دولت آینده و چالش افزایش سالمندی
یکی از نیازهای جدی در ارائه برنامه های دولت آینده توجه به ساخت و توسعه زیرساختهای دوره سالمندی است؛ چرا که از ۱۰ سال آینده ما با بحران افزایش جمعیت سالمندی رو به رو خواهیم شد. سن سالمندی در کشورهای کمتر توسعه یافته ۵۵ سال، در کشورهای در حال توسعه ۶۰ سال و در کشورهای […]
یکی از نیازهای جدی در ارائه برنامه های دولت آینده توجه به ساخت و توسعه زیرساختهای دوره سالمندی است؛ چرا که از ۱۰ سال آینده ما با بحران افزایش جمعیت سالمندی رو به رو خواهیم شد.
سن سالمندی در کشورهای کمتر توسعه یافته ۵۵ سال، در کشورهای در حال توسعه ۶۰ سال و در کشورهای توسعه یافته ۶۵ سال در نظر گرفته شده است. جمعیت سالمندان در ایران در سال ۹۷، به ۱۰ درصد جمعیت کشور رسید و پیش بینی این است که سال ۱۴۲۱، جمعیت سالمند ایران ۲ برابر میشود و در سال ۱۴۳۵، جمعیت سالمندی از ۳۳ درصد عبور میکند. این شتاب سالمندی در جهان کم نظیر است.
این اطلاعاتی است که کمتر از یک سال قبل حسامالدین علامه رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان ارائه داد. این روزها اکثر کارشناسان حوزه سالمندی هشدار میدهند که «اگر برنامهریزی جدی برای دوره سالمندی و پیری جمعیت نشود، کشور دچار بحران میشود و اینکه زیرساختهای کشور آماده پذیرش مقوله سالمندی نیست».
با اینهمه در مجموع سخنان داوطلبان شاخصی که در انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری ثبت نام کردند، کمتر از یک درصد سهمی برای سالمندان و آن هم نه به طور مستقیم در خصوص چالش جدی و قطعی پیش رو، میبینیم و این در حالی است که دولت آینده بیشترین سهم را در ساختن زیرساختهای مورد نیاز دوره سالمندی برای رسیدن به دورانی که با رشد جمعیت سالمندی رو به رو خواهیم بود دارد.
به عبارت دیگر یقیناً یکی از مهمترین برنامههای رئیس جمهور آینده باید توجه و داشتن برنامهای مشخص برای توسعه زیرساختهای مورد نیاز سالمندی از خدماتی تا رفاهی و بهداشتی و… باشد.
به صورت نمونه نمیتوان از نظر دور داشت که چهره سالمندی که از ۱۰ سال آینده مشاهده خواهیم کرد شباهتی با چهره سالمندی که امروز مشاهده میکنیم ندارد. یکی از این تفاوتها در بحث تجرد قطعی سالمندان است. در حال حاضر حدود ۸۰ هزار سالمند داریم که دچار تجرد قطعی هستند و ۷۰۰ هزار نفر بین ۳۵ تا ۴۰ سال و ۷۰۰ هزار نفر بین ۴۰ تا ۴۵ سال هستند که ازدواج نکردهاند و در کل یک میلیون و۴۰۰ هزار نفر میانسال داریم که ازدواج نکردند و با این شرایط در ۲۰ سال آینده حدود یک میلیون نفر به تعداد افرادی که تجرد قطعی دارند، افزوده میشود. این تجرد قطعی در دوره سالمندی با خود نیازهایی میآورد که یک سالمند دارای همسر و فرزند ندارد. اینکه آیا دولت برنامهای برای این وضعیت دارد یا نه سوال مهمی است.
از سوی دیگر بعد خانوار به ۳.۳ درصد در سال ۹۵ رسیده است و در حال حاضر جامعه سالمندی ما در خانوادههایی زندگی میکنند که حدود ۴ فرزند دارند، اما در سالهای آتی تعداد فرزندانی که میخواهند از والدینشان نگهداری کنند، کاهش مییابد. بحثهایی چون امید به زندگی، مسائل اقتصادی سالمندان، عدم وجود مراکز رفاهی مخصوص سالمندان، مواجهه با پدیده سالمندی ۲۰ تا ۳۰ درصدی و… در کدام بخش از برنامههای کاندیداهای نهایی جای خواهد گرفت؟
حسامالدین علامه رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره لزوم توجه جدی کاندیداهای ریاست جمهوری به مقوله پیری جمعیت و داشتن برنامه در خصوص تامین زیرساختهای سالمندی گفت: تقریباً کارهای زیرساختی انجام شده در کشور برای مواجهه با سالمندی که در دهه دوم قرن پیش رو رخ میدهد، نزدیک به هیچ است و علت این قضیه عدم عزم جدی قانونگذاران و مجریان و عدم توجه همه جانبه هیات دولت به موضوع سالمندی است.
وی ادامه داد: با وجود مصوبه هیات دولت مبنی بر تشکیل شورای سالمندان، در ۵ دولتی که بعد از مصوبه شکل گرفته هیچ جلسهای با حضور رئیس جمهور برگزار نشده و با وجود تاکید بر حضور حداقل ۱۲ وزیر در جلسه ملی سالمندان به غیر از وزیر رفاه هیچ وزیری در این جلسه شرکت نکرد و تنها یک جلسه در سطح معاونین وزیر سال گذشته تشکیل شد. از طرف دیگر ساختاری برای هماهنگی بین بخشی و راهبری امور سالمندان وجود ندارد. منظورم از سالمندان لزوماً سالمندان آسیب پذیر نیست، بلکه سالمندانی که در بطن جامعه و خانواده هستند منظورم است.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان اظهار کرد: در مورد حوزه سالمندی ما قوانین الزامآور و برنامههای الزامآور مصوب مجلس نداریم و بیشتر مباحث به صورت شعاری و کلیشهای و حداکثر به عنوان تعهد اخلاقی و مسئولیت اجتماعی مطرح شده است. ما شدیداً به الزامات قانونی در این حوزه نیاز داریم.
علامه بیان کرد: آخرین فرصت کشور برای درست کردن زیرساختهای کشور و آمادگی همه جانبه برای عوارض پیری جمعیت مربوط به دو دولت پیش روست و انتظار میرود کاندیداها به صورت ویژه در این حوزه برنامههای خود را اعلام و تبیین کنند. لازم است رسانهها و فعالان حوزه اجتماعی این مهم را از کاندیداها پیگیری کنند.
وی گفت: طبق پیش بینی فقط ۵ میلیون سالمند تنها در دو دهه آینده خواهیم داشت. پدیده سالمندان رها شده به علت تجرد قطعی و یا آسیب اجتماعی طلاق فاقد همسر و فرزند بسیار جدی است و بسیاری از سالمندان نیز تک فرزند هستند و تصور کنید در صورت ازدواج این تک فرزندها با هم در واقع یک زوج باید نگهداری از ۴ سالمند را به عهده بگیرند. نگهداری این افراد در بستر اجتماع و درون خانواده سخت خواهد شد و آیا زیرساخت خدمات داوطلبانه و در منزل و مراقبت میان مدت وجود دارد؟
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان بیان کرد: مشاوران کاندیداها به برنامهای برای ایجاد زیرساختهایی که ۱۰ سال طول میکشد تا در کشور اجرایی شود فکر کنند تا کشور را از بحران قطعی پیش رو نجات دهیم.
وی در خصوص نیازهای زیرساختی، گفت: ما نیاز شدیدی به بانک اطلاعات سالمندان داریم. یک پرتال جامع اطلاع رسانی برای ثبت اطلاعات سالمندان و طبقه بندی آنها که در مواقع بحران مثل همین دوره کرونا بشود از آن استفاده کرد. دومین بحث ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی و متناسب سازی حقوق مستمری بگیران تحت پوشش سازمانهای حمایتی با هزینههای واقعی سالمندان است. نیاز به بیمه مراقبت طولانی داریم. تصور کنید حدود ۴۰ درصد جامعه امان بازنشسته حقوق بگیر و ۲۰ درصد هم تحت پوشش سازمانهای حمایتی هستند و این میان ۴۰ درصد میمانند که باید برای آنها فکری کرد. در تمام دنیا بحث مستمری سالمندی نهادینه شده است.
علامه ادامه داد: مهارت آموزی برای سالمندان، نیروی متخصص مورد نیاز سالمندی، توجه به بازنشستگی پلکانی برای استفاده از تجارت بازنشستگان و ایجاد مهرهای سالمندی و یا مراکز روزانه سالمندی به عنوان مراکز رفاهی، غربالگری جدی در خانههای بهداشت برای سالمندان و مهمتر از همه ایجاد محیط دوستدار سلامت از جمله حوزههایی است که باید برای آنها از همین امروز برنامه داشت و همانطور که گفتم تامین زیرساخت آن ۱۰ سال به طول خواهد انجامید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0