مجتبی برسنجی، قهرمان قهرمانان

حرف آنلاین: قهرمان اخلاق، ادب، مردانگی و پهلوانی در سوادکوه مازندران. اینجا صحبت از میدان ورزشی، گودهای کشتی، تشک تاتامی، استخر های ورزشی، کوهنوردی، موتور سواری و غیره نیست. اینجا صحبت از معرفی پهلوانی است که ره صد ساله انسانیت را یک شبه پی‌مودند. اینجا صحبت از غیرت جوان سوادکوهی‌ست که بندهای پوتینش را همانند کمان آرش، محکم کشیده تا از مرز سرزمین  پارسی و ایران ما با پیشینه‌ی کهن دفاع کند.

آری. کمتر کسی‌ست که نام و داستان زندگی مجتبی برسنجی برادربزرگتر یکی از سه قل‌های پسری رستم‌نما که از دوران نونهالی، نوجوانی، جوانی و بزرگ‌سالی یکه‌تاز میدان عاشقی بود. او چنان غرق در اخلاق و معرفت ‌بودن شد که گویی پسری دیگر از سرزمین سهراب متولد شد تا در همه حال به کمک نیازمندان بشتابد.

آری پسر سرزمین آب و ابشار و ایینه و پل ها خود پلی شده تا مردم از روی جسمش گذر کنند از رود و رودخانه ها همانند چشمه ی زلال کوه های سلسله جبال البرز وقتی هدف این است که ما از دایره انسانی خارج نشویم دیگر بستن یقه تا بیخ حلقوم معنایی ندارد. وقتی هدف این است که لقمه حرام بر سر سفره هایمان نبریم دیگر قفل بستن منقش مهر بر جبین صندل پوشیدن و آب برای وضو از خانه بردن  بر سرکار دیگر معنا ندارد. پسر سرزمین آبشار انچنان در یاری رساندن به دیگران می شتافت که گویی قهرمان دوی سرعت در المپیک افتخار افرینی کسب نماید. من که می دانم شما هم بدانید خواب است دلیل جاماندگی برخی از مسئولین بعد از انقلاب از قطار انسانیت و خدمت رسانی زیاده خواهی و دلوابستگی به سیم وزر دنیا بوده و هست چنان غرق در شهوت وثروت شده اند که اصلا یادشان رفت بدانند فرزند سرزمین کهن کشور ایران که احترام به یکتا پرستی و قانون اجتماعی از چند هزار سال قبل در اینجا چون خورشید می درخشید هنوز هم هستند شایسته فرزندانی که با سن جوانی و نوجوانی خرد پیری شان سجده گاه دیگران شده است .در این سطر شما می خوانید که شهید مجتبی برسنجی بزرگیش وادار کرد که دماوند هم در مقام انسانیت ادای احترام کند . در اولین روز محرم مزار پاک شهیدان و این شهید محل حضور نماینده عالی دولت و جمعی از سبزپوشان نیروهای نظامی و مسئولین شهری سوادکوه بود . پس از تلاوت چندی از ایات پاک ومنزه خداوند و سخنرانی و مداحی ،گمانم همگان قرار براین گذاشتند که به حرمت خون شهیدان احترام ویژه تلاششان را برای مردم دو برابر کنند.

اری همکارخبرنگارفعال وخوش ذوق اقا رضا ذاکری می گفت او سربازفداکار داوطلب درهمه موضوع بود هلال احمر در جاده های زمستانی سفیدپوش پراز برف زمستانی ، همیار پرستاران و پزشکان در اوج کرونا ، کمک رسانی به نیازمندان چه جسمی و چه معنوی ، حتی در روزهای دشواربا پرایدش برای جابجایی بیماران و مسافران جامانده در برف و باران وسیل وسیلاب لحظه ای درنگ نمی کرد تا اینکه در تاریخ ۲۵ اسفندماه ۹۹ به ارزوی دیرین خود در دفاع از حرم حضرت زینب کبری در سوریه گرفتار کمین دشمنان قسم خورده شیعیان و اسلام (داعشیان لعنتی) به لقاء الله پیوست.

تاخانه ای درعرش از ان خودکنندوما ازدیدنش بی بهره باشیم او در انسوی اسمانها سوسو می کندتا مقامات درظلمات جانماند و اخرت خود را سه طلاقه دنیا نکنند. اوخانه ای دردل کاینات ساخت تاما ازدیدنش بی بهره ماندیم اوکلبه ای کوجک درهفت اقلیم عاشقی ساخت تا الگوی خیلی ها باشد مجتبی خانه درخورشیدساخت تا گرمابخش خانه های سردمستضعفین و نیازمندان باشد.

ما ماندیم وفرق وتهیدستی ازاین دنیا

روحش سبزوشیرین و شاد ویادش درهم واره تاریخ جاویدوگرامی باد

\\\\\\\\\\

فریادبلندآفتاب است شهید

آرامش برگهای ناب است شهید

درپنجره شوق رسیدن به خدا

مفهوم قشنگ شعرناب است شهید