درسِ عبرتی به نام ِ رامیلا
الناز پاک نیا- حرف مازندران : بلند مرتبه سازی در مازندران نه تنها یک شیوه برای استفاده کمتر از زمین محسوب می شود، بلکه در مازندران گردشگری و پرتقاضا، یک سرمایه گذاری نیز به شمار می آید. بلندمرتبه سازی برای جلوگیری از گسترش ویلاسازی در نوار ساحلی و نیز در اراضی جنگلی و کشاورزی این استان، تقریبا مخالفی در مازندران ندارد اما خاکستر شدن یکی از بزرگترین برج های گردشگری در چالوس در نبود تجهیزات آتش نشانی، نشان داد که زیرساخت های لازم برای بهره گیری از این شیوه مدیریتی در استان مازندران وجود ندارد. […]
الناز پاک نیا- حرف مازندران : بلند مرتبه سازی در مازندران نه تنها یک شیوه برای استفاده کمتر از زمین محسوب می شود، بلکه در مازندران گردشگری و پرتقاضا، یک سرمایه گذاری نیز به شمار می آید.
بلندمرتبه سازی برای جلوگیری از گسترش ویلاسازی در نوار ساحلی و نیز در اراضی جنگلی و کشاورزی این استان، تقریبا مخالفی در مازندران ندارد اما خاکستر شدن یکی از بزرگترین برج های گردشگری در چالوس در نبود تجهیزات آتش نشانی، نشان داد که زیرساخت های لازم برای بهره گیری از این شیوه مدیریتی در استان مازندران وجود ندارد.
صدور مجوز ساخت واحدهای بلندمرتبه در شهرها، روستاها و بخش ها، در حالی صورت می گیرد که در کنار رعایت ایمنی ساخت واحدهای بلندمرتبه، در شهرها و بخش ها نیز تجهیزات لازم برای مدیریت بحران وجود ندارد.
بخشداری ها و دهیاری ها در مازندران، به لحاظ دارا بودن خودروها و تجهیزات مدیریت بحران در فقر کامل به سر می برند و آتش نشانی و خدمات مدیریت بحران شهری در مواقع لزوم به این بخش ها اعزام می شوند.
با این وجود صدور مجوزهای ساخت و ساز در بخش ها و روستاها با فقدان تجهیزات ایمنی، باید زنگ خطر را برای مسئولان این حوزه مانند مدیریت بحران و دفاتر امور روستایی و امور شهری استانداری به صدا در آورد.
به این ترتیب همگان می دانستند که برج های بلند سر به فلک کشیده در مناطق شهری و بیشتر در نوار ساحلی مازندران، در حالی احداث می شوند که تجهیزات آتش نشانی لازم در این زمینه وجود ندارد.
اگرچه امروز مازندران را استان گردشگری می دانیم اما درآمدهای حاصل از این امر هیچ گاه در سبد درآمدهایی که منجر به توسعه استان شود، قرار نگرفته است که اگر قرار گرفته بود، می باید به تناسب استقبال گردشگران، توسعه این استان مانند برخورداری از قطار درون شهری، راه های دسترسی مناسب و یا در حوزه مدیریت شهری در روزآمدکردن تجهیزات شهرداری ها و امکاناتی از این دست را شاهد می بودیم.
این واحدهای مسکونی و تجاری در حالی احداث می شوند که عوارض دریافتی از آنان که می تواند بخشی از نیازهای توسعه ای منطقه را در شهرها و بخش ها رفع کند، با خطاها و اشتباه ها و عناوینی مانند حمایت از سرمایه گذاری در دریافت، مشمول مرور زمان و یا تخفیفات ویژه می شوند و از این رهاورد نیز این مناطق حاصلی ندارند.
خاکستر شدن رامیلا در بخش مرکزی چالوس نشان داد که عوارض دریافتی ناشی از ساخت آن و برج هایی مانند آن، رهاوردی برای منفعت عام ندارد و حمایت از سرمایه گذاری راه را برای جذب درآمدهای لازم می ببندد که معتقدیم سرمایه گذاران ابتدا با وظایف قانونی خود در برابر منفعت عام منطقه را در نظر بگیرند.
در سال های اخیر، اقبال سرمایه گذاران به ساخت و ساز در بخش ها و روستاها به دلیل تخفیفات ویژه در صدور پروانه و سهل گرفتن در مجوزهای لازم و نیز به بهانه طرح های توسعه روستایی، رونق یافته است در حالی که این مناطق از امکانات لازم به ویژه در حوزه مدیریت بحران برای مواقع این چنینی برخوردار نیست. حتی در زیرساخت های آب و برق و مسائل اینچنینی نیز این مناطق توان خدمات دهی محلی دارند اما با افزایش ساخت و سازها، خدماتی بیشتر از ظرفیت در نظر گرفته شده ارائه می دهند.
در شهرها نیز خرید تجهیزات آتش نشانی با اعتبارات داخلی شهرها میسر می شود اما درآمدزایی در شهرهای مازندران نیز به دلیل همان مواردی که گفته شد و نیز تحریم ها و گران شدن هزینه خرید این دستگاه ها میسر نمی شود.
کوچک شدن شهرها و چندپارچه شدن مازندران با عناوینی مانند مستقل شدن شهرها از یکدیگر بخش دیگری از معضلات این استان در بهره مندی از توسعه همه جانبه است. مساله ای که موجب می شود، توان شهرداری ها و مدیریت های شهری در استان کاهش یافته و نتوانند در اندازه کلان شهرها، از خدمات و تجهیزات برخوردار باشند.
نبود مدیریت یکپارچه شهری، حداقل در سطح استان نیز نتوانسته است در سال های اخیر، در این حوزه به کمک شهرداری ها آمده و با تجمیع اعتبارات دولتی و توان درآمد داخلی شهرهای استان در تجهیزات اطفای حریق و یا مدیریت حوادث به دستاورد مناسبی برسد.
همچنین اعتبارات دولتی اندک اختصاص یافته به مازندران نیز در حوزه مدیریت بحران چشمگیر نبوده است از این رو مازندران همچنین در فقر تجهیزات به روز آتش نشانی و ایمنی با وجود صدها هکتار جنگل و تالاب و دریا به سر می برد.
در بخش جنگلی نیز سال هاست ناب ترین و بکرترین جنگل های مازندران در آتش بی توجهی گردشگران و نیز نبود امکانات اطفای حریق از میان می رود اما مازندران فاقد تجهیزات مدیریت بحران در این بخش نیز هست.
تجمیع و داشتن برنامه استانی برای مازندرانی که به مثابه یک کلان شهر در نظر گرفته شود، شاید بزرگترین درست عبرت خاکستر شدن رامیلای 17 طبقه بود. رامیلا خاکستر نمی شد اگر مدیریت کلان مازندران در حوزه شهری و روستایی در سال های اخیر از امکانات اطفای حریق هوایی در استان بهره مند بود.
رامیلا خاکستر نمی شد اگر مدیریت بحران زده شهرداری ها و شوراهای مازندران، با راه اندازی پایگاه جامع مدیریت بحران شهری و نیز رایزنی های ملی، نسبت به خرید امکانات اطفای حریق، ایمنی و جلوگیری از بحران در مازندرانی که یکی از استان های بلاخیز کشور محسوب می شود، اقداماتی صورت می گرفت.
امروز بیش از آنکه نیاز داشته باشیم، شهرها، بخش ها، روستاها و دهیاری های جدید به مازندران افزوده شود، مازندران نیازمند نگاه یکپارچه استانی است. مازندران کلان شهر و واحد می تواند از خسارت های جانی و مالی و نیز کاهش اعتبار برند گردشگری این استان جلوگیری کند و تولید ناخالص داخلی مازندران را بهبود بخشد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0