پاریس، خاستگاه توقف موج اسلام گرایی در جهان
حرف آنلاین: اینجا پاریس است، 7 ژانویه 2015، ناگهان چند مرد مسلح و نقاب پوش با لباسهای سیاه (چیزی شبیه به پرچم داعش) دفتر نشریه شالی ابدو(CHARLIE HEBDO) را به رگبار بسته و چندین نفر را کشته و زخمی می کنند.سکوت و سکوت و سکوت فرانسه و اروپا را فرا می گیرد.هنوز نمی دانند(بخوانید نمی […]
حرف آنلاین:
اینجا پاریس است، 7 ژانویه 2015، ناگهان چند مرد مسلح و نقاب پوش با لباسهای سیاه (چیزی شبیه به پرچم داعش) دفتر نشریه شالی ابدو(CHARLIE HEBDO) را به رگبار بسته و چندین نفر را کشته و زخمی می کنند.سکوت و سکوت و سکوت فرانسه و اروپا را فرا می گیرد.هنوز نمی دانند(بخوانید نمی خواهند بدانند) چه اتفاقی افتاده است.
دولتمردان و مقامات مسئول قول پیگیری می دهند و به اظهار نظرات پراکنده اکتفا و مردم را به آرامش دعوت می کنند، چند روزی می گذرد و اتفاق دیگری در فرانسه می افتد که دولت را مجبور می شود فرانسه را به پادگان نظامی تبدیل کند و در خیابانها کسی جز نیروی امنیتی و پلیس دیده نشود، در راستای تشریح این وقایع و پسلرزه های بعد آن مطالبی قابل ذکر است:
1.در روز دوشنبه 10 ژانویه تظاهراتی در پاریس جهت محکوم کردن آن حادثه و همدردی با خانواده قربانیان برگزار می شود. اصل برگزاری چنین راهپیمایی جهت محکومیت کشتار و خشنونت و افراطی گرایی قابل دفاع است اما آنچه جزو طنزهای روزگار ما به شمار می آید حضور نتانیاهو نخست وزیر منفور اسراییل در صف اول این تظاهرات است.
انسان می ماند این فرد با کدام حیثیت آمده است که کشتار را محکوم کند؛ کسی که دستانش به خون هزاران فلسطینی آغشته شده و بیشترین کمک های تسلیحاتی، مالی و اطلاعاتی را به گروه تکفیری داعش برای نبرد با دولت و ملت دو کشور یعنی سوریه و عراق کرده است.
آیا همین گروه تکفیری که مسئولیت اقدامات تروریستی در فرانسه را به عهده گرفته باید محکوم اما همان گروه تروریستی در عراق و سوریه می جنگد باید حمایت شود؟ کدام یک را باید باور کرد؟ دم خروس یا قسم حضرت عباس؟
در ضمن حضور آنجلا مرکل، محمد عباس، داوود اغلو،ملک عبداله به همراه اولاند نیز جای تامل دارد. به نظر می آید دوستان خوبی برای هم هستند که هیچگاه همدیگر را تنها نمی گذارند.
2. بر همگان روشن شده است که یکی از مهمترین اهداف چنین اقدماتی ترویج اسلام هراسی در اروپا است. افزایش روز افزون گرایش مردم و جوانان اروپایی به اسلام و رویکرد مثبت شهروندان غربی به مفاهیم اسلامی دول استکباری را به دست پارچگی انداخته تا آنجایی که حاضرند برای جلوگیری از رشد اسلام در غرب دست به هر کاری بزنند. توجه به عبارات زیر ما را بیشتر با این واقعیت آشنا می سازد:
*دكتر “اسعد حیدر” كارشناس امور خاورمیانه: روند گرایش به اسلام از سال 1980 میلادی در فرانسه روبه گسترش نهاده است، اسلام تا سال 1980 به عنوان دین دوم رسمیتی نداشت، اما امروزه این یك حقیقت است كه اسلام دین دوم فرانسه تلقی می شود.
*روزنامه “ایل جورناله” از ایتالیا با چاپ مقالهای با عنوان “اسلام اروپا را تسخیر می كند” با صراحت می نویسد: «اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، تا دویست سال دیگر اروپا مسلمان خواهد شد و تمامی شاخص ها از جمله رشد جمعیت این پیش بینی را تایید می كند».
* اشپیگل: هم اكنون مسلمانان به بزرگترین اقلیت مذهبی در آلمان تبدیل شده است.
امروزه در غرب اسلام هراسی یک پروژه تعریف شده است و صدها اندیشمند و کارشناس غربی در این باب مشغول فعالیت هستند و نظریات و فرضیات مختلفی را بررسی و در مجامع علمی بیان می کنند، غرب پذیرفته که دین مبین اسلام و ندای حقیقت و بوی رحمت به سرعت در کشورهای غربی در حال نفوذ و گسترش است.
3.حمایت مسلمانان جهان از پیامبر بزرگوارشان در خور تحسین و ستایش است، هر زمان که دنیای زر و زور و تزویر به چهره آن پیامبر رحمت خاک پاشی نموده است، مسلمانان ثابت کرده اند که نمی توان مانع نورافشانی خورشید شد. به نظر می رسد روشنفکران عاقل دنیای غرب به میزان علاقمندی و دلدادگی مسلمانان جهان به پیامبر عزیزشان که چندین بار توسط لشکر رسانهای غرب در دنیای کاغذی و مجازی در برهههای مختلف با انتشار کاریکاتور موهن و توهین آمیز آزموده شده است، پی برده اند و دانسته اند که نمی توانند به سادگی میان آنها جدایی انداخت.
و اما بعد….
ما برای شناساندن دین مبین اسلام و بوی مهربانیها چه کارهایی را انجام داده ایم؟ آیا به وظیفه مسلمانی خود در این باره اندیشیده ایم؟بپذیریم که جهان تشنه اسلام است.
کریم طالبی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0