گفت وگوی حرف مازندران با یک کارشناس توسعه کسب و کار؛ تجارت نجات دهنده اقتصاد مازندران

اسحق پاک نیا/اقتصاد مازندران بحث های چالش برانگیزی برای اولویت بندی دارد که نهایتا در سند توسعه استان، کشاورزی و پس از آن گردشگری لحاظ شده اما  به نظر می رسد این مدل اولویت بندی  نتوانسته موفقیتی برای اقتصاد استان ایجاد کند. براساس بررسی های صورت گرفته، تجارت می تواند گره گشای مشکلات اقتصادی  مازندران باشد، به همین دلیل با سیدمحمود مهدی زاده کارشناس توسعه کسب و کار و راهبر زنجیره ارزش استان مازندران به گفت و گو نشستیم.

اسحق پاک نیا/اقتصاد مازندران بحث های چالش برانگیزی برای اولویت بندی دارد که نهایتا در سند توسعه استان، کشاورزی و پس از آن گردشگری لحاظ شده اما  به نظر می رسد این مدل اولویت بندی  نتوانسته موفقیتی برای اقتصاد استان ایجاد کند. براساس بررسی های صورت گرفته، تجارت می تواند گره گشای مشکلات اقتصادی  مازندران باشد، به همین دلیل با سیدمحمود مهدی زاده کارشناس توسعه کسب و کار و راهبر زنجیره ارزش استان مازندران به گفت و گو نشستیم.

 

به نظر شما مزیت مازندران در توسعه اقتصادی چه باید باشد؟

نگاه های مختلفی به حوزه اقتصادی مازندران وجود دارد، اما به نظر می رسد حوزه تجارت که می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد توجه کمتری را در نزد فعالان و مدیران به خود دیده و برنامه منسجمی هم برای آن وجود ندارد.

 

در حوزه تجارت ؛ استان مازندران در چه جایگاهی قرار دارد؟

تجارت مقوله ای داد و ستدی است، بشر برای رفاه بهتر به سمت این رفته است آنچیزی که خود دارد تعویض کند با چیزی که خود ندارد. این در طول تاریخ منجر به ایجاد تمام زیرساخت ها در حوزه بین المللی شده است.   مازندران که جزیی از ایران است و جزیی از تجارت جهانی که آن هم به دلیل مزیت سرزمینی بوده، مازندران جزیی از راه ابریشم به شمار می رفته، راهی که شرق  و غرب را به هم وصل می کرده است، مزیت سرزمینی ما جزیی از  مزیت روز دنیا به شمار می رود. براساس این مزیت می توانستیم کالا را از شرق به غرب منتقل کرده و باعث ایجاد رفاه ساکنین باشیم و از این گذر برای خود خلق ارزش کنیم. سه مزیت فرهنگ و تمدن، انرژی و جغرافیا از مزیت های اصلی است و باید از این سه مزیت استفاده کرده و به سمت توسعه حرکت کنیم. یکی از مزیت های مازندران، مزیت جغرافیایی است که مازندران بسیار در جایگاه خوبی قرار دارد و مهمترین مساله ای که بالاترین مزیت را در حوزه تجارت دارد، مزیت جغرافیایی است.

 

پیشینه مازندران در مزیت جغرافیایی می تواند بر مزیت های دیگر غلبه کند؟

کاملا درست است، زمانی که تاریخ نیز می خوانیم باز هم مزیت جغرافیایی مازندران برای تامین کالای کل کشور مهم بوده است، مازندران دروازه ورود بسیاری از کالاها به کشور بوده است.

 

اگر بخواهید این موضوع با پیشینه موجود به روز توصیف کنید و بگویید که امروز مازندران در مزیت جغرافیایی چه جایگاهی دارید، چه می گویید؟

 در حوزه جغرافیایی باید کمی به اتفاقاتی یک دهه اخیر در دنیا رخ داده است باید نگاهی بیندازیم، بحث احیای راه ابریشم نوین که توسط دولت چین انجام می شود، پروژه ای شامل یک کمربند است و نظر دولت چین بر این است که خود را از دریا جدا کند. چون 80درصد تجارت چین از طریق دریا صورت می گیرد و اگر مشکلاتی در حوزه همسایگانی در دریا رخ دهد مشکلات چین تشدید می شود. این کشور در احیای جاده ابریشم از شمال چین می خواهند به اروپا برسند. کشورهایی که از طریق آسیای میانه به اروپا از طریق کریدورهایی که تعریف کرده است در حال برنامه ریزی بوده که اتفاقا  دو کریدور از وسط و شمال دریای خزر عبور می کند.

اگر مازندران خود را به این کریدورها وصل کند چه از مازندران اینها عبور کنند و چه نکند، به راحتی می تواند به 60کشور دنیا متصل شود به راحتی تامین مواد اولیه و دسترسی به بازار این کشورها به ویژه کشور چین را در کنار خود داشته باشد. کریدور دیگر کریدوری است که روسیه آن را دنبال می کند، روسیه به دنبال آب های گرم خلیج فارس و دریای عمان است و امروز با جنگ اکراین از طریق خزر این کریدور شمال به جنوب را می خواهد احیا کند. یک کریدور را هند دنبال می کند که  از طریق شرق کشور به روسیه اتصال یابد. مازندران با مزیت جغرافیایی می تواند ایران هند روسیه و چین را به هم وصل کند.

 

مازندران تقریبا می تواند ارتباط مستقیم با کریدورهای اصلی دنیا داشته باشد برای این امر چه اقداماتی مورد نیاز است؟

 

در حوزه ملی در وزارت راه این کریدورها زمانی جدی گرفته شد اما بعدها کنار گذاشته است. متاسفانه در کشور ما، تجارت به صورت عمومی سرکوب شده است. در صورتی که سبقه دیرینه و تاریخی ما جز مقولاتی است که به آن پرداخته شده است. امروز تجارت به خوبی می تواند به مازندران کمک کند اما به اندازه کافی به آن پرداخته نمی شود. اگر نتوانیم به بازارهای جهانی دست یابیم منابع خود را از دست می دهیم. منابع ما به بهترین حالت ایجاد ارزش افزوده می کند. چون هنوز ذهن مسئولان و نگاه حاکمیتی در تولید گیر کرده است این نگاه حاکمیتی با گیر کردن در تجارت باعث شده است بخش تجارت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد.

واژه دلالی در فرهنگ عامه ما و در میان مردم تعاریفی دارد که به تجارت ضرر زده است. مثلا در مازندران برداشت مرکبات در دو ماه سال افزایش می یابد، سه میلیون تن عرضه وجود دارد اما د راین دو ماه صد هزار تن تقاضا  هم وجود ندارد. افرادی محصول را از باغدار خریداری نمی کنند تا کشاورز مجبور شود به قیمت ارزان فروخته تا محصول از میان برود اما در شب عید تقاضا چندین برابر می شود، از باغدار 5هزار تومان خریداری شده به به قیمت 100 هزار تومن به فروش می رسد.

عده دیگری هستند که تاسیسات ایجاد می کنند، انبار صفردرجه، سبد می خرند، کارگر می گیرند، زمانی که تقاضا اندک است از کشاورز خریداری می کند، محصول از میان نمی رود، این محصول در سردخانه و انبارها نگه داری می شود و در هفته های منتهی به عید محصول عرضه می شود. به جای اینکه  به این افراد توجه شود که ارزش افزوده ایجاد می کنند و از تقاضا حمایت می کنند، به این افراد بگوییم تاجر به اینها می گوییم دلال.

این تفکرات باید در جامعه ما تغییر کند. این کریدورها در نگاه حکمرانی ما تغییر نکرده است. چون در حوزه تجارت نگاه خوبی نداریم.

 

در سال های اخیر شاهد سفرهای استانی و ملی از مازندران برای تجارت هستیم اما عدم تحقق اهداف این سفرها با انتقاداتی مواجه شده، چرا با وجود مزیت، مقوله تجارت برای مازندران باید اولویت اصلی باشد؟

 

اولویت از منظر من این است که همیشه منابع ما محدود است، اولویت زمانی ارزشمند می یابد که زمانی که    منابع شما به کمترین حالت رسیده آن اولویت شما را نجات دهد. اولویت اگر تجارت باشد می تواند مازندران را نجات دهد.در کار توسعه ای باید یک نخ تسبیح داشته باشیم تا همه تصمیم ها حول آن حرکت کند. آموزش ها و سخنرانی ها و حتی تبلیغات محیطی، همه باید در حول یک موضوع باشند تا بتوان موفق شد.

امروز در برخی جلسات مدیران استان می گویند سه میلیون تن تولید داریم اگر امسال نیم تن به آن اضافه شود ما چه خواهیم کرد. این نگاه چون یک دهه نگاه تولید وجود داشت به تجارت توجه نشد برای همین از افزایش تولید نگران می شوند.

امروز اگر نمی توانیم تولید کنیم از کشوری به کشوری دیگر تجارت خواهیم کرد. برای همین است که کشورهای همسایه ما مورد تحریم قرار می گیرند و  ما نمی توانیم نیاز آنها را برطرف کنیم. اما برخی کشورهای همسایه ما بدون اینکه تولید کنند با زیرساخت های ایجاد شده محصولات ما را به کشورهای دیگر فروختند و تجارت خود را رونق دادند. محصولات تولیدی ما نه تنها استانداردهای دنیا را نداشت و نتوانستیم صادر کنیم از فرصت تجارت کشورهای همسایه و منطقه هم بهره نبردیم چون برای تجارت برنامه ای نداشتیم.

سفرهای خارجی شرکت سهامی نیست، براساس استراتژی صورت می گیرد اینگونه نیست که هر بار ده نفر برود و هیچ تیمی هم برنامه ای نداشته باشد. در صادرات هم گاهی برنامه های توسعه تجارت خود را از میان برده ایم. در کشورهای همسایه خودمان با خودمان رقابت داریم و هر برندی محدود و به صورت پراکنده صادرات انجام می دهد.

 

چرا در بحث مزیت ها اصرار داریم همه محصولات را خودمان تولید کنیم؟

وقتی می گوییم نخ تسبیح ما تجارت باشد، می رویم سمت مزیت ها یعنی چیزی که می توانیم بفروشیم. در این فرصت به چند آیتم توجه می کنیم. یکی از این آیتم ها تولید انبوه در طول سال است. اینکه بتوانید به قیمت رقابتی به من محصولی ارائه کنید، محصول قابل ردیابی باشد، شناسنامه داشته باشد، روند رشد و تولید آن مشخص باشد. یکی از علت هایی که خیلی راحت تحریم می شویم این است که نقشی در تامین زنجیره کالا نداریم. اگر بتوانیم کالایی تولید کنیم که سهم بازار کسب کنیم امکان تحریم ها بسیار کاهش می یابد.

 

در مازندران این موضوع باید از کجا شروع شود؟

باید کمیته و کارگروهی تشکیل شود که اگر امروز تشکیل شود تا فردا، بسیار فرق دارد. این کارگروه روند توسعه این کریدورها را هر روز بررسی کند که به کجا کشیده شده است. تمام اتفاقات سیاسی و اقتصادی منطقه مربوط به کریدورها باید بررسی شود.  با اطلاعات روز دنیا می توان برای حوزه اقتصادی و تجارت مازندران برنامه ریزی کرد. هرچه  اقتصاد مازندران به اقتصاد بقیه  کشورها گره عمیق تری بخورد صلابت اقتصادی بیشتری خواهیم داشت. در بسیاری از حوزه ها نیاز به تولید نداریم و می توانیم تجارت کنیم.  تا نتوانیم بسیاری از کشورها چه در محصول و چه در تامین مواد اولیه به خودمان وابسته نکنیم در اقتصاد موفق نخواهیم بود و مسیر این موفقیت از محل تجارت محصول می گذرد.

 

نظر شما برای عمومی کردن این  تفکر و این جنبه از توسعه اقتصادی چیست؟

در همه زمینه ها اگر بخواهیم کار توسعه ای انجام دهیم باید آموزش دهیم، یک راه آموزش عمومی است مردم باید بدانند که تجارت خوب است و بد نیست. ما باید آموزش دهیم که به وجود آمدن تاجر مساله بدی نیست. واردات هم بد نیست به واردات لزوم تجارت است. مواد رده پایین را وارد کنید،  ارزش افزوده ایجاد کرده و صادر کنید. هم کشورهای هدف و هم کشورهای مقصد را با این شیوه به خودمان وابسته می کنیم و آرای آنان را در مجامع جهانی خواهیم داشت. برای همین است که از این منظر تجارت را امری ضروری می دانیم. یکی از پایه ها آموزش عمومی است، از طریق رسانه ها ائمه جمعه و جماعت، باید بگوییم اگر می خواهیم توسعه پیدا کنیم و در برابر فشارهای سخت بتوانیم برنامه داشته باشیم باید در میدانی فعال باشیم که همبستگی و هم ادبیاتی بیشتری را تولید کنیم. بعد در مراکز آموزشی و دانشگاه ها آموزش های لازم در حوزه تجارت داشته باشیم.

 

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به نظر شما برنامه مازندران درحوزه توسعه به عنوان یک مطالبه چه باید باشد؟

خیلی از اشتباهات استان ها این است که فکر می کنند حوزه کارشناسی در مرکز قوی تر است، در صورتی که کاملا برعکس است. اگر قرار است اتفاقی بیفتد باید در استان ها رخ دهد. اگر رئیس جمهور قرار است تصمیمی بگیرد فارغ از هر جناحی، در این استان قوه عاقله استان باید بگوید که برای ما چه کاری انجام دهید نه اینکه او به مازندران بگوید. مجمع نمایندگان استان باید به رئیس جمهور برنامه بدهد. مازندران نیازمند صدای واحدی است که از استان به مرکز برود. متاسفانه برخی دستگاه ها منتظر دستور وزارتخانه هستند. پایتخت نشین ها درباره استان ها چندان اطلاعات ندارند. یک بخشنامه برای کل کشور صادر می کنند. برای همین است معتقدیم که باید با آموزش عمومی حتی در سطح مدیران می توانیم راه توسعه اقتصادی مازندران را تغییر دهیم.