواهد کرد.
او این اطمینان خاطر را هم داد که این کار به نفع خبرنگاران بوده و خبرنگاران به حقوق خود خواهند رسید.
از زمان اعلام این طرح علی رغم تاکید فراوان، کمتر مدیر مسئولی حاضر به اجرای طرح شده، چرا که از تبعات انجام این کار می هراسند و معتقدند با اینکار بخش عمده ی درآمد نداشته شان باید صرف انجام امور بیمه ای و رفاهی همکاران شان شود.
مدیرمسئولان می گویند در امور اولیه و جاری شان نظیر اجاره دفتر، حق التحریر و چاپ و حتی پول قند و چای مانده اند و بیمه خبرنگاران هرگز در اولویت کارشان نیست!
حال آیا وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی آن از وضعیت موجود بی اطلاع اند یا به عنوان متولیان اصلی امور رسانه در کشور از درد کهنه نشریات خبر دارند و با این کار می خواهند تکلیف را یکسره کنند!؟
*چند پرسش
1- پالایش اطلاعات که چندین بار توسط وزارت ارشاد دردولت قبل و حتی دولت فعلی صورت گرفته چرا هیچگاه به نتیجه نرسید؟ به نظر می رسد راه اندازی سامانه سمان اقدام خوب و شایسته ای در این جهت بود، اما به دلیل مشکلات زیر ساختی هرگز در عمل مورد استقبال همکاران قرار نگرفت. حتی کسانی که به سراغ این درگاه الکترونیکی رفتند بارها گلایه کردند که با خطاهای پی درپی مواجه شدند.
2- چرا مجوز نشریات به افراد فاقد صلاحیت حرفه ای واگذار می شود؟ یعنی چطور فردی به خودش اجازه می دهد درخواست مجوز بدهد، در حالی که حاضر نیست از پس تعهدات برآید؟ مطمئنا تامین نیروی انسانی ماهر مهمترین رکن اداره یک رسانه است اما در عمل می بینیم این اولویت آخر مدیران مسئول است!
3- ما در استان حداقل 4 نماینده مجلس داریم که خودشان صاحب نشریه اند و عنوان مدیر مسئول را به یدک می کشند، فکر می کنید کدام یک از این بزرگواران نسبت به بیمه ی خبرنگاران شان اقدام کردند؟ دوستان ارشادی با چه توجیهی دست به قطع بیمه خبرنگارها زدند، در حالی که قانونگذاران به این قانون پایبند نیستند، چه برسد به برخی مدیران مسئول که با چنگ و دندان نشریات را منتشر می کنند و منتظرند سر ماه یارانه کاغذ را بگیرند تا با آن بخشی ازبدهی های شان را بپردازند.
* آیا گوش شنوایی هست؟
روزی که مرحوم جابر معافی در سی و یکمین روز از شهریور سال 91 به رحمت خدا رفت، سر مزار آن مرحوم یکی از نزدیکان و همکارانش می گفت: امروز آخرین مهلت پرداخت فیش بیمه جابر بود. باید سریع پیگیر بیمه شویم تا مبادا مشکلی در این خصوص پیش بیاید!
این یعنی جابر تا روز آخر دغدغه معیشت داشت. اینکه در جلسات عنوان می شد ایشان دغدغه خبر داشت، درست است، اما او در درجه اول دغدغه معیشت داشت! الان هم خبر دارم خانواده آن مرحوم با وجود فعالیت در این رسانه، همین مشکلات را دارند و متاسفانه بیمه همسر این مرحوم و دیگر همکارانش نیز قطع شده است.
این اوضاع همکاران ما بود، وضعیت خبرگزاری ها و رسانه های کم اعتبار و بودجه دیگر، ناگفته پیداست.
من حدود 15 ماه است که با بیماری فرزندم، شب و روز دست وپنجه نر می کنم، بدون اینکه حتی یک بار به مسئول یا مدیری برای کمک و مساعدت مراجعه کرده باشم .
فرزند 2 ساله ام هر روز 10 مرتبه به فاصله 2 ساعت از همدیگر دیالیز می شود.
این مشکلات را شما بگذارید کنار مشکلات بیمه ای که اخیرا برای من و خانواده ام پدید آمده است. فرزندم دفترچه خاص تامین اجتماعی دارد، در حالی که مهر اعتبار روی آن ندارد. این موضوع ابدا شخصی نیست و مطمئن هستم دوستان دیگری نیز با شرایط مثل من دست و پنجه نرم می کنند. حال باید به غیر از خدا به چه کسی پناه ببریم؟!
هم چنین شنیدم همکاری در غرب مازندران، به دلیل قطع بیمه درمانی، ادامه درمان بیماری سرطان همسرش متوقف شده است چه کسی پاسخگوی این بی تدبیری هاست!
این یادداشت را نوشتم تا شاید مسئولی با خواندن این شکوایه دلش برای من و امثال من بسوزد و برای اصلاح این وضعیت کاری کند. مسئولان بدانند یک تصمیم نا بخردانه چه صدمه و آسیبی به خانواده شریف رسانه در کشور وارد خواهد کرد. منتظر شنیدن خبرهای خوشی در این زمینه هستیم. ولی آیا گوش شنوایی هست؟/مازندنومه
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0