دفن زباله، زخم ناسور در دلِ جنگل‌های هیرکانی

دفن زباله در استان‌های شمالی سال‌هاست به یکی از پرچالش‌ترین مسایل اجتماعی در این مناطق تبدیل شده است. دفن یکی از رایج‌ترین و شاید راحت‌ترین شیوه‌های مدیریت پسماند در استان مازندران است که از دهه‌های گذشته میراث ناموزون مدیریت شهری است.

الناز پاکنیا 

به گزارش حرف آنلاین ؛ در مازندران به دلیل ویژگی‌های جغرافیایی خاص و دارا بودن اراضی جنگلی با وسعت بسیار، در نبود مدیریت پسماند، به بهانه‌های مختلف زباله‌ها را در دل جنگل‌ها دفن یا به عبارتی پنهان کرده‌اند.

امروز زباله‌ها در دل جنگل‌های مازندران در مناطقی مانند زیراب، تنکابن، آمل، رامسر، نوشهر از پرچالش‌ترین مسایل زیست‌محیطی است و زخم ناسور این عفونت مدیریتی در دل جنگل‌ها، خودنمایی می‌کند.

زباله حتی در شهر ساحلی محمودآباد در نزدیک خط ساحلی دهه‌هاست دفن می‌شود و یا در امیرکلای بابل که اخیرا ویدیویی از آن منتشر شده است در زمین‌های کشاورزی دپو شده است.

حتی در سال‌های اخیر، با وجود همه مخالفت‌ها در منطقه جنگلی الیمالات نور، زباله‌های شهری دفن می‌شوند.

در چند هفته اخیر هم با ضرب‌الاجل رییس‌جمهور مبنی بر مدیریت مرکز دفن زباله موسوم به عمارت آمل در محور هراز، باز هم یک منطقه جنگلی با نام “شوکاشور” به این منظور در نظر گرفته شد که با مخالفت‌های اجتماعی و تجمع ۶ روزه مردم در این منطقه، این تصمیم بازپس گیری شد.

این امر نشان می‌دهد که هنوز هم جنگل‌ آسوده‌ترین شیوه برای مدیریت پسماند زباله است و اگرچه هیچ مسولی در مازندران در باره دفن زباله در دل جنگل‌ها حاضر به گفت‌وگو نشد اما واقعیتی است که نسل‌های آتی این سرزمین را تهدید می‌کند.

در سال‌های اخیر دو زباله‌سوز در شهرهای نوشهر و ساری به منظور مدیریت پسماند این شهرها راه‌اندازی شده است، زباله‌سوز نوشهر اگرچه به بهره‌برداری رسیده است اما گفته می‌شود از ظرفیت واقعی خود برای مدیریت پسماند بهره‌ نمی‌برد، در ساری نیز هنوز با وجود گذشت یک دهه از آغاز ساخت این پروژه، به بهره‌برداری نرسیده است.

سایت‌های پردازش زباله در شهرهای تنکابن، قایمشهر، ساری و آمل به منظور تفکیک زباله و دفن میزان کمتری زباله در دل جنگل‌ها برنامه‌ریزی شد اما این سایت‌ها نیز که برخی از آنها به بهره‌برداری نرسید و هم سایت‌های بهره‌برداری شده سهم چندانی در مدیریت پسماندهای مازندران نداشت.

تشکیل سازمان پسماند استان مازندران نیز اگرچه شاید به نظر می‌رسید که بتواند فعالیت مدیریت پسماند توسط شهرداری‌ها را از حالت جزیره‌ای خارج و انسجام بخشد نیز با عدم همراهی شهرداری‌ها، رها شد.

در نقطه دیگر اگرچه فعالان زیست‌محیطی معتقدند تنها مسیر مدیریت پسماندهای مازندران، از محل تفکیک زباله از مبدا می‌گذرد اما همچنان کمتر از ۵ درصد زباله‌های شهری نیز توسط شهرداری‌ها تفکیک نمی‌شود.

آنچه امروز با عنوان مافیای زباله از آن نام برده می‌شود، تفکیک زباله در مقصد یعنی در محل دپوی زباله است. در بیشتر مراکز دفن مازندران کارگران غیرایرانی غیرمجاز مشغول تفکیک زباله هستند، که به غیر از آسیب‌های بهداشتی و سلامت این تعداد کارگر، درآمد حاصل از آن مشخصا متولی خاصی ندارد.

شاید همان‌گونه که تجمع ۶ روزه مردم آمل در محل دفن اعلام شده جدید نشان داد، چالش‌ها و مسایل پیش‌روی مدیریت پسماند از محل ایجاد مراکز دفن جدید و حتی سایت‌های زباله‌سوز نمی‌گذرد.

مرکز دفن زباله عمارت در شهرهای مرکزی آمل بیش از ۴۰ سال و دفن زباله ساری در پشتکوه بیش از ۳۰ سال قدمت دارند و همه این مراکز قرار بود مراکز دفن موقت باشند اما نبود عزم و برنامه جدی در مدیریت پسماند استان و همچنین بی‌توجهی به مسایل زیست محیطی فاجعه‌بار بوده است‌.

ایجاد شیرابه در مسیر رودخانه‌ها و جنگل و نیز تولید گاز متان در محل دپوی زباله بحرانی است که زیست بوم طبیعی مازندران را تهدید می‌کند.

در طی سه دهه اخیر، میزان تولید زباله در این استان‌ها نه تنها کم نشده بلکه حتی به واسطه افزایش تعداد گردشگران، بیشتر هم شده است، امروز آنچه فعالان زیست محیطی به آن معتقدند تنها راه برون رفت از معضل زباله، عزم جدی در اجرای طرح‌های تفکیک زباله از مبدا و کاهش میزان تولید زباله از محل مدیریت مصرف است.

گروه‌های مردم‌نهاد موفقی در استان مازندران در این زمینه فعالیت دارند اما متاسفانه مدیریت کلان شهرها و شهرداری‌ها، نگاه اقتصادی به مساله زباله داشته و همچنان دفن را راحت‌ترین و سهل‌الوصول‌ترین مسیر برای مدیریت پسماند می‌دانند.

شاید از گذر همین مساله و مسیر، باید به رفع مشکلات زیست‌محیطی در دل جنگل‌های زیبا و بکر مازندران پرداخت.

آگاهی متولیان راهبردی‌ترین شیوه‌ای است که از گسترش عفونت و زخم ناسور جلوگیری کند.