خوزستان؛ آیینه عبرت مازندران
گروه اجتماعی ساختن سد برای جمع آوری آب های سطحی و مدیریت روان آب ها در حالی یكی از روش های پرطرفدار مدیریت آب در ایران محسوب می شود كه بسیاری از كارشناسان با این روش مخالفند و معتقدند كه گسترش سدسازی در مناطقی مانند شمال ایران، در درازمدت آسیب های متعددی خواهد داشت. امروز […]
گروه اجتماعی
ساختن سد برای جمع آوری آب های سطحی و مدیریت روان آب ها در حالی یكی از روش های پرطرفدار مدیریت آب در ایران محسوب می شود كه بسیاری از كارشناسان با این روش مخالفند و معتقدند كه گسترش سدسازی در مناطقی مانند شمال ایران، در درازمدت آسیب های متعددی خواهد داشت. امروز که خوزستان به واسطه سدسازی ها روزهای پرتنش بی آبی را می گذراند و کشاورزی و دامداری این منطقه به مرز نابودی رسیده است، کارشناسان معتقدند ادامه روند سدسازی در مازندران نیز ممکن این استان را به روز خوزستان دچار کند.
مهار آب های سطحی در مازندران که استان پرآبی به شمار می رود در دو دهه اخیر همواره پرچالش بوده است و این بهانه روند سدسازی های اخیر در این استان است.
سدسازی را نه به طور كامل می توان نفی كرد و نه می توان گفت كه امری كاملا مثبت است، بویژه وقتی كه بحث سدسازی برای مناطق شمالی ایران و استانی مانند مازندران كه محیط زیست حساس و شكننده ای دارد مطرح می شود.
در مازندران چند پروژه بزرگ سدسازی طی چند دهه اخیر تعریف شده است. سد البرز نخستین سد بزرگی است كه در مازندران ایجاد شده است. سد گلورد هم در شرق مازندران سال گذشته آبگیری شد و سد بزرگ هراز هم در حال ساخت است تا نیاز آبی مناطق پایین دست را تأمین كند.
علاوه بر این سدها، برای مدیریت منابع آبی مازندران، 10 سد دیگر نیز در اندازه های مختلف تعریف شده كه طبق برنامه ها باید تا سال 1425 به بهره برداری برسند. با بهره برداری از این سدها، میزان مهار آب های سطحی در مازندران به 38 درصد می رسد.
هزینه های سدسازی
به هر حال سدسازی بخش قابل توجهی از آب های سطحی را مهار می كند؛ پس دلیل مخالفت برخی فعالان محیط زیست با سدسازی یا فاصله گرفتن كشورهای توسعه یافته با سدسازی چیست؟ چرا از حدود 2 دهه پیش تا كنون یك نهاد بین المللی برای بررسی آسیب های سدسازی در دنیا تشكیل شد و با عنوان كمیسیون جهانی سدها با نام مخفف دبلیو سی دی در حال پیگیری این موضوع در مناطق مختلف دنیاست؟
نتیجه یافته های این كمیسیون جهانی نشان داد كه با وجود ایفای نقش سدها در توسعه جوامع، هزینه های زیاد و گاهی غیرضروری نیز در بخش های اجتماعی، محیط زیستی و طبیعی ایجاد شده است.
امروز مخالفان سدسازی چند دلیل را مطرح می كنند. تخریب بخش هایی از محیط زیست، تغییر اقلیم و حتی پوشش گیاهی در مناطق پیرامونی سد و دریاچه پشت آن، جابه جایی و مهاجرت اجباری و برخی مسائل فنی دلایل اصلی این مخالفت هستند.
بخشی از استدلال این كارشناسان در استانی مانند مازندران دارای مصداق است. برای نمونه با آبگیری هر سد در منطقه ای مانند مازندران، بخش زیادی از جنگل ها باید تخریب شود و زیر آب برود. یا ایجاد دریاچه پشت سد، به دلیل نفوذ آب به لایه های زمین در شعاعی مشخص و همچنین افزایش رطوبت و میزان شرجی مناطق اطراف، اقلیم آن منطقه را تغییر می دهد.
در این مورد می توان به تغییر آب و هوای مناطق كوهستانی سوادكوه مانند آلاشت در بهار و تابستان پس از آبگیری سد البرز طی سال های اخیر اشاره كرد. مناطقی كه تابستان های خشك و خنكی داشتند، چند سال است كه با افزایش دمای هوا، به خاطر بالا رفتن رطوبت ناشی از تبخیر آب دریاچه سد لفور، مانند مناطق پایین دست شرجی و رطوبتی شده اند.
مهاجرت هم بخش جدایی ناپذیر ساخت سد در مناطقی مانند مازندران است. با ساخت سدهای البرز و گلورد روستاهای متعددی به زیر آب رفتند و ساكنان این روستاها ناچار به مهاجرت شدند. طبیعتاً مهاجرت امری پیامددار است و نمی توان از چالش های آن چشم پوشید.
بررسی های كمیسیون جهانی سدها در سال 2000 نشان می داد كه ساخت سدها در نقاط مختلف دنیا، سبب مهاجرت اجباری حدود 40 تا 80 میلیون نفر شد.
فرصت های پشت سد
با این حال سدسازی با هدف تأمین نیاز آبی بویژه در بخش كشاورزی، همچنان مورد توجه مسئولان و برنامه ریزان قرار دارد و برای آن اعتبارات كلانی در نظر گرفته می شود. حتی مسئولان این حوزه به پیامدهای مثبت سدسازی مانند اشتغالزایی و تبدیل شدن به جاذبه گردشگری به عنوان فرصت سازی های سدسازی علاوه بر تأمین آب نظر دارند.
* چراییِ مناسب نبودن سدهای بزرگ
اما این نگرش مورد تأیید كارشناسان نیست. به عبارت بهتر، كارشناسان موافق با ساخت سد، شكل دیگری از ذخیره سازی آب در سازه های انسان ساخت را برای مناطق شمالی ایران و استانی مانند مازندران تأیید می كنند كه همان سازه های بومی یا آب بندان ها هستند.
دكتر بابك مؤمنی پژوهشگر حوزه منابع آبی و سازه های مرتبط با آب معتقد است كه مناطق شمالی ایران به دلیل مجاورت با دریای خزر و وجود رشته كوه طولانی البرز در امتداد آن از میانگین بارندگی بیشتری نسبت به سایر نقاط كشور برخوردار بوده و منابع آبی قابل استحصال در صورت مدیریت درست به راحتی پاسخگوی كل نیازهای آبی در بخش های كشاورزی، صنعت و آشامیدنی است.
چالش دیگری كه كارشناسان مدیریت منابع آبی به آن اشاره دارد، هزینه بر بودن انتقال آب از سدهای مخزنی بزرگ به مناطق پایین دست است. در حالی كه تقویت آب بندان های موجود كه افزون بر 800 قطعه آن در مازندران وجود دارد و ساخت بندها و سدهای كوچك در مناطق مختلف، با هزینه ای بسیار كمتر از ساخت سدهای بزرگ و بدون پیامدهای مطرح شده، برای انتقال آب هزینه ای به منظور ایجاد كانال نیاز ندارد.
* بازگشت به تجربه درست گذشتگان
این نگرش هر چند كه در بین مسئولان چندان پررنگ نیست، اما با توجه به اختصاص دادن بیش از 670 میلیارد تومان بودجه برای بهسازی آب بندان های سه استان شمالی، به نظر می رسد كه مورد توجه قرار گرفته است. ضمن این كه مسئولان حفاظت محیط زیست از معدود مسئولانی هستند كه عمدتا با این نگرش موافقند.
خشكسالی و كم آبی طی سال های اخیر مازندران را كه 147 شاخه رودخانه دارد، به شكل مشهودی با چالش مواجه كرده است و شاید به همین دلیل تقاضا برای ساخته شدن سد بین برخی اقشار نیز بیشتر شده باشد، اما یك پرسش مهم در این بین مطرح می شود و آن این كه ساخت سدهای مخزنی بزرگ در صورتی كه مدیریت مصرف اصلاح نشود و سازگاری به كم آبی كمتر از تأمین آب به هر قیمت مورد توجه باشد، تا چه زمانی می تواند پاسخگوی نیازهای آبی باشد؟
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0