بازار مازندران در فضایی بی سر و ته
حرف آنلاین:استان مازندران به دلیل چشم انداز غالب روستایی خود در تشکیل مکانی برای عرضه محصولات از قرن های گذشته بازار های محلی و روزانه را به خود عادت داده بود که همچنان این نوع رفتار در بازار با توجه تحریفات در نوع محصولاتی که در آن ارائه می شود ، ادامه دارد. با اوج […]
حرف آنلاین:استان مازندران به دلیل چشم انداز غالب روستایی خود در تشکیل مکانی برای عرضه محصولات از قرن های گذشته بازار های محلی و روزانه را به خود عادت داده بود که همچنان این نوع رفتار در بازار با توجه تحریفات در نوع محصولاتی که در آن ارائه می شود ، ادامه دارد.
با اوج گیری سیستم دیوان سالاری و تمدن شهری در مازندران بویژه در سلسله صفوی بازار ها دارای تعریف منسجم و مشهور به فضای بازار ایرانی و اسلامی شدند. تا اینکه این فضا ها بعد مشروطه و اجرای شهرسازی پر از اشتباه وارداتی و غربی در شهرها تحریفات زیادی در خود دید با این حال بازار سنتی ملموس بوده و مردم شهرهای مازندران فضای آن بازار را مطلوب تر می دانند که علت آن تعریف کارکردی آن می باشد.
بعد از جنگ تحمیلی ایران و عراق تبدیل زمین های شهری به پاساژ ها و مجتمع تجاری بزرگ تعریفی را وارد فضای بازار مازندران کرد که تا نیمه های دهه 80 نیز ارتباط چندانی با خانواده ها برقرار نکرد اما توانست در سال های بعد نقش خود را به عنوان بازار خرده فروشی و ارائه محصولات متفاوت و جدید اثبات کند.
اما آنچه که در این میان به عنوان چالش مورد توجه قرار می گیرد افزایش مجتمع های تجاری بدون توجه به جمعیت و حوزه کشش استان مازندران است.
مرگ تدریجی اصناف زمانی ملموس می شود که تعداد واحد های صنفی بیش از نیاز افزایش داده شده و ورشکستگی را هر روز در صنف های مختلف شاهدیم. از سوی دیگر قیمت های متفاوت از یک محصول در فاصله کمتر از 100 متر مربع باعث شده اعتماد مشتریان نیز سلب شود.
به زبان اصناف اجاره بهای هنگفت واحدهای تجاری چه در بازار های سنتی و چه در پاساژ ها موجب شده تا قشر بیکار و ناچاری که وارد بازار شده اجناس را به چند برابر قیمت اعلام کند اما این موضوع به دلیل سهل انگاری مسئولان مالیاتی کشور در برخورد با افزایش نرخ اجاره بها واحدهای صنفی همچنان وجود خواهد داشت.
از سویی دیگر بازار های روزانه نیز به فضای بی سروته بازار مازندران اضافه شده اند. بازارهایی که باید محصولات کشاورزی و روستایی خود را بفروشند جای خود را به جنس های چینی اعم از پوشاک و لوازم آرایشی و … داده اند.قیمت های متفاوت ، جنس های مشابه و عدم نظارت موجب سردرگمی مشتریان شده و اصطلاحی به نام مشتریان ثابت که واحدهای صنفی از سال های گذشته بازار خود را با آن پیش بینی می کردند از بین رفته است.
شاید بهتر است به جای افزایش دادن مجتمع های تجاری پر زرق و برق اما توخالی به فکر سامان دادن فضای تجاری باشیم تا بازار و اقتصاد خرد استان از ثبات بیشتری برخوردار شود. فرمول ها و مدل های ساماندهی بازار از سالیان سال در کنج ادارات مرتبط وجود دارد که برای نمونه می توان کلید واژه های جمعیت ، نیاز های سالانه عرضه هر محصول، گردشگران داخلی و قدرت خرید مردم را در این حوزه نام برد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0