پروتکلها در چاه بی‌اعتمادی !

بنا به نظر کارشناسان اجتماعی، اگر دولت در دوران کرونا رفتاری متناسب، یکسان و مستمر داشت، امروز شاهد بی‌اعتمادی مردم به مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا و به تبع آن کاهش رعایت پروتکل‌های بهداشتی نبودیم. به گزارش آنا، برای چندمین بار در هفته‌های اخیر سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا از عدم رعایت پروتکل‌های […]

بنا به نظر کارشناسان اجتماعی، اگر دولت در دوران کرونا رفتاری متناسب، یکسان و مستمر داشت، امروز شاهد بی‌اعتمادی مردم به مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا و به تبع آن کاهش رعایت پروتکل‌های بهداشتی نبودیم.

به گزارش آنا، برای چندمین بار در هفته‌های اخیر سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا از عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی توسط مردم صحبت کرد. طبق اظهارات علیرضا رئیسی در آخرین جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا که روز گذشته برگزار شد، میانگین رعایت پروتکل‌ها در ایران به ۴۸ درصد رسیده است، یعنی کم‌تر از نیمی از مردم پروتکل‌ها را رعایت می‌کنند. این میزان رعایت شیوع ویروس را تشدید می‌کند و اکنون که در آغاز پیک پنجم یعنی آغاز جولان کرونای دلتای هندی هستیم، می‌تواند خطرناک باشد.

نکته قابل توجه در سخنان علیرضا رئیسی کاهش رعایت پروتکل‌هاست. یعنی اگر در ماه‌های گذشته ۶۰ یا ۷۰ درصد مردم در رعایت پروتکل‌ها مصر بودند، اکنون ۲۰ یا ۳۰ درصد کسانی که پروتکل‌ها را رعایت می‌کردند، نسبت به آن بی‌توجه شده‌اند. پرسش مهم این است که چرا مردمی که مرگ روزانه ۲۰۰ نفر را مشاهده می‌کنند، از رعایت پروتکل‌ها دست برمی‌دارند؟

جواب این پرسش از نگاه برخی کارشناسان اجتماعی شاید این باشد که مردم بعد از گذشت یک سال و نیم از شیوع کرونا نسبت به رعایت پروتکل‌ها خسته شده‌اند یا به این نتیجه رسیده‌اند که پروتکل‌ها در مقابل شیوع کرونا بی‌فایده هستند. همچنین کارشناسان معتقدند بسیاری از مردم به دلیل مشکلات معیشتی امکان رعایت پروتکل‌ها را ندارند مثلاً کارگران و کارمندانی که برای رفت‌وآمد به محل کارشان از متروهای شلوغ استفاده می‌کنند هیچ راه دیگری برای تردد ندارند تا جایگزین استفاده از مترو باشد.

رفتار جامعه بد یا خوب واکنشی به رفتار مسئولان است

اما چرا کسانی که اهل رعایت پروتکل‌ها بودند و در یک‌ سال‌ و نیم گذشته به پروتکل‌ها اعتنا می‌کردند، از شمار رعایت‌کنندگان خارج شده‌اند؟ آن هم در شرایطی که آمار رو به افزایش است و ۱۶۹ شهر کشور وضعیت بحرانی یا قرمز دارند و خطرناک‌ترین سویه کرونا در حال جولان است؟

سعید ایمانی، روانشناس اجتماعی در خصوص اینکه چرا مردم به تبلیغات رفتاری- بهداشتی دوران کرونا واکنش عکس نشان می‌دهند، می‌گوید «هر مسئله‌ای که از بُعد روانشناسی اجتماعی مورد مطالعه قرار می‌گیرد ابعاد مختلفی دارد، مانند همین رفتارهای متنوعی که مردم در قبال کرونا و رعایت پروتکل‌ها در آن دارند. از سوی دیگر ما رفتار مشخصی از سمت دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا در خصوص پروتکل‌ها نداشتیم که این می‌تواند باعث سردرگمی مردم شود. اگر دولت رفتار منسجمی داشت جامعه متناسب با او رفتار می‌کرد اما دولت رفتارهای متفاوتی و بعضاً متناقضی داشت، دولت اطلاعات متناقضی را به مردم بازتاب داد.»

این روانشناس اجتماعی معتقد است: «اگر دولت‌ها در شرایط بحرانی رفتاری متناقض داشته باشند، به اعتماد و باورهای مردم آسیب می‌زنند، در این میان و در ایام شیوع کرونا دولت نتوانست یک رفتار مستمر، منظم، یکپارچه و مناسب داشته باشد. ما در برهه‌های مختلف رفتارهای متفاوتی را از مسئولان دیدیم، رفتارهایی که مستقیماً بر فرهنگ مردم، معیشت آن‌ها، کسب‌وکار آن‌ها و آموزش فرزندان آن‌ها تاثیرگذار بود. دولت نمی‌تواند جامعه را از دیدگاه خودش و آنطور که دلخواهش است اداره بکند. آیا دولت در این یک‌ونیم سال خواسته‌ها و نیازهای جامعه‌ای را که برای آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کند، مورد ارزیابی قرار داد؟ در این مدت راهکار دولت برای کاهش آسیب‌ها چه بوده است؟ آیا به مباحث حمایتی توجه شد؟ در انتهای سال ۹۸ که کرونا آمد و دولت طرح فاصله‌گذاری را پیاده کرد، مردم همکاری بسیار خوبی داشتند. ما در ایران هجوم به مراکز خرید یا رفتارهای متناقض ندیدیم. مردم به ساختار بهداشت و درمان اعتماد کردند ولی نتیجه آن چه بود؟ اما در دراز مدت دولت رفتار نامناسبی داشت که سبب دلسردی مردم شد.»

مردم در قبال رفتار نامناسب دولت واکنش منفی نشان می‌دهند

ایمانی در ادامه می‌گوید «اما رفتار متعاقب دولت چه بود؟ از نظر معیشتی چه حمایتی انجام شد؟ آیا برای معیشت مردمی که در خانه ماندند کاری انجام شد؟ آیا به مشکلاتی که در خانواده‌ها پیش‌ می‌آمد توجه شد؟ در همین موعد یک و نیم ساله نظام آموزشی کشور چه فشاری به مردم وارد شد؟ آیا برای مدارس غیرحضوری زیرساختی وجود داشت؟ نظام آموزشی هم رفتارهای متنوع و متناقضی داشت که هزینه‌های آموزش را افزایش داد و بار آن را بر شانه خانواده‌ها انداخت.»

این روانشناس اجتماعی معتقد است: «خانواده‌ها مشکلات معیشتی، آموزشی و … را تجربه کردند و نه‌تنها نتوانستند به دولت تکیه کنند بلکه دولت مشکلات خود را بر دوش آن‌ها گذاشت.

وی می‌گوید: «وقتی مردم این رفتار را از دولت می‌بینند، به‌درست یا به‌غلط واکنش منفی نشان می‌دهند. بعضی وقت‌ها فکر می‌کنیم مردم به سمت خودکشی گروهی حرکت ‌می‌کنند؛ یک فرد امیدی به فرایندهای بعدی ندارد و مدام از خودش می‌پرسد که انتهای این وضعیت چه خواهد شد؟»

هزینه آموزش ۳۰ درصد افزایش داشت که بر دوش خانواده‌ بود

این روانشناس اجتماعی بر این باور است که ساختار اجتماعی کشور به‌خاطر رفتار نامناسب مسئولان آسیب دیده است. او معتقد است: «هزینه‌های زندگی بالاست و مردم برای تأمین مخارج زندگی دست به هر کاری می‌زنند، سیستم نظام خانواده آسیب دیده و بالاترین آمار طلاق مربوط به سال گذشته است، بحران آموزش شکل گرفت و آموزش و پرورش نتوانست ساختاری برای فرزندان ما درست کند، هزینه آموزش ۲۵ تا ۳۰ درصد برای خانواده‌ها افزایش پیدا کرد، آیا خانواده‌ها کشش آن را دارند که این حد از فشار را تحمل کنند؟»

ایمانی باور ندارد که دولت توانسته باشد مشکلی از مشکلات حوزه‌های آموزش، معیشت، رفاه، واکسیناسیون و غیره را در یک سال و نیم گذشته حل کند. برنامه‌ریزی‌ها غیرمتعهدانه و سطحی بودند و هیچ ارتباطی با مشکلات واقعی مردم نداشتند. از نظر این روانشناس جامعه سردرگم است و تاب آن را ندارد که ادامه دهد، در این شرایط رفتارها غیرقابل پیش‌بینی و واکنش‌ها حالتی لجوجانه خواهند داشت.

ایمانی می‌گوید: «برخی از مردم حتی به قیمت از دست دادن جانشان تمایلی به همراهی با دولت یا دستورات ستاد مقابله با کرونا ندارند و این لجاجت حاصل این رفتار است که دولت در کل دوران کرونا گفتار و رفتاری ثابت نداشت که باعث بی‌اعتمادی مردم شد.»

رفتار نامناسب دولت جامعه را به چاه بی‌اعتمادی انداخت

بنابراین اگر امروز می‌بینیم اعتماد به دولت کاهش پیدا کرده است و اگر شاهد عدول افراد از دستوراتی هستیم که در قالب پروتکل‌ها مقرر می‌شود، آن را باید به‌خاطر رفتار دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا دانست. اگر معتقد باشیم که نیاز به رفتار قهری بود ولی باید گفته شود که دولت حتی در رفتار قهری هم ثابت‌قدم نبود. قوانین ابلاغ می‌شدند ولی اما سفرها هم برقرار بودند. این رفتار کج‌دارومریز مسئولان محصولی به نام بی‌اعتمادی داشت و امروز سبب بی‌اعتقادی به دولت، بی‌اعتقادی به واکسن، بی‌اعتقادی به رعایت پروتکل‌ها و …. می‌شود.