نگاهی به فیلم شناسی جشنواره وارش/ فیلم وارش دو روی یک سکه
حرف آنلاین:در شرایطی که امسال جشنواره استانی فیلم فجر به دلیل نبود بودجه و اعتبار مناسب در استانها برگزار نمی شود و برگزاری آن در سالهای آینده نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد، تقویت جشنواره هایی از جنس وارش می تواند، چراغ فیلمسازی بویژه فیلم کوتاه و مستند را بین فیلمسازان پرنورتر کند، […]
حرف آنلاین:در شرایطی که امسال جشنواره استانی فیلم فجر به دلیل نبود بودجه و اعتبار مناسب در استانها برگزار نمی شود و برگزاری آن در سالهای آینده نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد، تقویت جشنواره هایی از جنس وارش می تواند، چراغ فیلمسازی بویژه فیلم کوتاه و مستند را بین فیلمسازان پرنورتر کند، چراکه بسیاری از فیلمسازانی که اکنون در سینمای ایران می درخشند، برای اولین بار، آثارشان بر پرده نقره ای، جشنواره فیلم کوتاه وارش مورد اقبال قرار گرفته است.
بابل شهری از توابع مرکزی ایران سالهاست که به دلیل داشتن بیشترین درختان پلاک کوبی شده نارنج به پایتخت بهار نارنج لقب گرفته و این شهر زیبا به تازگی میزبان فیلمسازانی از مناطق مختلف ایران و کشورهای حوزه دریای خزر بوده است.
اگرچه چند روزی این جشنواره پایان یافته است اما قرار است، دبیرخانه دائمی جشواره وارش همچنان در بابل مستقر باشد و سکانس و پلان مشترک همه فیلمها و آثار ارسال شده به هشتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم کوتاه وارش موضوعاتی از قبیل فرهنگ عامه، صلح و دوستی، میراث مشترک بین الملل، ترنه وا بوده است و صحنه های زیبایی از نوع دوستی اقوام ایرانی در این فیلمها به ثبت رسیده است.
در این جشنواره که برای اولین بار در حوزه بین الملل برگزار شد، هزار و ۹۸ اثر به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که ۱۱۰ اثر برون مرزی است و علاوه بر کشورهای حوزه خزر، آثاری از کشورهای اروپایی، عراق و خاورمیانه در زمینه میراث مشترک اقوام به جشنواره ارسال شد و نوید آن را می دهد که کم کم جای خود را به عنوان رخداد بزرگ فرهنگی در تقویم سینمایی ایران باز کند.
استقبال گسترده فیلمسازان داخلی و خارجی و رشد کمیت و کیفیت آثار ارسال شده از جشنواره بین المللی فیلم وارش به عنوان عید و جشن ملی و فرهنگی سینمای ایران یاد می کند و «خدا دولت نظر» فیلمساز برجسته روسی معتقد است این رویداد فرهنگی به عنوان عید ملی سینمایی است.
فیلمشناسی آثار راه یافته به هشتمین جشنواره بین المللی فیلم وارش نشان می دهد که توجه به فرهنگ و میراث مشترک اقوام مختلف می تواند دستمایه ای بسیار قوی برای تولیدات هنری شامل فیلمهای کوتاه، مستند، داستانی و تجربی باشد
فیلمشناسی آثار راه یافته به هشتمین جشنواره بین المللی فیلم وارش نشان می دهد که توجه به فرهنگ و میراث مشترک اقوام مختلف می تواند دستمایه ای بسیار قوی برای تولیدات هنری شامل فیلمهای کوتاه، مستند، داستانی و تجربی باشد و این مقوله در بسیاری از رخدادهای سینمایی کشور از جمله جشنواره بین المللی فیلم فجر مهجور مانده است.
نمایش فرهنگ عامه و میراث مشترک و آیین های صلح و دوستی بر قاب نقره ای وارش، صحنه های زیبایی را برای همگرایی و تقویت حس نوعدوستی بین هنرمندان ایرانی و خارجی ثبت کرده است.
به هر روی وارش یا ترنم باران می تواند در آسمان دیگر مناظق ایران و جهان نیز متجلی شود و فرهنگ عامه را در سینمای ایران پررنگ تر جلوه دهد.
نام نیما جاویدی کارگردان فیلم تحسین شدن ملبورن در جشنواره های داخلی و خارجی را سینما دوستان شنیده اند اما شاید کمتر کسی بداند که این هنرمند پرآوازه اولین فیلم کوتاهش را با عنوان « قهرمان فلج ماراتن» در دوره های گذشته جشنواره فیلم کوتاه وارش به نمایش گذاشته است و این جشنواره سکویی برای پرش هنرمندان از فیلمهای کوتاه به سینمای ملی شده است.
وارش امسال علاوه بر معرفی فیلمسازان جوانی به حوزه سینمای ملی، حضور نام آوران حوزه صنعت سینما را در خود ثبت کرده است
وارش امسال علاوه بر معرفی فیلمسازان جوانی به حوزه سینمای ملی، حضور نام آوران حوزه صنعت سینما را در خود ثبت کرده است و هوشنگ مرادی کرمانی خالق مجموعه قصه های مجید که کودکان دهه ۶۰ از آن خاطره دارند و در آلبوم زندگیشان نقش بسته است، با رونمایی از کتاب «ته خیار»، مجموعه ای که ۳۰ داستان کوتاه و نیمه بلند را در خود جای داده است، امضایش را بر پرده وارش ثبت کرده است.
هشتمین جشنواره بین المللی فیلم وارش که چند روزی از اختتامیه آن می گذرد، پلانهای زیبایی را در خود ثبت کرده است، پلانهایی از جنس تجلیل از دو پیشکسوت سینمای ایران که عمر و جوانیشان را به پای هنر هفتم گذاشته اند. نام آورانی از جنس « منوچهر ستوده» و « عباس گنجوی».
نام عباس گنجوی به عنوان تدوینگر ۵۰ فیلم در سینمای ایران ثبت شده است، هنرمندی که جشنواره وارش سبب شد تا غربت و دوری ۴۰ ساله اش را از زادگاهش که اینک شهر بهارنارنج می خوانندش، بشکند و از خاطره هایی که در این شهر بارانی داشت بگوید.
علاوه بر این به همت شورای سیاستگذاری جشنواره وارش، بهانه ای شد تا گنجوی که سالهای جوانیش را در بابل گذرانده بود و اکنون سپیدی روزگار بر چهره اش نشسته است، گشت بابل گردی از محلات این شهر تاریخی داشته باشد.
غم انگیرترین خاطره گنجوی از بابل گردی در شهر بهار نارنج، به سینمایی بر می گردد که سال ۱۳۳۲ حدود ۶۰ سال پیش اولین فیلم دوران عمرش را در آن به تماشا نشسته است و اینک ناباورانه این سینمای زیبا به پارکینگی تبدیل شده که هیچ نشانی از هنر هفتم در آن نبوده است.
سینما زیبا، نامی که جوانهای بابلی سالهای سال آن را نشنیده اند و برای یادبودآن، تابلوی این سینمای مخروبه و فراموش شده به عباس گنجوی هنرمند پیشکسوت سینمای ایران تقدیم شده است«سینما زیبا»، نامی که جوانهای بابلی سالهای سال آن را نشنیده اند و برای یادبودآن، تابلوی این سینمای مخروبه و فراموش شده به عباس گنجوی هنرمند پیشکسوت سینمای ایران تقدیم شده است تا خاطره جوانیش را در آن قاب گیرد.
خالق قصه های مجید را بچه های دهه شصت بهتر از هر کس دیگری می شناسند، مجید نوجوان قصه هایی که با بی بی پیرش جمعه های بیادماندنی برای کودکان وخانواده های آن دوران ثبت می کرد و اشکها و لبخندهایی بر چهره ایرانیان می نشاند.
هوشنگ مرادی کرمانی که حضورش در جشنواره وارش بیش از هر چیزی تجلی فرهنگ عامه را در آثارش نمایان می سازد، از خاطره های فراموش نشدنی این جشنواره است و جمله زیبا و تک خطی که در مراسم تقدیر از برگزیدگان این رویداد بین المللی گفته بود، بیش از هر چیز دیگر خالق قصه های مجید را ماندگار می کند.
مرادی کرمانی در آیین اختتامیه گفت: حیف است در این جشن باشکوه یادی از نیمای بزرگ« نیما یوشیج» و استاد آوازه خوان ایران بنان نکنیم.
ترنم وارش به پایان آمد اما های های باران همچنان در آسمان پایتخت بهارنارنج طنین انداز است و از وارش فیلمهایی بجامانده که در دنیای فیلمهای کوتاه ایران و جهان، ماندگار خواهد بود.
فیلمهای تحسین شده ای با عنوان« زمستان، عشق و سایر قوانین» از رضا خیر هنرمند قائمشهری که تحسین داوران و مخاطبان فیلم وارش را در بخش مستند و بین الملل برانگیخت. قصه روز جنگلبانان و دامداران پیری که سالهای جوانیشان را با دامهایشان در جنگل گذرانده اند و مجبورند بخاطراجرای طرح تعدیل دام از جنگل خداحافظی کنند و پیرمرد قصه تمام تلاشش را بکار می گیرد تا دوباره از جنگل، جنگلبانی و محافظت کند.
دو سالن مجتمع فرهنگی و سینمایی شهر بهارنارنج که رونق دوباره اش را پس از سالها خاک خوردگی مدیون هشتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم وارش است، در روزهای برگزاری جشنواره، میزبان فرهنگ دوستانی از مناطق مختلف ایران و جهان بود که برای تماشای فیلمهای کوتاه به سالنهای سینما کشیده شدند و سلامی دوباره به سینما داده اند.
مجتمع سینمایی فرهنگی بابل، تنها مجتمع فرهنگی شمال کشور و جزو چهار مجتمع سینمایی ایران در کنار مجتمع های شهرهای دزفول، خراسان رضوی و گیلان است که بجای آنکه پاتوق هنرمندان باشد، به محل کار تنها ۱۵ کارمند اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بابل تبدیل شده و بلاستفاده مانده است.
راستی در دوران جشنواره، یاد « ننه مکرمه »بانوی نقاش بیسوادی که با آثارش، همه سبکهای نقاشی جهان را به بازی گرفته و نقاشی هایش را همتراز نقاشان برجسته جهان از جمله پیکاسو می دانند، نیز شده است.
تابلوی نگارخانه «ننه مکرمه» بر لابی مجتمع فرهنگی سینمایی بابل در دوران جشنواره یاد این بانوی نقاش فقید را زنده کرده است
تابلوی نگارخانه ننه مکرمه بر لابی مجتمع فرهنگی سینمایی بابل در دوران جشنواره یاد این بانوی نقاش فقید را زنده کرده است و نمایشگاه نقاشی صلح و دوستی شامل آثار عکاسی هنرمندان عکاس شمال ایران در قاب دوربین عکاسی در آن به نمایش گذاشته شده بود.
عکس های این جشنواره که توسط نادر معصوی رئیس انجمن سینمای جوان گیلان و عضو هیئت انتخاب هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه وارش، انتخاب و داروی شد، توسط عکاسان عضو و عکاسان هنرمند آزاد و عضو سینمای جوان در تابستان امسال تولید شده است.
این عکسها که منتخبی از آثار عکاسان شمال ایران بود، در مهرماه آیین گشایشی در مهرماه امسال در استان گیلان برگزار و تندیس و نشان نمادین دریای دوستی اعطاء شد و ۴۵ اثر از عکاسان شمال منتخب، نمایشگاه دوستی کاسپین انتخاب و در جشنواره بین المللی وارش به نمایش، دیده گان را نوازش می داد.
موضوعات عکس های جشنواره درباره دریا، محیط زیست، آسیبهای فراروی دریا، گردشگری، معیشت دریا و غیره بوده که و نماهای زیبای بصری از زندگی دریانشینان خزری را در قاب دوربین ها ثبت کرده بود.
چرخ آپارتهای جشنواره وارش حسابی داغ شده بود و تابحال چنین روزهای پرکاری نداشته اند، آپارتهایی که زندگی را بر پرده نقره ای سالنهای سینمایی بابل، نمایش می دادند، روایت قصه شایزارهای شمال که با دوربین مریم رزاقی از هنرمندان گلستانی ثبت شده و زندگی کشاورزان روستایی را به نمایش گذاشته بود.
در این جشنواره بازار شعر و شاعری هم داغ بود و یادی از سلمان هراتی شد، شاعری که با قیصر امین پور شاعر فقید ایران هم عصر بود و زندگی و شخصیت هنریش در نگاه دوربین و فیلم جواد توانا به سفارش شبکه اول سیما در فیلمی کوتاه و مستند به تصویر کشیده شده بود.
با مستند «خورشید، باغ و پنجره» ساخته سعید شاه حسینی کارگردان اراکی که در جشنواره تحسین شد، خاطره باغهای زیبای انگور روستای هزاوه اراک در یادها نقش بست و با قاب دوربین محمدرضا حافظی، کارگردان فیلم برگزیده «لیر» با تلاش عشایر بخیاری برای ایجاد یک مدرسه در میان کوهستانهای لرستان همراه شدیم.
تنها درنای سپید سیبری نیز با مستند «قصه امید» ساخته مهدی نقویان که در تالابهای سرخرود زمستان گذرانی می کند، لحظاتی بر پرده نقره ای جشنواره وارش نشست
تنها درنای سپید سیبری نیز با مستند «قصه امید» ساخته مهدی نقویان که در تالابهای سرخرود زمستان گذرانی می کند، لحظاتی بر پرده نقره ای جشنواره وارش نشست و قصه امید، قصه درنای تنهای سییری را روایت می کند که هر ساله مسافت سیبری تا تالاب فریدونکنار را پرواز می کند و مهمان مازندرانیها می شود.
همراه با مستند سه سنجاقک به کارگردانی دلاور دوستانیان از آسمانهای شهر بهارنارنج عبور کردیم و در ساعت «ده، چهار ونیم و سه نیم» توقف کردیم تا در راستای ارتقای فرهنگ اهدای عضو، تلاشهای طلبه حوانی را به نظاره نشینیم که کلیه خود را بدون انگیزه مالی به کودک نیازمند اهداء می کند.
جشنواره هشتم وارش با یک تولد نیز همراه بود، فرزندان پیر کهنسالی که سعی می کنند به بهانه تولد بی بی خانواده را دور هم جمع کنند و در مستندی به کارگردانی حامدنوبری، بگویند« بی بی تولدت مبارک».
«سه چنگ حاک» به کارگردانی یاسر خیر که از پدیده های فیلمسازی در جشنواره هشتم فیلم وارش است، روایت موازی تولد و مرگ در دو خانواده بلوچ در دو روستای بلوچستان را روایت می کند که یکی از خانواده ها تولد نوزاد دخترش را جشن گرفته و دیگری داغدار از دست دادن پسر جوانش است.
این جشنواره، جشن عروسی هم بوده و با فیلم داستانی «عروسی مسلم» به کارگردانی رضا جمالی، با مداح جوانی آشنا شدیم که در روز عروسیش به مراسم ختم یکی از هم ولایتی های خود دعوت می شود و در فیلم هفت سنگ به کارگردانی فاطمه دستمرد، هفت پسربچه را می بینیم که در حال بازی هفت سنگ هستند و ناگهان توپ از زمین خارج می شود و یکی از پسرها به دنبال توپ می رود که پس از یکسری اتفاقات وقتی به زمین بر می گردد شوکه می شود.
بخش پویانمایی نیز داستانهای خاص خودش را داشت از انیمیشن مستندگونه «کودکان دشت» که با پرهیز از قصه گویی به روایت زندگی، آداب و روسم قوم لر در ایران می پردازد، تا قصه «پنکه» کهنه ای که از بازیافت شدن می ترسد و داستان «ماهی سرخ شده ای» که پس از سرخ شدن آروز می کنند به دریا بازگردد و برای رسیدن به خواسته هایش از گربه، موش، سگ و کلاغ کمک می گیرد، تابلوهای زیبایی از تصویرهای رنگین به یادگار گذاشته است.
اگرچه « آخرین موسیقی شنیده نمی شود» اما هیئت داوران بخش تجربی هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه وارش، با تحسین از هادی احمدی کارگردان، آخرین موسیقی اش را گوش دادند و با روستاییانی که در روز عروسی، روستایشان بمباران می شود و سه نفر از براداران عروس شهید می شوند، همدردی کردند و با تقدیر از قاسم شیشه گری کارگردان فیلم «زندگی» که در آن صدای چکه چکه کردن آب سینگ ظرفشویی به گوش می آمد، برای بستن شیر آب به وی کمک کردند.
در بخش میراث مشترک نیز، ایوان گولوونو کارگردان روسی در زمین نفت، زندگی به سبک سنتی مردم گوشه و کنار سیبری را روایت کرد که تولیدات نفتی کماکان تامین کننده نیازهای آنان است و جاوید احدو” کارگردان جمهوری آذربایجان با فیلم ساعت قدیمی،داستان دوستی قدیمی بین میخ و چکش را روایت کرد و با آنکه پیرشده بودند ولی دوستی قدیمی بین آنان حاکم بوده است.
«اسرارتاتارهای مسکو» به کارگردانی فاریت فاریسو روای سرنوشت غم انگیز رقص باله رودولف نوریپو و داستان سفر به قزاقستان در سال ۱۹۹۲ و ملاقات با هنرمندان این کشور را روایت می کند.
وارش هشتم با کوله باری از تجربه و ایده های تازه به پایان رسید و این پایان آغازی برای جشنواره ای دیگر است تا آیین ها و میراث های کهن ایرانی و جهان دوباره در قاب تصویر جان گیرد و بر پرده جشنواره نهم به نمایش درآید.
بیرون محوطه وارش، صدای ونگ و وای هنرمندان سنتی و آیینی مازندران به گوش می رسید که نغمه های اصیل مازورنی را در ساز موسیقی به هنرمندان تقدیم می کردند./مهر
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0