آمار سکوت؛ آشکار شدن مصرف سیگار در میان نوجوانان

فاطمه عربی/روزهای پایانی مدرسه و فصل امتحانات است. دانش‌آموزان مقاطع بالاتر هنوز مشغول امتحان دادن هستند. چند پسر نوجوان با عجله وارد کوچه بن‌بست می‌شوند. دو نفر از آنها به دیوار تکیه می‌دهند و تند و تند سیگار می‌کشند. نفر سوم سر کوچه کشیک می‌دهد. ساعت هنوز به ظهر نرسیده و هر روز آنها مهمان ناخوانده کوچه ما هستند. نزدیک‌ترین دبیرستان پسرانه فقط دو کوچه با این بن‌بست فاصله دارد. پسرکانی با لباس‌های یکدست که حتی پشت لب‌هایشان هنوز سبز نشده.

فاطمه عربی/روزهای پایانی مدرسه و فصل امتحانات است. دانش‌آموزان مقاطع بالاتر هنوز مشغول امتحان دادن هستند. چند پسر نوجوان با عجله وارد کوچه بن‌بست می‌شوند. دو نفر از آنها به دیوار تکیه می‌دهند و تند و تند سیگار می‌کشند. نفر سوم سر کوچه کشیک می‌دهد. ساعت هنوز به ظهر نرسیده و هر روز آنها مهمان ناخوانده کوچه ما هستند. نزدیک‌ترین دبیرستان پسرانه فقط دو کوچه با این بن‌بست فاصله دارد. پسرکانی با لباس‌های یکدست که حتی پشت لب‌هایشان هنوز سبز نشده.

این نسل، برخلاف نسل ما که ترجیح می‌داد پنهانی و در خفا هنجارشکنی کند، آشکارا به این کار دست می‌زند.

 

رویاهایی که دود می‌شوند

حضور دخترکان کم‌سن‌وسال، که هنوز معصومیت کودکی‌شان را پشت آن نقاب پرآرایش می‌توان دید، در مکان‌های عمومی با سیگار در دست، گویای همین وضعیت است. انگار کشیدن سیگار، ژستی مشترک برای نوجوانان این نسل شده است. شاید بتوان گفت رفتن به پارک، کافه یا سفره‌خانه، تفریحی کم‌هزینه برایشان به حساب می‌آید. آنها در این مکان‌ها، رویاهایشان را دود می‌کنند.

در شهرهای بزرگ‌تر این پدیده بیشتر دیده می‌شود. نوجوانی، مرحله سختی است؛ مرحله گذر از کودکی و ورود به جوانی. نوجوان مستعد رفتارهای پرخطر است و اگر از کودکی در خانواده مهارت‌های لازم برای «نه گفتن» را نیاموخته باشد، بعدها خانواده با چالش‌های جدی‌تری مواجه خواهد شد. خانواده باید همیشه پناهگاه امن برای فرزند باشد.

در جامعه ما، آمار دقیق و شفافی از شیوع و سن آغاز اعتیاد در دسترس نیست؛ درواقع مسئولان ترجیح می‌دهند کاهش سن اعتیاد پنهان بماند. این آمار پنهان، در سکوت مسئولان رو به افزایش است. همچنین از سوی آموزش‌وپرورش نیز آمار درستی درباره شیوع و افزایش مصرف دخانیات در بین دانش‌آموزان در دسترس نیست. چرا که بسیاری از مدیران مدارس ترجیح می‌دهند این موضوع را کتمان کنند. شفاف‌سازی برایشان پرهزینه است و باعث می‌شود خانواده‌ها کمتر از این مدارس استقبال کنند. مدیران منطقه نیز باید پاسخ‌گوی بالادستی‌ها باشند و به همین دلیل، موضوع در همان مرحله پنهان باقی می‌ماند. این را هم باید اضافه کرد که با وجود آگاهی مدیران مدارس، ترجیح آنها پاک کردن صورت‌مسئله است. فرصت بررسی و تحقیق را هم به پژوهشگران نمی‌دهند. از طرفی، داده‌های آماری دقیق را هم خود دانش‌آموزان به دلیل ترس یا فشار، پنهان می‌کنند. در حالی که چنین آماری باید از سطح مدارس جمع‌آوری و در اختیار مناطق و وزارت آموزش‌وپرورش قرار گیرد.

سال‌هاست خانواده‌ها و کارشناسان مسائل اجتماعی و تربیتی به کارکرد آموزش‌وپرورش نقد دارند. می‌توان این پرسش را مطرح کرد که واقعاً نقش آموزش‌وپرورش در مواجهه با این بحران چیست؟ مدارس ما، جدا از مقوله آموزش، در بخش پرورش و یادگیری مهارت‌های زندگی چقدر موفق عمل کرده‌اند؟

مصرف دخانیات توسط دانش‌آموزان نوجوان، که در برخی موارد حتی در کودکان دبستانی هم گزارش شده، یک هشدار بسیار جدی است. از مهم‌ترین چالش‌ها در پیشگیری از مصرف دخانیات در جامعه، جلوگیری از آغاز مصرف در سنین نوجوانی است.

 

مسائل پشت دیوار مدرسه، از آن مدرسه است

مدیر، معلم و تمام کادر آموزشی یک مدرسه می‌توانند برای کم کردن این چالش، در کلاس‌های آموزشی و مشاوره‌ای شرکت کنند. آنها باید آگاه باشند و مسائل پیرامونی آموزشی و تربیتی را به‌روز نگه دارند. لازم است به این باور برسند که هر آنچه پشت دیوار مدرسه اتفاق می‌افتد، از مسئولیت‌های خود مدرسه است. با پاک کردن صورت‌مسئله، آمار مصرف دخانیات در میان نوجوانان پایین نمی‌آید.

نوجوان برای پذیرفته شدن در گروه همسالانش، تلاش می‌کند همانند آنها رفتار کند. او بزرگ شدن را این‌گونه تعریف می‌کند. در مواجهه با چالش‌های زندگی، مدیران مدرسه باید بدون قضاوت و پیش‌داوری، با دانش‌آموزان همراهی کنند و مانند بازجو رفتار نکنند. تهدید یا اخراج دانش‌آموز هنجارشکن، فقط او را از جامعه طرد می‌کند و احتمال انجام رفتارهای پرخطر را افزایش می‌دهد. هرچه سن آغاز اعتیاد پایین‌تر باشد، سلامت روان به چالش جدی‌تری تبدیل می‌شود و این گروه از نظر روانی آسیب‌پذیرتر می‌شوند. در سنین بالاتر هم این آسیب‌ها می‌تواند به بزهکاری و مشکلات اجتماعی بیشتری منجر شود.

چند روز پیش، «۳۱ ماه مه» را به‌عنوان روز جهانی بدون دخانیات پشت سر گذاشتیم؛ روزی برای افزایش آگاهی عمومی از خطرهای دخانیات برای سلامت. در بسیاری از کشورها برنامه‌های جدی‌ای برای کاهش مصرف دخانیات، از جمله اعمال مالیات‌های سنگین بر سیگار، اجرا می‌شود. این کشورها با سیاست‌های مالیاتی هوشمندانه، موفقیت‌های چشمگیری در کاهش مصرف سیگار و کنترل قیمت آن داشته‌اند.

دریک طرح مطالعاتی درکشور که درسال۱۴۰۰ انجام‌شد، وضعیت مصرف دخانیات بررسی‌شد.نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که۱۴.۰۱درصد جمعیت کشور از محصولات دخانی استفاده‌می‌کنند.دراین میان۹.۳۳درصدسیگار و۴.۵درصد قلیان مصرف می‌کنند.این طرح مطالعاتی هرپنج سال یک‌بار انجام می‌شود.طبق نتایج به‌دست‌آمده از این طرح مطالعاتی؛۴.۴درصدزنان ایرانی محصولات دخانی مصرف می‌کنند که۷۷.درصدآن‌هاسیگاری و۳.۶۴درصدقلیان استعمال می‌کنند. واین آمار دربین مردان مصرف کننده محصولات دخانی۲۵.۸۸درصداست که۱۹.۹۵درصدمصرف کننده سیگار و۵.۵۶درصد قلیان هستند.

*آمارهای‌تکان‌دهنده‌اما پنهان

میزان مصرف دخانیات‌طی سال‌های۹۵تا۱۴۰۰‌میان مردان وزنان به ترتیب۳و۱۱درصددافزایش داشت.همچنین مصرف قلیان درسال۱۴۰۰ نسبت به سال۱۳۹۵ حدود۵۴درصدافزایش داشت. مصرف دخانیات درمیان مردان وزنان‌گروه سنی۱۸تا۲۴سال به ترتیب۳۴ و۹۰درصد افزایش داشت.مصرف سیگار درمیان زنان۱۸تا۲۴ سال به میزان۱۹۰درصد ودرمیان مردان دراین بازه سنی به هم 46 درصد‌افزایش داشت.

طبق این گزارش یک روند صعودی مصرف دخانیات در پنج‌سال داشته‌ایم.نه‌تنهاافزایش مصرف دخانیات درگروه سنی۱۸تا۲۴سال داشتیم بلکه درگروه سنی۲۵تا۳۴سال هم روند افزایش مصرف داشتیم.گرچه هنوز به طور رسمی آماری از مصرف مواد دخانی طی سه،چهار سال اخیر ارایه نشد اما دیده‌وشنیده‌ها حاکی از سیرصعودی این آماراست.آمارتکان دهنده اما پنهان. ازلابه‌لای سخنان مسولان وبعضی ازفعالان‌صنفی ومدنی می‌توان فهمید که آمارسکوت مصرف سیگار دربین نوجوانان وحتی جوانان روبه صعوداست.اگر تادیروزخانه محیط‌امن برای‌کودک‌بود اما با ورودبه دنیای‌نوجوانی وبیرون ازخانه،فضایی پرتلاطم وپرتنش راتجربه‌می‌کند. اگر مدرسه برای پرورش دانش‌آموزان برنامه ای درست متناسب با نیاز روز نوجوان نداشته باشد،چرا باید این همه سال ازعمر دانش‌آموز درمدرسه به‌هدربرود؟کارکرد معاون پرورشی وحضور معلم‌های‌پرورشی در مدرسه‌ها چیست؟همان‌طور که پرداختن به مسایل دینی و تاکید بر خواندن نماز جماعت درمدرسه از اولویت‌های برخی‌مدارس‌به شمار‌می‌آید،مهارت‌آموزی هم باید جزالویت‌های ساختاری این‌مدرسه‌ها باشد.

*برگزاری جشنواره ونمایشگاه‌هایی برای “نه”گفتن

تمامی‌مدرسه‌ها باید از دوران دبستان آموزش‌های‌لازم “مهارت نه گفتن” را درقالب داستان‌نویسی،نقاشی(متناسب با گروه سنی‌کودک)،بابرگزاری نمایشگاه آن‌ها‌رابا خطر‌های جدی که در بیرون ازخانه ومدرسه‌آن‌ها راتهدید می‌کند آشنا‌کنند.برای پایه‌های ششم تا دوازدهم هم کارگاه وآموزش‌های مختلف مثل‌تولید پویا‌نمایی، نوشتن برای روزنامه یا رادیو، روزنامه‌دیواری،برگزاری نمایشگاه‌های گروهی وانفرادی  عکس ونقاشی‌وهمچنین با برگزاری لیگ‌های مختلف ورزشی،آموزش‌های‌لازم را به دانش‌آموز نوجوان بدهند. حتی‌می‌توانند با دریافت مجوزهای‌لازم ازسوی‌برخی‌نهادها،بازدیدهایی از مراکز ترک‌اعتیاد داشته باشند. آموزش باید همیشه با نوآوری وخلاقیت همراه باشد.  با آموزش درست است که‌می‌توان مهارت‌های درست زندگی‌را به فرزندان‌مان آموزش دهیم.