روستای قلعه کش پیشتاز بدون حامی؛ نادیده گرفتن جوامع محلی در مدیریت پسماند مازندران

الناز پاک نیا |  زباله، غول مازندران است، غولی که از هفت خان رستم گذشتن هم در طی حداقل یک دهه اخیر نتوانسته است آن را از پای در آورد که نبود فرهنگ تفکیک زباله و آلوده نکردن محیط زیست هر روز وضعیتی بدتر از قبل را بر سر طبیعت زیبای مازندران می‌آورد. برخلاف آنچه […]


الناز پاک نیا |  زباله، غول مازندران است، غولی که از هفت خان رستم گذشتن هم در طی حداقل یک دهه اخیر نتوانسته است آن را از پای در آورد که نبود فرهنگ تفکیک زباله و آلوده نکردن محیط زیست هر روز وضعیتی بدتر از قبل را بر سر طبیعت زیبای مازندران می‌آورد. برخلاف آنچه تاکنون مطرح شده است، اعتبار و بودجه نسخه شفابخش رهایی مازندران و استان‌های شمالی از زباله نیست که اگر بود گفته می‌شود طی یک دهه اخیر بیشترین اعتبارات بخش زباله به این استان‌ها اختصاص یافته است اما به گفته آنچه در ماه‌های گذشته از سوی سر تیم بازرسی، سازمان بازرسی کل کشور در استان مطرح شد، بیشتر بودجه‌های حوزه زباله و پسماند در مازندران به هدر رفته و در محل مورد نظر هزینه نشده است. کارخانه‌های کمپوست مازندران عمری قریب به یک دهه‌ای دارند و هنوز به بهره‌برداری نرسیده‌اند، کارخانه‌های زباله‌سوز اگر چه در حال رونق گرفتن است اما منطقه‌ای دیده شده و شفابخش مازندران از زباله در همه نقاط نخواهد بود هرچند بر سر تکنولوژی مورد استفاده در آن نیز تشکیک خاطر وجود دارد و اما نکته مغفول…

نکته مهمی که در حوزه پسماند زباله در مازندران وجود دارد؛ توجه به ظرفیت‌های اجتماعی و مردمی به عنوان شاه‌راه رسیدن به محیط زیستی عاری از زباله است. برنامه‌های دستوری و دولتی که از بایدها سخن می‌گوید تاکنون نتوانسته است به بنیان خانواده‌ها که تولیدکنندگان زباله هستند دست یافته و آنان را ترغیب به کاهش تولید زباله کنند.

بیشترین بودجه در حوزه زباله و پسماند به شهرداری‌ها اختصاص دارد اما امروز میانگین زباله‌های تفکیک شده در شهرهای استان به اذعان مدیرکل امور شهری مازندران، پنج تا هفت درصد است. برنامه‌های نمادین، مسئول محور و به اصطلاح صورتجلسه پر کردن از آنچه حیات مازندرانی‌ها به آن وابسته است را پیگیری نمی کند و مهم‌ترین مانعی است که بر سر راه مدیریت پسماند در استان وجود دارد.در جستجوی توجه به بخش‌ها و برنامه‌های مغفول حوزه زباله و پسماند در مازندران، فراموش شدن جوامع محلی و برنامه‌هایی در حوزه توانمندسازی افراد و خانواده‌های محلی می‌تواند گام مهمی در مسیر کاهش زباله باشد.روستاهای مازندران از جمله مناطقی هستند که در کنار تولید زباله بیشتر، دفع و انباشت بیشتری از زباله را دارند و نیز به دلیل کم تجربه بودن مدیریت روستاها و ناتوانی دهیاری‌ها و شوراها، محیط زیست روستا که مولد محصول و موادغذایی است در معرض تهدید جدی قرار گرفته است.

نصب سطل‌های زباله بزرگترین اشتباه در روستاها

مولود نیکبخت مدیرعامل موسسه مردم نهاد دیارسبز از ان جی اوهای فعال در حوزه محیط زیست در استان مازندران و شهرستان آمل است. یکی از مهم‌ترین برنامه‌ها و طرح‌هایی که موجب شد که امروز به نظر برسد، برنامه‌های وی در این حوزه موثر است؛ طرح روستای بدون زباله وی است. در سال‌های گذشته آوازه فعالیت‌های این بانوی 52 ساله آمل از روستای شهنه‌کلا به گوش می‌رسید که هیچ روستایی از زباله خارج نمی‌شد و با مدیریت خانواده‌های روستایی زباله در روستا مدیریت می‌شد. مولود نیکبخت در این باره می‌گوید: از سال 82 فعالیت‌های مربوط به حوزه پسماند و زباله را در آمل آغاز کردیم، آن زمان به همراه پرفسور برزگر به عنوان رئیس شورای روستای میله و نماینده جوامع محلی در سازمان‌های بین‌المللی صحبت می‌کردیم. همان زمان بود که تفکیک زباله از مبدا را در روستاها آغاز کردیم. این طرح توسط وزیر وقت کشور، آقای لاری تقدیر شد و جایزه نقدی گرفتیم.

وی ادامه می‌دهد: آن زمان تصور می‌کردیم همینقدر که بتوانیم در روستاها، سطل زباله کار بگذاریم کار بزرگی انجام داده‌ایم در حالی که خوب نبود. کار گذاشتن سطل زباله یعنی تولید زباله بیشتر و ورود افراد سودجو برای دریافت هزینه حمل و ماجراهای بعدی.

نیکبخت با اشاره به اینکه امروز مافیای زباله، پول هنگفتی از حمل زباله به دست می‌آورد و انباشت شدن زباله در سطل‌ها به این مافیا فرصت چانه‌زنی بیشتر بر سر قیمت را می‌دهد، می‌افزاید: سازمان‌های پسماند از حمل زباله استقبال می‌کنند چون در برابر آن پول می‌گیرند، به عنوان مثال یک روستایی که در ماه 14 تن زباله تولید می‌کند ماهانه بیشتر از 5 میلیون تومان پول حمل زباله می‌دهد که در سال برای هر سال 50تا 60میلیون تومان هزینه می‌شود. وی می‌گوید: طبق اساسنامه موسسه دیارسبز، بعدها متوجه شدیم تفکیک از مبدا به معنای کاهش زباله بود و اینکه تفکیک یعنی نباید زباله‌ای تولید شود، در آن زمان به تجربه متوجه شدیم که سطل‌های زباله کار اشتباهی بود.

تغییر مدیران بزرگترین معضل

این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه در زمان‌هایی که برخی بخشداران و دهیاران همکاری‌های خوبی می‌کردند، پس از چند ماه تغییر مدیران موجب می‌شد تا دوباره راه آغاز کنیم و همراه کردن مدیران جدید داستان دیگری بود، ادامه می‌دهد: اگرچه در سال 94 مبتلا به بیماری سرطان شدم اما کارها ادامه داشت، بخشداران و فرمانداران دعوت می‌کردند و در شهرهای آمل، محمودآباد و بابل و بابلسر کار می‌کردیم اما مدیریت در روستاها ضعیف است، دهیاران عملا اختیاری ندارند. در روستاها اعضای شوراها بیشتری مشکل را ایجاد می‌کنند و همراه نیستند. در یک روستا دهیار همراه است، شبکه بهداشت همراه نیست در روستای دیگر برعکس، بسیاری از مدیران نمی‌خواهند به خود زحمت بدهند و فرقی برای اشان نمی‌کند که اتفاقی در این مسیر برای محیط زیست رخ می‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: اصل این است که زباله خشک بازیافت شود و زباله تر کمپوست، اما معضل اصلی زباله روستایی، زباله عفونی و زباله حمام است. در روستایی که ماهیانه 14 تن زباله دارد، با فرهنگ‌سازی بر روی جوامع محلی این میزان به  700 کیلوگرم رسیده است که آن را باید شبکه بهداشت بی‌اثر سازی کند و چون شبکه بهداشت‌ها انجام نمی‌دهند این زباله‌ها روی دست دهیار مانده است.

مافیای حمل زباله

مدیرعامل موسسه مردم نهاد دیارسبز با اشاره به اینکه دهیاران با زباله عفونی بیشترین مشکل را دارند، می‌گوید: زباله خشک طرفداران خود را دارد، پیمانکاران سازمان‌های پسماند رسما تهدید می کنند، شکایت می‌کنند، زباله برای سازمان‌های پسماند، شهرداری‌ها و پیمانکاران حکم طلا را دارد اما اصولی کار نمی‌کنند به ما هم اجازه کار کردن نمی‌دهند، رسما گرو کشی می‌کنند. برای اینکه بیایند زباله تر را ببرند زباله خشک را هم رایگان می‌خواهند پول حمل زباله را هم می‌گیرند.

وی ادامه می‌دهد: مثلا اگر زباله خشک اهمیتی ندارد و یا قیمتی ندارد چرا در محل دپوی زباله عمارت 100 کارگر افغانی مشغول تفکیک زباله برای پیمانکاران هستند. در روستاها به اهالی آموزش می‌دادیم اما بعد از ما پیمانکاران زباله سازمان‌های پسماند می‌آمدند و برای حمل آن پول می‌خواستند.

بی‌توجهی دولتی‌ها به کمپوست‌های خانگی

مولود نیکبخت با اشاره به اجرای طرح کمپوست خانگی در 10 الی 15 روستای شهرهای مرکزی مازندران می‌گوید: طرحی داشتیم با عنوان طرح ایجاد اشتغال در جامعه‌ای که بهداشت محیط حفظ شود متاسفانه با تغییر دولت‌ها، ارتباط با سازمان‌های بین‌المللی قطع شد و طرح نیمه کاره ماند و من درگیر بیماری سرطان شدم اما امروز بعد از رهایی از سرطان آن را دنبال می کنم.

وی با بیان اینکه اگر در زباله پروتئین نباشد زباله بوی بد نمی‌دهد گند هم نمی‌زند؛ در برخی روستاها جوانانی آمدند و زباله تر را گرفتند و کمپوست کردند اما از نظر من باندهای مافیای حمل زباله باعث شد که نتوانستند ورمی کمپوست‌ها را بفروشند و طرح نیمه کاره ماند، می‌افزاید: امروز از من یک زن 52 ساله که حتی یک وسیله نقلیه برای رفتن به روستاها ندارم شکایت می کنند و مانع کارم می شوند.

روستای قلعه کش؛ پیشتاز بدون حامی

به همراه مولود نیکبخت راهی روستای قلعه کش آمل می‌شویم؛ زنان مشتاقانه در مسجد روستا نشسته‌اند. اما حرف‌های نیکبخت درست بود هنوز هستند در روستاها که همراه نمی‌کنند، برخی اعضای شورای روستا این کار را خوب نمی‌دانند، وظیفه روستایی نمی‌‎دانند هنوز توجیه نشده اند که زباله در روستا چه بر سر روستا و روستایی می‌آورد و مخالفت می‌کنند اما زنان این روستا همراه هستند.

مولود نیکبخت می‌گوید: سطل‌های زباله روستاهای قلعه‌کش را دو ماهی است جمع کرده‌ایم، زنان در خانه زباله‌ها را مدیریت می‌کنند، به مادران و دختران یاد داده‌ایم چگونه در گوشه‌ای حیاط اشان مانند گذشته زباله را مدیریت کنند. در کمتر از یک مترمربع زنان روستا زباله‌ها مدیریت کرده‌اند.

روستای بدون زباله اما بدون حامی

به وضوح مشخص است همه اهالی در این طرح همراه نیستند، تقریبا در انزوای کامل و بدون حامی طرح روستای بدون زباله با تکیه بر توانمند کردن جوامع محلی صورت می‌گیرد. زنان از صبح زباله‌های خود را مدیریت می‌کنند، زباله خشک را جدا می‌کنند در گوشه‌ای از خانه قرار می‌دهند و برخی افراد به روستا می‌آیند و زباله‌های خشک را می‌خرند. زباله‌های تر هم وقتی پروتئین آنها جدا شود دیگر فاسد نمی‌شوند.

وقتی به یکی باغچه کمپوست سر زدیم نه بویی می‌آمد و تعفنی به چشم می خورد. سالم و بدون زحمت، در گوشه‌ای از خانه، خیابان و حیاط این زباله‌ها روی هم ریخته شده بود و خانم نیکبخت می‌گفت که اگر در هر هفته روی اشان خاک بریزید تبدیل به یک کود آلی برای باغچه می شوند.

عدم همراهی مسئولان به ویژه هماهنگ نبودن بخش‌های مختلف در این زمینه، موجب می‌شود طرح‌های ساده اما پایه‌ای و با اهمیت با عدم حمایت دیده نشده و موجب مشارکت حداکثری نشوند. امروز به نظر می‌رسد راهکار مازندران عاری از زباله، مدیریت خانواده‌های مازندرانی و بسترسازی مسئولان برای مدیریت زباله از خانه است آنچه امروز در سیاست های بدون فرهنگ سازی و دولتی مدیریت زباله به فراموشی سپرده شده است.