گزارش حرف از افزایش سگ‌گزیدگی در مازندران؛

مرثیه‌ای برای قلاده‌های باز

ساری-گروه اجتماعی/در روزهایی که توجه افکار عمومی معطوف به بحران‌های بزرگ‌تری چون گرانی، آلودگی یا تنش‌های اجتماعی است، گاه یک حادثه ساده و تلخ در گوشه‌ای از یک شهر، تصویری تکان‌دهنده از کاستی‌های مدیریت شهری و اجتماعی به نمایش می‌گذارد. یکی از همین حوادث، ماجرای سگ‌گزیدگی کودک شش‌ساله در پارک ساری است؛ حادثه‌ای که در نگاه اول ممکن است یک اتفاق فردی و استثنایی به نظر برسد، اما در بستر آماری و اجتماعی، نشانه‌ای از یک بحران در حال رشد و غفلت‌زده است.

ساری-گروه اجتماعی/در روزهایی که توجه افکار عمومی معطوف به بحران‌های بزرگ‌تری چون گرانی، آلودگی یا تنش‌های اجتماعی است، گاه یک حادثه ساده و تلخ در گوشه‌ای از یک شهر، تصویری تکان‌دهنده از کاستی‌های مدیریت شهری و اجتماعی به نمایش می‌گذارد. یکی از همین حوادث، ماجرای سگ‌گزیدگی کودک شش‌ساله در پارک ساری است؛ حادثه‌ای که در نگاه اول ممکن است یک اتفاق فردی و استثنایی به نظر برسد، اما در بستر آماری و اجتماعی، نشانه‌ای از یک بحران در حال رشد و غفلت‌زده است.

بر اساس اعلام اداره‌کل پزشکی قانونی مازندران، در سه ماه نخست امسال ۵۰ مورد سگ‌گزیدگی در استان ثبت شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۹ درصد افزایش یافته است. در حالی که در سال گذشته مجموعاً ۱۶۳ نفر به دلیل گازگرفتگی سگ به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند، اگر این روند افزایشی ادامه یابد، آمار سال جاری به‌راحتی از این رقم عبور خواهد کرد.

 

افزایش 19 درصدی مصدومین ناشی از سگ گرفتگی طی 3 ماه امسال

 

مدیرکل پزشکی قانونی مازندران در این باره گفت: طی سه ماه امسال 50 مصدوم ناشی از گازگرفتگی سگ برای بررسی صدمات و جراحات به پزشکی قانونی مراجعه کردندکه این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 19درصد افزایش داشت.

علی عباسی با بیان اینکه که از این موارد  34 نفر مرد و مابقی زن هستند، افزود: بیشترین سن مصدومین ناشی از گاز گرفتگی سگ بین 31 تا 50 سال با 16نفر و کمترین سن زیر ده سال با 2 نفر گزارش شده است.

مدیرکل پزشکی قانونی استان تصریح کرد: بر اساس آمار ارجاعی از مراکز استان بیشترین آمار گاز گرفتگی سگ مربوط به شهرستان‌های بابل و آمل هر کدام  با 7 ،رامسر با  6 و  قائمشهر با 5 و کمترین آن مربوط به شهرستان‌های گلوگاه  ، بابلسر و عباس آباد  هر کدام با یک مورد گزارش شده است.

این آمار نشان می دهد که در سال گذشته (هزار و چهارصد وسه) 163مصدوم ناشی از گاز گرفتگی سگ برای بررسی صدمات و جراحات به پزشکی قانونی مراجعه کردند که 112 نفر مرد و ما بقی زن هستند.

این آمار تنها یک عدد خشک و بی‌روح نیست؛ بلکه پشت هر یک از این ارقام، فردی آسیب‌دیده، خانواده‌ای مضطرب، و نظام درمانی‌ای درگیر هزینه‌های غیرضروری قرار دارد. در گزارش پزشکی قانونی آمده که اکثر قربانیان سگ‌گزیدگی، مردان میان‌سال هستند (بازه سنی ۳۱ تا ۵۰ سال بیشترین قربانیان را دارد)، اما مواردی نیز در سنین پایین‌تر، از جمله کودکان، دیده می‌شود که نگرانی‌ها را دوچندان می‌کند.

اتفاق اخیر در پارک شهر ساری، به‌وضوح نشان داد که این دغدغه تا چه حد واقعی و ملموس است. کودک شش‌ساله‌ای به نام آریا در حال بازی در پارک بود که توسط یک سگ خانگی که قلاده‌اش باز شده بود، مورد حمله قرار گرفت. آن‌طور که مادر این کودک به رسانه‌ها گفته، صاحب سگ نه‌تنها اقدامی برای کنترل حیوان خود انجام نداد، بلکه بلافاصله پس از حادثه متواری شد.

 

ممنوع است اما

 

این حادثه در شرایطی رخ داده که دادستانی مازندران، در اردیبهشت‌ماه امسال، رسماً سگ‌گردانی در اماکن عمومی و پارک‌ها را ممنوع اعلام کرده بود. دادستان مرکز استان، علی‌اکبر عالیشاه، تصریح کرده بود که سگ‌گردانی موجب اخلال در امنیت و بهداشت روانی شهروندان شده و شهرداری‌ها موظف‌اند با نصب تابلوها و اقدامات بازدارنده، از ورود سگ‌ها به فضاهای عمومی جلوگیری کنند.

با این حال، حادثه اخیر نشان داد که فاصله میان قانون تا اجرا همچنان زیاد است. نه‌تنها تابلوهای هشدار در بسیاری از پارک‌ها نصب نشده، بلکه نظارت میدانی برای جلوگیری از تکرار چنین تخلفاتی نیز ضعیف است. از سوی دیگر، برخی مالکان سگ‌ها نیز بدون رعایت اصول نگهداری و کنترل، حیوانات خود را آزادانه در محیط‌های عمومی رها می‌کنند، بی‌آن‌که مسئولیت آسیب‌های احتمالی را بپذیرند.

در این میان، فرهنگ‌سازی عمومی و آموزش حقوق و تکالیف صاحبان حیوانات خانگی نیز موضوعی است که مغفول مانده است. در بسیاری از کشورها، نگهداری از سگ مستلزم آموزش، مجوز و حتی پرداخت مالیات است. اما در کشور ما، روند فزاینده علاقه‌مندی به حیوانات خانگی – که در جای خود قابل احترام است – گاه بدون ضابطه، آموزش یا آگاهی انجام می‌شود و در برخی موارد، به تهدیدی برای دیگر شهروندان بدل می‌گردد.

از منظر حقوقی، فرار صاحب سگ پس از حادثه، می‌تواند مصادیق بارز ترک صحنه جرم، اهمال در نگهداری حیوان، و بی‌توجهی به قوانین شهری تلقی شود. انتظار می‌رود نهادهای انتظامی و قضایی، با چنین تخلفاتی برخورد قاطع و علنی داشته باشند تا بازدارندگی لازم برای سایر موارد مشابه ایجاد شود.

از سوی دیگر، شهرداری‌ها و شوراهای شهر نیز باید نگاه جدی‌تری به مسئله زیست شهری و تعامل انسان و حیوان داشته باشند. ایجاد فضاهای ویژه برای حیوانات خانگی، وضع مقررات روشن درباره نگهداری، عقیم‌سازی و واکسیناسیون سگ‌های ولگرد، و اجرای طرح‌های نظارتی چندلایه می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد.

در پایان باید گفت که حادثه سگ‌گزیدگی آریا تنها یک هشدار تلخ نیست؛ بلکه نشانه‌ای از یک خلأ جدی در مدیریت شهری، فرهنگ‌سازی عمومی، و اجرای قانون است. اگر قرار است شهرهای ما ایمن، قابل زیست و انسانی باشند، نمی‌توان از کنار چنین وقایعی ساده گذشت. لازم است مسئولان، رسانه‌ها و شهروندان همگی به سهم خود، نسبت به این مسئله حساسیت نشان دهند تا زخم‌های بعدی، نه فقط بر تن که بر روان جامعه ننشیند.