آینه ساده زیستی
مهم است که پیام برنامه های تلویزونی چه می باشد.وازسویی اگر تلویزیون مخاطب نداشته باشد، باید کاملا بسته بشود واین البته امکانش نخواهد بود، چرا که مخاطب درجایی دیگررویکردها وانگیزههایش راجستجومی کند. تلویزیون آگاهانه رفتارهایی را درجامعه انتشار می دهد.رفتارهایی که برای مخاطب جذابیت دارد واین عنصر بسیارمهمی است، برای داشتن مخاطب .واقعیت این است […]
مهم است که پیام برنامه های تلویزونی چه می باشد.وازسویی اگر تلویزیون مخاطب نداشته باشد، باید کاملا بسته بشود واین البته امکانش نخواهد بود، چرا که مخاطب درجایی دیگررویکردها وانگیزههایش راجستجومی کند. تلویزیون آگاهانه رفتارهایی را درجامعه انتشار می دهد.رفتارهایی که برای مخاطب جذابیت دارد واین عنصر بسیارمهمی است، برای داشتن مخاطب .واقعیت این است اگرازمساله پیام ومخاطب وجذابیت بگذریم ، آنچه درکلیت موردنظروبحث است ، ساختار برنامه های تلویزونی است که تولید وپخش می شود، بخصوص برنامه های نمایشی که مخاطب طرفدارجدی آن است ودومین کلیت تهیه کننده برنامه تلویزیونیست که هسته تفکری واندیشه برنامه های تلویزیونی را تعین می کند.این دونگاه قابل تحلیل وبررسی است.ونتیجه اینکه ساختار و شخص تهیه کننده چه رفتاری را می خواهند به واسطه مضمون ومحتوای برنامه به مخاطب عرضه کنند.
زندگی باسرعت وشتابان امروز که به شدت آن افزوده می شود وزندگی آدمها را دگرگون ساخته وراحتی ورفاه رابرای آدم به ارمغان آورده است ، وبرخی ازآدم هارا حریص وآزمند به دنیا کرده است ،وبرخی هم درآرزوی دست یابی به متاع دنیوی هستند وبرخی هم که کالای دنیای رابه راحتی بدست میاورندو مثل جانشان آن را عزیز می دارند. دراین میان ،رسانه تلویزون با ساختار،وعنصرمهم دیگریعنی تهیه کننده ،مهم خواهد بود،اینکه چه چیزی رانمایش می دهد.اینجا انتخاب وگزینش محتوا وازسویی جذب مخاطب وادامه یافتن برنامه ونقش ساختاری آن ، تعین کننده نوع رفتار وانتشارآن درجامعه است.واضحتر اگر بخواهیم بگوییم ، بایستی ضرورت برخی ازایجاد عناصرساختاری برنامه های تلویزیونی ،مثل سوارشدن بازیگر برفلان ماشین لوکس، چینش منزل با دکورههای آنچنانی ، تعریف رابطه های بازیگران درنمایش فیلم وسریال ،مهمانی های باشکوه و…، که باعث گسترش درام تلویزیونی است (پیام های جورباجور بازرگانی)،مبنای بسیاری ازبرنامه های تلویزیونی است،تاثیربسزایی درتغییر سبگ زندگی مخاطب داشته ودارد، وگرنه چگونه این همه مخاطب دررفتارش وجریان زندگیش به این سرعت دگردیسی وچرخش عجیب دردرجه اعتقادات وروش دررفتاردارد. برنامه های تلویزیون نفوذ دردل مخاطب می کند واورا به خود مشغول می سازد ودرنهایت درآینده تصمیم به فعلی می گیرد.بنابراین تهیه کنده وساختارتلویزیونی ،اینکه ازچه ایده وتفکری خوشش میاید واصولا چگونه تربیت شده است ودرکدام خانواده بزرگ شده و ازچه پیروی والگو می گیرد ودرساختار برنامه می گنجاند ،مساله مهم و پنهانی است که نهایتا درخروجی پیا م ورفتار برنامه رویت خواهد شد. چراکه تمام تئوری پردازی وتحلیل هایی که می شود درروندی با نوع وتفکر تهیه کننده گره می خورد واوست که باید ساختاروعوامل را برای برنامه ا ی که قراراست ،ساخته وپخش شود مشخص وروشن سازد.ساختار برنامه را می توان با توجه به ویژگی تفکری، وبکارگیری خلاقیت ونوآوری به سرانجامی رساند.
بنابراین سئوال اینجاست، قواعد اصلی برای نمایش برنامه های تلویزیونی چه می تواند باشد؟این قواعد درمواجه با تعریف رسانه که یعنی پیام وتفریح وسرگرمی است چه اقدام شایسته ای می تواند انجام می گیرد.اقدامی که برای انسان که مخاطب نامیده می شود واین انسان دارای ویژگی وخلقیاتی است وهمه اینها می باید درظرفی بگنجد وآنگاه پیا م بدهد.مایه سخن چه چیزاست؟تاملاتی درزندگی مدرن امروز که فرهنگ وسبگ های متفاوت را رقم زده است،نشان می دهد که ساختار برنامه ها درترغیب خواسته ها ومیل های مخاطب است.یااینکه عطش مخاطب رانسبت به تحولات بیرون می افزاید، علی(ع) می فرماید: من کثرت شهوته ثقلب موونته، هرکس شهوتش افزون شود خرجش افزون گردد(سیره نبویص290)پس باید دانست، کدام تفکر وتوجیه ها، پشت برخی ازبرنامه های تلویزیونی است.ازکدام آموزه تبعیت میکند.وزبان برنامه ای را به اختیارمی گیرد.درسوره یوسف که تنها قصه بلند قرآن مجید است ، خداوندهدف قصه را برای عبرت آمورزی بیان می کند.(برای نمونه آیه 7 ازسوره یوسف )درنگاه به دیگرقصه های قرآن وآیاتی که موجود است،این موضوع برجسته می شود که انسان درگذشته چگونه رفتار می کرده است وسبگ زندگی برای خودش داشته است.قرآن سرنوشت بسیاری از قوم ها را تصویرسازی می کند.ودرنهایت ازمخاطبش می خواهد که عبرت بگیرند.الگو بگیرند تا زندگی آرام وبا محبت ونیکویی داشته باشند.ماعندالله خیروابقی ،آن چه درنزد خداست نیکو تر وماندنی تراست(قصص -60)بنابراین تولید برنامه های سیمای وموقعیتی ودرون جامعه وسنجیده ترشدن سازوکارههای بشردرجامعه می باید ازقواعد عبرت ونیکویی کردن و محبت پیروی کند. البته اشاره داشته ایم که درتمامی ساختارهها وبرنامه های تلویزیونی نیاز به بررسی وبادقت درتجزیه وتحلیل دارد، بدین منظورچقدر ساختارها ی برنامه های تلویزونی ازاین زاویه موفق بوده اند.
قواعدی که قرآن درپیام رسانی ودرروش سبگ زندگی می گوید، بی نظیر وانسا ن را به یک موقعیت عالی درزندگی می رساند. موقعیتی که خوف ورجا درآن است ، اما هرگز اوراازتکاپو وتلاش نمی اندازد ،بلکه ازاو می خواهد تلاش کند ،ضمن اینکه قرآن خصوصیات وویژگی انسان را برای انسان برشمرده است وآنگاه پیام می دهد ،موقعیت های محتوایی قرآن انسان را به تامل وتانی و هشداری به انسا ن است. انسان را وا می دارد تارفتاری باشان ومرتبه ای که قرآن برای او شمرده است، درصحنه زندگی اش پیاده نماید.وماالحیاه الدنیا الا لعب ولهو،وزندگی دنیا چیزی جز بازیچه وسرگرمی چیزی نیست(انعام-33)نمایش آداب وفرهنگی که به بهانه تفنن پخش می شود و جدال درروابط انسانی که در تلویزیون وسینما موج می زند، براساس کدام قواعد ساخته وتولید می شوند؟پیام ها ورفتار به کدام سمت گرایش دارند.
مخاطب در دایره ای از رسانه های مختلف قرار گرفته که مسیر را سخت می کند. همانگونه که دیگران براساس قواعد خود نیاز مخاطب، برنامه های خودشان را تولید می کنند ، نیازجدی مخاطب مسلمان براساس آموزههای دینی می باشد چراکه دنیا را به کالای فریب دهنده، الدنیا متاع الغرور، تذکر می دهد.بنابراین ساختارههای برنامه های تلویزیونی دینی می تواند درسد به برنامه های فریبنده تاثیرمهم معنوی وایجاد کننده ای داشته باشد. واضرب لهم مثل الحیاه الدنیا کما انزلناه من السما ء فاختلط به نبات الارض فاصبح هشیما تدروه الریاح وکان الله علی کل شی ء مقتدر: وبرای آنان زندگی دنیارا مثال بزن که مانند آبی است که آن راازآسمان فروفرستادیم سپس گیاه زمین با آن بیامیخت ورویید سپس خشک وشکسته شد که بادها آن را پراکنده می گرداند وخدای برهرچیز تواناست(کهف -45)
غرض مااین نیست که سیما بطورکل شعار بدهد ، یااینکه واقعیت جامعه را نگوید ،شادی رانشرندهد، آنچه ازجامعه به سیما می آید، چیزی جدایی نیست، بلکه کنش واکنش هایست که درحال روییدن وانعکاس است ، غرض این است که انسان که ما ازآن به عنوان مخاطب نام می بریم خلیفه روی زمین است .وشایسته که تقوا اختیارکند.و کوشش وتلاش دراین راه نماید. متعادل رشد کند. اهل التقوی احف اهل الدنیا مونه واکثرهم مغونه ، به درستی که اهل تقوا کم خرج ترین مردم دنیا وپرکارترین آنانند(تحف القول ص282)بنابراین زیباشناسی ساختاری وفکری تهیه کننده به واسطه آیات ونشا نهای خدا جهت پیدا کند.فهم ساختاری سیما می تواند درتبین ساده زندگی کردن مخاطب باشد. نه اینکه اورا شیدای کا لای دنیوی کند،ساختاری که به تجربه هم ثابت شده (برخی ازبرنامه ها وفیلم ها) ذهنیت وعینیت برای مخاطب می پروراند.آینه ای باشد ازنیکی ها و معجزه دل ها ، تلویزیون شخصیهای بد وخوب درتنوع برنامه ایش بنا برضرورت تعریف موضوع را می خواهد ، اما می باید درجهت عبرت مخاطب ، وگرنه انگاره دیگر سبگ زندگی دیگری رارقم می زند.ازین روماهیت ساختار وشخص تهیه کننده مهم ترازهمه چیزاست.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0