اخبار ویژه/تیم های ترور ناکام تر از همیشه!
حرف آنلاین: یکی از ماموران ارشد سرویس جاسوسی اسرائیل در کتاب خاطرات خود که اخیرا به چاپ رسید به یک درخواست مهم محمدرضا پهلوی مفلوک ازموساد اشاره کرد. بر اساس اخبار منتشره از جام، نشریه الکترونیکی “رای الیوم” در گزارشی نوشت: “العيزر گيزی زفرير” ( Elizeir Geizi Tsafrir) از مأموران ارشد سابق “موساد” و رئیس […]
حرف آنلاین:
یکی از ماموران ارشد سرویس جاسوسی اسرائیل در کتاب خاطرات خود که اخیرا به چاپ رسید به یک درخواست مهم محمدرضا پهلوی مفلوک ازموساد اشاره کرد.
بر اساس اخبار منتشره از جام، نشریه الکترونیکی “رای الیوم” در گزارشی نوشت: “العيزر گيزی زفرير” ( Elizeir Geizi Tsafrir) از مأموران ارشد سابق “موساد” و رئیس مقر این سازمان در سال 1978 در تهران، در بخشی از خاطراتش که اخیرا منتشر شده می گوید: یکی از مشاوران عالی محمدرضا پهلوی شاه سابق ایران از وی خواسته بود تا از دستگاه جاسوسی اسرائیل بخواهد تا در خصوص ترور امام خمینی (ره) رهبر انقلاب ایران، اقدام جدی انجام دهند. روزنامه صهیونیستی معاریو به نقل از این مقام سابق صهیونیست نیز می نویسد: زمانی که تظاهرات و اعتصاب عمومی زندگی را در ایران فلج کرده بود، در دسامبر 1978 یکی از مشاوران شاه ایران با من تماس گرفت و با من در باره امکان ترور و قتل آیت الله خمینی سخن گفت، وی حتی من را دعوت کرد تا مستقیما با شاه دیدار کنم تا خودش این درخواست را از من بکند. “زفرير” اضافه می کند که دیدار با شاه ایران بسیار مرا وسوسه کرد؛ اما دستورات مقر سازمان در تهران بسیار شدید بود. در آن زمان امام خمینی کماکان در پاریس اقامت داشت و هنوز به تهران نیامده بود؛ اما سرانجام در اوایل فوریه سال 1979 به ایران بازگشت. “زفرير” فردی بود که در روزهای شکل گیری انقلاب ایران، عملیات خروج هزار و 500 یهودی از ایران را سازماندهی کرد. وی در ادامه افزود: در 11 فوریه 1979 “شاپور بختیار” نخست وزیر وقت ایران من را احضار کرد و من در جلسه ای یک ساعته که با او داشتم توضیح دادم که چگونه می تواند کمک کند ما یهودیان بیشتری را به اسرائیل بفرستیم که بختیار پاسخ داد: این کار خیلی خوب انجام خواهد شد، شما هم درباره(امام) خمینی کاری بکنید.این مسئول صهیونیست خلاصه می کند که بختیار منظورش را به صراحت نگفت؛ اما همه ما متوجه شدیم چه انتظاری از ما دارد و می خواهد ما چه کاری را برایش انجام دهیم. او اشاره کرد که “والری ژیسکار دیستن” رئیس جمهور وقت فرانسه، وزیر کشورش را به نزد شاه فرستاد و به او پیشنهاد داد تا دولت وقت، تیم تروری را برای از میان برداشتن (امام) خمینی که تا آن وقت در پاریس اقامت داشت بفرستند، اما شاه از فرصت استفاده نکرده بود”
گفتنی است تیم های ترور از سوی برخی سرویس های جاسوسی از جمله اسرائیل و آمریکا برای ترور عبد صالخ خدا حضرت روح الله مهیا شده بودند اما مشیت الهی این بود که خمینی عزیز با همراه مردم دیندار انقلاب عظیم اسلامی را به مرحله پیروزی برساند لذا تمام توطئه ها به لطف خداوند بزرگ یکی پس از دیگری خنثی گردید.
*ظاهرا این فرد یادش رفته که چه کرده!
یک نماینده مجلس درباره تذکر اخیر جمعی از نمایندگان به وزیر دادگستری درباره یکی از سران فتنه ، نکاتی جالبی را در پاسخ به یک روزنامه ای زنجیره ای مطرح کرد.
بر اساس اخبار منتشره از صراط، محمد جواد کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی درباره علت تذکر ده نماینده مجلس به وزیر دادگستری در مورد اجرای حکم ممنوع التصویر بودن خاتمی به یک روزنامه اصلاح طلب گفت: پس از حوادث 88 حکم ممنوعالتصویری، ممنوعالخروجی و ممنوعالبیانشدن خاتمی به شورایعالی امنیتملی ابلاغ شد، مثل حکم حصر خانگی موسوی و کروبی که پیشتر به همان شورا ابلاغ شده بود. اما بهتازگی خود آقای خاتمی گفته که آمدوشد به دفترشان زیاد است و گویی محدودیتهای پیشین از بین رفته، این تذکری است بر اینکه اصلا حافظه تاریخی ما کارهای ایشان را فراموش نکرده است…آقای خاتمی باید بعد از آن حوادث یا توبه میکرد یا اینکه بهموقع واکنش نشان میداد که هیچکدام از اینها را انجام نداد…اینکه در جامعه 70میلیونی صدنفر هم طرفدار ایشان باشند که ایرادی ندارد، بههرحال ایشان حتما در میان همحزبیها و خانواده و فامیل طرفدارانی دارند اما این ملاک عمل نیست. قوانین اسلامی و امنیت نظام چیزی نیست که ما بخواهیم به این سادگی از کنار آن عبور کنیم. خاتمی به باور ما یکی از چهارنفر از سران فتنه است…برای ما هم سخت است فردی که هشتسال رییسجمهوری یک کشور بوده، حالا چنین سرنوشتی بیابد، ما که بیگانه نیستیم که از این اتفاق خوشحال شویم. همه بچه این کشوریم اما رعایت قانون «پاشنهآشیل» ماست. برای ما هم راحت نیست چنین شخصیتهایی را از دست بدهیم…خواسته ما از مدعیالعموم این بوده که حکم را اجرایی کند…
گفتنی است در حالی مواضع و سخنان خاتمی در فتنه 88 نشان می دهد که این فرد همگام با دو ضلع دیگر مثلث شوم داخلی فتنه در شعله ورتر کردن فتنه موثر بود که البته نظام با ارفاق او را مثل دو تن دیگر در حصر قرار نداد اما ظاهرا خاتمی سعی دارد فتنه 88 و خیانت شکل گرفته در آن را فراموش شده نشان دهد. خیانتی که یک عده در حق ملت بزرگ ایران اسلامی مرتکب شده اند هرگز فراموش شدنی نیست.
*در جلسه محرمانه با احمدی نژاد چه گذشت؟!
امیر محبیان از نظریه پردازان جریان اصولگرا در گفتگوبا هفته نامه مثلث برای اولین بار از محتوای جلسه محرمانه اش با دکتر احمدی نژاد سخن گفت. بخش هائی از این سخنان که صراط آن را منتشر کرده است در ادامه می آید:” واقعیتش این است که من یک جلسهای با آقای رحیمی (معاون اول دولت قبل)داشتم. آقای رحیمی را از جامعه مهندسین و از قبل میشناختم. در آنجا صحبت کرده و دید خود را نسبت به دولت گفتم. گفتم چرا دولتی که به نام امام زمان(عج) آمده و به نام عدالتگرایی و اصولگرایی آمده این تصویر از آن ایجاد شده که بعضیها میگویند فراماسونرها اداره میکنند یا بعضی میگویند بهاییها اداره میکنند؟ من نظراتم را میدادم که اشتباه کار کجاست و آقای رحیمی یادداشت میکردند. صحبت که میکردیم یادداشت میکرد و یک دفعه به من گفت واقعیتش این است که من از صبح زود که میآیم اینجا هوا تاریک است بعد میروم فرصت نفس کشیدن ندارم، بس که کار دارم. نهایتا اگر بتوانم چند دقیقه با این تردمیلی که در اتاقم است کمی راه بروم، وگرنه تمام بدنم از کار میافتد. از بس که کار شدید دارم وما اصلا از بیرون نمیدانیم چه خبر است. اینها را شما بیا و با خود آقای احمدینژاد صحبت کن. زنگ زد به آقای احمدینژاد که فلانی اینجاست. آقای احمدینژاد هم فورا استقبال کرد. گفت الان صحبت بکنیم. من گفتم من الان نمیدانم که ذهنیت آقای احمدینژاد چیست. قرار شد هماهنگ کنیم که بعدا برویم. پیش از آن هم من یک مقاله نوشته بودم که تیتر یک رسالت شد درباره آقای مشایی. تحلیل من این بود که بعضیها معتقدند آقای مشایی از لحاظ مالی فاسد است، بعضیها معتقدند از لحاظ اعتقادی فاسد است و بالاخره، هر کسی چیزی میگوید. خب اینکه درست نیست. اگر از لحاظ مالی فاسد است، قوه قضائیه اقدام کند و او را بگیرد. اگر وابسته به خارج است، سیستمهای اطلاعاتی او را بگیرند. چرا اگر کسی فاسد است، ما او را رها میکنیم که در مقامی به این بالایی بماند. اگر هم فاسد نیست چرا با آبروی افراد بازی میکنیم؟ اینکه معنی بدی دارد که یک نفرهم فاسد باشد و هم مسئول. راجع به اینکه بعضی میگویند بیایمان و بیاعتقاد است ما براساس چه به همین راحتی در مورد افراد میگوییم بیایمان است…من این را نه از موضع حمایت از آقای مشایی که ممکن است به او انتقاد هم داشته باشم، بلکه از موضع انصاف گفتم. یعنی اعتقادم واقعا این است که به همین راحتی نمیشود راجع به ایمان مردم نظر داد. همه چیز را تا این حد نباید سیاسی کنیم. این را نوشتم. ظاهرا آقای احمدینژاد دیده و موضع را منصفانه ارزیابی کرده بود. قرار شد ما با آقای احمدینژاد دیداری کنیم. در آن دیدار گفتم آقای احمدینژاد من در مورد آقای مشایی موضعم را نوشتم. بعضی از صحبتهایی که ایشان میکند به نظر من معنی ندارد که آدم روی آن جنجال کند چون حاشیهپردازی راجع به دولت است. اما راجع به ایمان افراد که من حق نظر ندارم و نظر نمیدهم. ولی سوال من از شماست. میدانم شما مشایی را قبول دارید. آقای مشایی یا رفیقت، یا قلبت، یا مغزت است. اگر قلب است خداوند این قلب را پشت جناغ سینهای محکم گذاشته. یک حفاظتی باید از او صورت بگیرد. این چه قلبی است که شما گذاشتی بیرون که هر کسی به او سنگ بزند. این چه مغزی است که پشت استخوان جمجمه نیست، بیرون گذاشتی که هر کسی به او سنگ بزند. اگر رفیق توست که آدم با رفیقش این کار را نمیکند. مگر اینکه یک برنامهای داشته باشی که او خراب بشود و تو بمانی که بعید میدانم یک مسلمان بخواهد اینکار را بکند که یک نفر دیگر خراب بشود. واقعا بنشین فکر کن، ببین چه چیزی هست. اینکه درست نیست. دولتی که اصولگرا آمده و با بحث عدالت آمده اینقدر دید منفی به او بشود و آنرا فاسدترین، آلودهترین و بیایمانترین بدانند. اینکه بد است. من گفتم که راجع به این قضیه میشود فکر کرد. خیلی حرفها را لزومی ندارد که آدم فریاد بزند. چرا بعضی دیدگاهها را خام مطرح میکنید؟ ایشان در مجموع استقبال کرد. البته نظرش این بود که خیلی از چیزهایی که انتساب دادند دروغ و ساختگی است. گفتم من اصلا به این کاری ندارم چون در بحث مدیریت بحث درست بودن نیست، بحث برداشت درست است. اینکه شما کم بهانه نمیدهید که این برداشتها صورت بگیرد. او هم نگاهش این بود که بله، این مسائل باید حل شود. من حتی پیشنهاد دادم که آقای مشایی یک مدت سکوت خبری داشته باشد و شش ماهی صحبت نکند. بگذارید جامعه به یک تحلیلی برسد و افکار عمومی و علما و مراجع را این قدر تحریک نکنید و برای خودتان حاشیه درست نکنید. به نظر میرسد یک مدت هم سکوت این شکلی داشت. من واقعیتش قضاوت نمیکنم ولی احساس کردم آقای احمدینژاد به این صحبت توجه کرد. هرچند صحبتها ادامه پیدا نکرد”
*ابوبکر بود اما نه آن دزد بغدادی!
یک مقام امنیتی استان نینوا عراق فاش کرد، برخلاف ادعای گروه تروریستی “داعش”، کسی که تحت عنوان خلیفه خودخوانده این گروه نماز جمعه این هفته موصل را برگزار کرد، “ابوبکر خاتونی” بود و نه “ابوبکر بغدادی”.
بر اساس اخبار منتشره از جهان ، العالم به نقل از “محمد ابراهیم” رئیس کمیته شورای امنیتی استان نینوا خبر داد: اطلاعات به دست آمده تأیید میکند که ابوبکر بغدادی سرکرده گروه تروریستی داعش در شهر موصل (مرکز نینوا) نیست. محمد ابراهیم به سایت عراقی “سومریه نیوز” گفت: کسی که در ویدیوی منتشر شده از سوی حامیان داعش نماز جمعه موصل را برگزار کرد، “ابوبکر خاتونی” والی داعش در موصل بود و نه “ابوبکر بغدادی”. وی افزود: جنگنده های ارتش اکنون در حال انجام عملیات دقیق ضد عناصر داعش هستند. محمد ابراهیم خاطرنشان کرد که آغاز عملیات پاکسازی موصل، به آزاد سازی صلاح الدین مرتبط است.
گفتنی است حامیان گروه تروریستی داعش، شنبه گذشته با انتشار فیلمی از نماز جمعه داعش در موصل، ادعا کردند که سخنران و خطیب این نماز جمعه “ابوبکر بغدادی” خلیفه خود خوانده داعش بود. این درحالی است که منابع امنیتی عراقی جمعه گذشته اعلام کردند که بغدادی پنج شنبه شب احتمالا در عملیات هوایی ارتش عراق در شهر قائم (غرب استان الانبار) مجروح شده و به سوریه فرار کرده است. سرتیپ “سعد معن” سخنگوی وزارت کشور عراق دیروز بعد از تحلیل این ویدیو که در آن ظاهرا بغدادی در مسجد موصل به ایراد خطبه پرداخته؛ آن را جعلی دانست و تاکید کرد که بغدادی اخیرا در حمله هوایی نیروهای عراقی مجروح شده و اعضای داعش وی را برای معالجه به سوریه منتقل کرده اند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0