ارابه مرگ همچنان قربانی می گیرد

حرف آنلاین: هر روزه جاده های کشور به ویژه مازندران جوانان زیادی را به کام مرگ فرو می برد، جاده های استان نیز همانند دریا، مسافران را به کام خود فرو می برد. مسافرانی که “مرگ “را بسیار دور از خود تصور می کنند. بیشتر تصادفات رانندگی در نتیجه بی دقتی و بی توجهی و […]

حرف آنلاین: هر روزه جاده های کشور به ویژه مازندران جوانان زیادی را به کام مرگ فرو می برد، جاده های استان نیز همانند دریا، مسافران را به کام خود فرو می برد. مسافرانی که “مرگ “را بسیار دور از خود تصور می کنند.

بیشتر تصادفات رانندگی در نتیجه بی دقتی و بی توجهی و سهل انگاری راننده صورت می‌گیرد که ضایعات جبران ناپذیری به وجود می‌آورد. سرعت غیر مجاز، انحراف به چپ و راست و خواب آلودگی از بیشترین خطاهای رانندگی به شمار می آید.

به گفته کارشناسان۷۰ درصد تصادف ها ریشه در عامل انسانی و تخلفات رانندگان دارد. تصادفاتی که عوامل اجتماعی جبران ناپذیری را برجای گذاشته است.

معلولیت های پس از تصادف، از دست دادن همسر و فرزند، افسردگی و هزینه های درمان از جمله تبعات  این حوادث است. خسارت مالی تصادفات جاده ای، طبق آمارهای اعلام شده توسط وزارت کشور و پلیس راهنمایی و رانندگی، سالانه هفت تا هشت هزار میلیارد تومان رسیده ( شامل ارقام ملموس و خسارت های فیزیکی، پرداخت خسارت خودرو، هزینه های بیمارستانی، پرداخت دیه فوت و نقص عضو است) این رقم معادل چهار درصد تولید ناخالص داخلی طبق قیمت های جاری است. خسارات معنوی و ارزش فرصت های از دست رفته مربوط به افراد فوت شده و مجروحان حادثه را به خسارات مادی آن اضافه کنیم رقم خسارت تصادفات جاده ای نزدیک به هشت تا ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی کشور است.

به درستی ازعامل” انسانی” به عنوان اصلی ترین علت تصادفات رانندگی یاد شده است اما جاده های دست ساز و ماشین های ساخته انسان نیز دو ضلع دیگرمثلت تصادفات را تشکیل می دهند؛ از جاده های مازندران به جاده های مرگ و  از پیچ های این جاده ها نیز به پیچ شیطان یاد می کنند. جاده هایی که هر روز تعدادی از هموطنان و همشهریان ما را به کام مرگ فرو می برد.

و بازهم طبق آمار پزشکی قانونی “جوانان” بیشترین قربانیان حوادث رانندگی به شمار می آیند. آمار کشته شدگان حوادث رانندگی از آمار کشته شدگان هشت سال جنگ تحمیلی هم پیشی گرفته است!!

طی ده سال  گذشته 235 هزار و 50 نفر در حوادث رانندگی کشته شدند و این در حالی است که تعداد شهدای جنگ تحمیلی۲۱۳۲۵۵ بوده است!! به واقع طی ده سال ما با دستان خودمان بیشتر از جنگ هشت ساله کشته داده ایم؛ حال در کنار این آمار به سقوط سالانه هواپیماهای مسافربری و خارج شدن قطار از ریل را هم باید اضافه کنیم.

طی همین ده سال 2 میلیون 221 هزار و 810 نفر مصدوم شده اند.

آمارکشته های هوایی نیز در ده سال گذشته بالغ بر 980 نفر بوده که اخیرا با سقوط هواپیمای” ایران”140این آمار از مرز هزارنفر نیز گذشته است.

در تصادفات جاده ای انسان، وسیله نقلیه و جاده عامل اصلی تصادفات به شمار می آیند اما در سقوط هواپیمای مسافربری چه؟ چه کسی مقصر است؟ خلبان یا جعبه های سیاهی که هرگز پیدا نمی شود؟!! و شاید هم مردم مقصر هستند که سفر هوایی را انتخاب می کنند.

در این جا نمی خواهیم به اثرات تحریم ها بر صنعت هوایی و آزمون جبران و خطای مسئولان در ساخت هواپیماها بپردازیم. هدف از این نوشتار، بیان واقعیت تلخ کشته شدن هموطنان ما در جاده های کشوربه ویژه مازندران است و اگر بگوییم آمار کشته های حوادث جاده ای مازندران- ماهانه- با سقوط هواپیما برابری می کند گزاف نگفته ایم.

خبر حوادث رانندگی در صدر خبرهای استان قرار گرفته است. هرروز تیتر کشته شدن هم استانی ها در تصادفات روی تلکس خروجی و یا در صفحه حوادث نشریات استان قرار می گیرد، گویی خبر تصادفات جز خبرهای جدا نشدنی صفحات روزنامه است.

 و بازهم طبق آماری که از سوی کارشناسان اعلام شده است؛تصادف جاده ای در ایران، پنج برابر کشورهای صنعتی و پنج برابر کشورهای همتراز ایران است. آیا تا کنون مسئولی این سئوال را از خود پرسیده است که علت این  موضوع چه می تواند باشد؟!!

آیا همچنان خودروها باید ارابه مرگ مردم باشند؟ چرا جان انسان ها برای مسئولان اهمیت ندارد؟!! آیا مسئولان تا کنون ولو درخبرها هم نشنیده اند که در تصادفی که در شب هنگام رخ داد کودک خردسالی تا صبح بالای جنازه پدرو مادر اشک ریخت؟!! آیا اشک های این کودک و کودکان بسیاری نتوانسته وجدان خفته آن هار را بیدار کند؟ حتی یک تلنگر کوچک هم؟!!

چرا باید جاده های گهرباران، فرح آباد، کیاسر و جاده ساری به قائم شهر،بابل و آمل قربانی بگیرد؟ آن هم در هر روز؟!! مسئولان و نماینده های استان تا به کی می خواهند به دنبال کسب آرا برای انتخابات آینده خود باشند؟ تا به کی می خواهند به دنبال قدرت و سیاست باشند؟!!

آیا درک کردن حال کودکی که پدر و مادر خود را در تصادف از دست داده است و شب ها با اضطراب سر به بالین می گذارند بسیار سخت است؟ کودکی که به جای بازی و شادی، روزهای کودکی را در استرس سپری می کند. آیا هیچ به این موضوع اندیشیده اند که تعداد زنان سرپرست خانوار از زنان دارای همسر  در حال پیشی گرفتن است؟ زنانی که همسر و نان آور خود را در تصادف از دست داده اند؟!!

23 درصد خانواده های ایرانی را زنان سرپرست خانوار تشکیل می دهند که این تعداد بیش از 15 میلیون نفر از خانواده ها را درگیر خود کرده است.