گلایه مخترع مازندرانی از مسئولان در گفت وگو با حرف؛ خانهنشینی 10 ساله زبالهسوز خانگی
ساری-الناز پاکنیا | مدیریت زباله و پسماند در مازندران، مساله ای با چندین معادله و چندین مجهول است. از بی توجهی مدیران در طی سال های گذشته و هدر رفت بودجه پسماند استان به اذعان سازمان بازرسی کل کشور گرفته تا مشخص نبودن تکلیف زباله های دپو شده در دل جنگل ها و منابع طبیعی […]
ساری-الناز پاکنیا | مدیریت زباله و پسماند در مازندران، مساله ای با چندین معادله و چندین مجهول است. از بی توجهی مدیران در طی سال های گذشته و هدر رفت بودجه پسماند استان به اذعان سازمان بازرسی کل کشور گرفته تا مشخص نبودن تکلیف زباله های دپو شده در دل جنگل ها و منابع طبیعی مازندران همه و همه معضلی است که بر محیط زیست استان چنبره زده است.
پروژه های تفکیک زباله از مبدا مازندران در استان دیرهنگام آغاز شده و در زمانی که شیرابه زباله به آب های زیرزمینی و کشاورزی استان سرازیر می شود، حداکثر میزان تفکیک از زباله شهری مازندران 7 درصد بیان می شود و در حوزه روستایی نیز خبری از طرح های جامع تفکیک و دفن زباله خبری نیست، مساله استفاده از تکنولوژی های مختلف در این حوزه نیز سردرگمی دیگری است.
اینکه در بخشی از استان زباله سوز راه اندازی شده، در برخی شهرهای مرکزی مازندران مانند آمل، محمودآباد، فریدونکنار و شهرهای دیگر تکلیف این زباله سوزها مشخص نیست، در برخی شهرها نیز کارخانه های کمپوست از ده سال پیش تاکنون احداث شده اما راه اندازی نشده و نیمه تمام مانده است، نشان می دهد معضل زباله مازندران هنوز لاینحل است.
با افزایش فشار افکارعمومی بر مسئولان مازندرانی، سرعت احداث زباله سوزها در مازندران رونق گرفته، تفکیک از مبدا با جدیت یشتری دنبال می شود و اگرچه هنوز کافی نیست؛ کارخانه های کمپوست نیز با رفع مسائل اختلاف برانگیز به بهره برداری نزدیک می شود، باز با این حال تا پایان سال خبری از بهره برداری این پروژه ها نیست.
نکته مغفول در مساله مدیریت پسماند و زباله های مازندران، بی توجهی به اختراعات و ابداعات موجود در این حوزه حتی در ابعاد ملی و یا استانی نیست و اینکه تصور می شود مشکل زباله مازندران نیاز به تکنولوژی های میلیاردی خارجی دارد.
خانهنشینی 10 ساله زبالهسوز خانگی وطنی
رحمت الله بابایی 62ساله نخبه سطح یک بنیاد نخبگان کشور، اهل شهرستان بابل و ساکن آمل است. در سال 89 زباله سوز خانگی را ابداع و اختراع کرده است.
وی با اشاره به اینکه 64 اختراع ثبت شده دارم و تاکنون چهار اختراع را تجاری سازی کرده ام، تصریح می کند: در داخل کشور دوندگی زیادی کردم تا اختراعاتم را تجاری کنم و عملی شوند اما موفق نشدم. مسئولان کمتر متوجه تخصص ها هستند و به مسائلی اینچنینی توجه نمی کنند. بنابراین بعد از سال ها دیگر دنبال طرح هایی نبودم که دردسر داشته و باید ده ها نفر را ببینم تا اختراع ام را اثبات و بخواهم تجاری سازی کنم. اهل ریسک نبودن مدیران سبب شده است که بسیاری از اختراعات به مرحله اجرا نرسد.
بابایی با بیان اینکه در جشنواره های بسیاری شرکت و مقام اول را کسب می کردم، می گوید: رتبه سطح دو بنیاد نخبگان بودم و با تجاری سازی چهار طرح در خارج از کشور به سطح یک ارتقا یافتم. لیسانس مهندسی پزشکی دارم به دلیل علاقه زیادی که به گیاه پزشکی داشتم، دکترای گیاه پزشکی در دانشگاه علوم و فنون مشهد خواندم.
وی با اشاره به اینکه ایده زباله سوز خانگی را از سال 74 زمانی که در شرکت اکوداس آلمان یک دوره می گذراندم کسب کردم، می افزاید: برای دانشگاه دوره خاصی در کشور آلمان داشتم، این کشور تجهیزات و بستر صنعتی بسیار خوبی دارد اما هزینه های آن نیز بالا است. در این کشور دیدم که زباله ها توسط یک خودرویی که زباله سوز با خود حمل می کند، خرد می شوند. در سطح شهر، خودروهای حمل کننده زباله سوز در کنار خیابان ها، آپارتمان ها و بیمارستان ها متوقف می شد، پریز برق در محوطه قرار داشت و به برق متصل می شد، زباله ها در دستگاهی که در ماشین تعبیه شده بود استریل، خرد و سپس وارد فاضلاب خانگی می شد.
بابایی ادامه می دهد: در سال 89 از این دستگاه ایده گرفتم و فکر کردم که در سطح کوچکتر مانند ماشین لباسشویی و ظرفشویی نیز می توان این دستگاه زباله سوز را ساخت به طوری که با کمترین پرتی فلزات و ورق های موجود در هر کارخانه ای به راحتی قابل تولید است.
این مخترع مازندرانی با بیان اینکه نامه ای به ریاست جمهوری وقت احمدی نژاد و رئیس جمهور امروز روحانی نوشتم و این طرح را توضیح دادم، می گوید: احمدی نژاد آن زمان از این طرح استقبال کرد، در یک مجموعه ای که وزارت خانه مهمی است از من خواستند سی درصد عایدی کار را به آنها بدهم که این رفتارها پشیمانم کرد و ادامه ندادم. در یک وزارتخانه مهم از من پورسانت می خواستند، در حالی که رئیس جمهور دستور داده بود و هم طرح برگزیده جشنواره شیخ بهایی اصفهان بود و من رتبه دوم را کسب کرده بودم.
وی با بیان اینکه در این طرح می خواستم هر خانه ای دارای یک زباله سوز شود، می گوید: من دعوتنامه اقامت در بلژیک را دارم اما دلم برای استان می سوزد؛ در مازندران میلیاردها تومان برای حمل زباله هزینه می شود و میلیاردها تومان هم خسارت ناشی از دفن زباله در جنگل برآورد شده است، پیشنهاد دادیم به دولت به هر خانه ای یارانه خرید زباله سوز دهد زیرا قیمت هر زباله سوز خانگی کمتر از دومیلیون تومان است. در زمان ربیع فلاح استاندار اسبق مازندران گفتند دستگاه را در استانداری نصب کنید ما ببینیم چگونه کار می کند، چطور می توانستم اعتماد کنم که تکنولوژی آن را سرقت نکنند. من تجربه های خوبی از سرقت اختراعات ندارم بنابراین اطمینان نمی کنم که این دستگاه ها را به هر فردی بفروشم.
بابایی با تاکید بر اینکه زباله سوز خانگی قابلیت تولید در هر کارگاهی را دارد و هم زباله تر و نیز زباله خشک را تبدیل به مقدار اندکی ضایعات و کود می کند، عنوان کرد: کلیه ماشین آلات مورد نیاز برای ساخت آن به راحتی قابل فراهم شدن است، ورق رول و قیچی و وسائل کارگاهی برای کارخانه تولیدی این ماشین هزینه زیادی ندارد، اگر این کار صورت می گرفت، پساب ها استریل می شد زیرا زباله با دمای 133 درجه بخار استریل خرد و پساب وارد فاضلاب خانگی می شود. باقی مانده که خرد شده بود به شکل کود قابل استفاده در گلخانه ها بود.
وی می افزاید: این زباله سوز 20کیلوگرم زباله خانگی را به نیم تا یک کیلوگرم کود تبدیل می کند و مصرف برق تک فاز بسیار ابتدایی نیاز دارد. در زمان 15 دقیقه زباله را استریل کرده خشک و خرد می کند همچنین تیغه شیشه بر و فلز بر این دستگاه نیز جداگانه کار می کند.
راه اندازی 80 زباله سوز خانگی در شیراز
این مخترع مازندرانی با اشاره به اینکه کارخانه ای در روستای خودم بنا کردم و 80دستگاه ساخته و در شیراز فروختم اما بعدها پشیمان شده و این واحد را تعطیل کردم، می گوید: اختراعات دیگری هم دارم که به راحتی تجاری سازی می شود و نیازی به دردسرهای اینچنینی نیست. نمی توانم امید داشته باشم طرح های اینچنینی که می تواند مردم منطقه را نجات دهد به ثمر برسد، دستگاه ها و مدیران آنها، توجهی به این اختراعات ندارند و تجاری سازی ایده توسط مخترع را ایراد می دانند در حالی که به راحتی می توان با این ایده ها، مشکلات استان مازندران را رفع کرد.
با سلام ضمن تشکر بابت انتشار این خبر ، اینجانب نیز در این روند مشکل داوری اختراعات را دارم یعنی زمانی که طرح اینجانب نو و جدید است ولی مراجع و داوران پس از گرفتن هزینه های بالا طرح را تایید نمی کنند و در پاسخ می گویند دوست داریم طرح شما را رد کنیم برو پیش هرکسی که دوست داری بگو این مرجع را قبول ندارم اداره نیز می گوید ما طبق قانون مجبور هستیم طرح شما را رد کنیم . برخی از مراجع نیز می گویند داور متخصص ندارند !
در این خصوص به کارشناس اداره اختراعات متن زیر را ارسال کردم :
كارشناس محترم با سلام ، اينجانب به شخصه اعتقادي به روند ماركسيستي و وارداتي اداره اختراعات كه با قانون اساسي كشور در تضاد مي باشد ندارم . بر فرض مثال متقاضي پرونده خود را به حداقل 50 مرجع ارسال كند و پرونده 3 ماه در هر مرجع توقف كند تا يكي از اين مراجع داور متخصص داشته باشند و طرح را درست مورد داوري قرار دهند ، اين يعني اتلاف وقت چيزي حدود 8 سال و پرداخت هزينه چيزي حدود 30 مليون تومان . در حال حاضر 11 مرجع در پرونده هاي قبلي اعلام كرده اند داور متخصص ندارند! . اولا بعد از 8 سال پرونده به چه درد متقاضي مي خورد ؟ ، دوم اينكه اگر اينجانب بخواهم 10 اظهارنامه با اين روند ثبت كنم يه چيزي حدود 300 مليون بايد هزينه كنم ( بنظر شما امكان ثبت اختراع به صورت غير مستقيم از اينجانب سلب نشده است ؟ ) ، ايا بعد از اينكه سند را دريافت كردم همين دولت اين هزينه را مي تواند طي فرآيندي به اينجانب برگرداند ( به قول دوستمون خود سند اختراع 5 كيلو روغن نباتي ارزش داره ؟ ) ، يا قرار است متقاضي در جامعه رها شود ؟ . در اداره شما مردم دو دسته هستند برخي با سرمايه هاي خود اختراع ثبت مي كنند برخي با دارايي هاي خود. اشخاصي كه با دارايي خود اختراع ثبت مي كنند مثل اعضا هيات علمي ، اشخاصي كه به بدنه آزمايشگاه و پژوهشگاه ها متصل هستند ، اين افراد هر هزينه اي بابت اختراع انجام مي دهند دولت طي فرآيندي اين هزينه را به آن ها برگشت ميدهد يا از طريق گرنت دانشگاهي يا از طريق پژوهش توليد . يعني اين وسط فقط پول جابجا مي شود و كسي ضرر نمي كند. دسته دوم كساني هستند كه با سرمايه هاي خود اختراع انجام ميدهند مثل افراد كه مدارك عاليه دانشگاهي دارند مشغول كار هستند اما به بدنه دولت وصل نيستند ، اين افراد تحت هر شرايطي اگر نتوانند اظهارنامه خود را به ثبت برسانند آن ها هم سرمايه خود را از دست داده اند و هم دارايي خود را كه همان اختراع مي باشد . چون اين افراد مجبور هستند نسبت به افراد اول يك مرحله بيشتر براي فرايند ثبت انرژي صرف كنند ، اين روند به صورتي طراحي شده كه به مرور زمان قشر متوسط جامعه منحل خواهد شد . و جامعه دو قطبي مي شود يعني دو قشر بالا و پايين كه در اين صورت كاپيتاليسم رخ مي دهد و …
سلام آیا میشود شماره تلفن یا آدرس اینستاگرام این مخترع را داشت؟
سلام من چگونه میتوانم با مخترع ارتباط برقرار کنم؟