با مجلس/بخش دوم ؛ از عدم تاییدصلاحیت ها تا آزمون اجتهاد

مجلس خبرگان رهبری نمونه تکامل یافته‌ای از مجلس خبرگان قانون اساسی بود که چهار سال پس از پیروزی انقلاب زمینه های شکل‌ گیری‌اش فراهم شد

گروه سیاسی | و برگزاری انتخابات خبرگان رهبری در دستور کار نهادهای انقلابی قرار گرفت. اما هرچند ﻗﺎﻧﻮن اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت مجلس خبرگان رهبری در بیست و یک ﻣﺎده و ﺷﺶ ﺗﺒﺼﺮه در ﺟﻠﺴﻪ ﻣﻮرﺧﻪ 10/7/59 فقهای شورای نگهبان به تصویب رسیده بود، برگزاری نخستین دوره این انتخابات به دلیل همزمانی با دوران حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی و وجود برخی ابهامات در خصوص چگونگی انجام وظیفه این مجلس، حساسیت‌هایی را به وجود آورد. آن زمان این شبهه برای برخی از افراد به وجود آمده بود که آیا برگزاری انتخابات مجلس خبرگان که وظیفه اصلی آن انتخاب رهبر، نظارت و عزل وی است به نوعی تضعیف امام خمینی (ره) محسوب نمی‌شود؟

تا اینکه دهم مرداد ماه سال 1361 علی‌اکبر ناطق نوری، وزیر وقت کشور، پس از گذشت 32 ماه از همه ‌پرسی قانون اساسی و تصویب آن توسط مردم، از برگزاری انتخابات مجلس خبرگان رهبری سخن گفت. وی تأکید کرد: «از نظر وزارت کشور، مقدمات کار انتخابات مجلس خبرگان انجام شده است و در این مورد پس از اعلام آمادگی شورای نگهبان و اجازه امام اقدام خواهد شد.» دو ماه و نیم پس از انجام این گفت‌و‌گو، وزیر کشور نامه‌ای به رهبر انقلاب ارسال و درباره تشکیل مجلس خبرگان کسب تکلیف کرد. بیست و هشتم مهرماه 1361 پاسخ رهبر انقلاب مبنی بر موافقت با برگزاری انتخابات مجلس خبرگان منتشر شد. شاید در نگاه اول کسب تکلیف وزیر کشور درباره مساله‌ای که در قانون اساسی پیش‌ بینی شده بود عجیب به نظر برسد، ولی شاید با دانستن این واقعیت که در آن زمان عده‌ ای تشکیل مجلس خبرگان را، تضعیف جایگاه مقام رهبری می دانستند، این کار برای پیشبرد کار ضروری به نظر آید. نامه تاییدیه امام وقتی منتشر شد که 10 روز از تصویب آیین نامه اجرایی انتخابات مجلس خبرگان در جلسه فقهای شورای نگهبان می گذشت و همه چیز برای برگزاری نخستین انتخابات این مجلس فراهم بود.

البته امام خمینی (ره) صریحا در پاسخ به این شبهه فرمودند: «[آن چه‏] امروز در ملت ما مطرح است [درباره‏] قضیه مجلس خبرگان برای تعیین رهبری، این مسئله است که نباید ملت ایران برای آن کم ارج قائل باشد، الان یک دسته از قرار شنیدم دور افتاده اند که این مجلس خبرگان نباید باشد برای این که تضعیف رهبری است. مجلس خبرگان تقویت رهبری است.

و بدین ترتیب وزیر کشور، 19 آذر 1361 را به عنوان موعد برگزاری انتخابات نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری اعلام کرد.

در دومین دوره مجلس خبرگان در کشور، از مازندران آقایان، آیات عظام جوادی آملی، روحانی، نورمفیدی، محمدی لائینی، صالحی مازندرانی، طاهری و جباری نمایندگان مازندران در دومین دوره مجلس خبرگان بودند. انتخابات دومین دوره مجلس خبرگان رهبری در ۱۶ مهر ۱۳۶۹ برگزار شد و نخستین جلسه این مجلس در ۲ اسفند ۱۳۶۹ تشکیل شد. آیت الله علی مشکینی در دوره دوم نیز به عنوان رییس مجلس خبرگان انتخاب شد.

در این دوره از انتخابات مجلس خبرگان رهبری از میان31 میلیون و 280 هزار و 84 نفر واجدان شرایط، سی و هفت ممیز نه صدم درصد، یعنی 11 میلیون و 602 هزار و 613 نفر، در 24 حوزه انتخابیه در انتخابات شرکت کردند.
گفتنی است، 178‌ نفر برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان ثبت نام کرده‌ بودند که با انصراف هفت نفر از آنان 171‌ نفر باقی ماندند؛ از ‌این تعداد 62‌ نفر مورد تایید فقهای شورای نگهبان قرار نگرفتند. چند روز بعد 5 ‌نفر دیگر هم انصراف خود را اعلا‌م کردند. به این ترتیب 104 تن برای شرکت در انتخابات باقی ماندند. ‌این رد صلا‌حیت‌ها بر مبنای اصل «روند بررسی صلا‌حیت‌ها» که‌ مطابق مصوبه آخرین اجلاس سالانه‌ دوره اول مجلس خبرگان بر عهده ‌شورای نگهبان قرار گرفته‌ بود، انجام می‌شد.

گروهی از نمایندگان فراکسیون اکثریت مجلس سوم در تاریخ 11 مهر 69 با مطرح کردن طرحی سه فوریتی به مجلس، در پی آن بودند تا مانع برگزاری انتخابات شوند. بر مبنای ‌این طرح، کلیه‌ انتخابات در سطوح مختلف منطقه‌ای و یا ملی، به شرطی قابل اجرا می‌شد که تعداد کاندیداها حداقل دو برابر منتخبین مورد نیاز باشد. در واکنش به ‌این طرح سیاسی، 55 تن از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس سوم از حضور در جلسه مورخ 15 مهر 69 مجلس شورای اسلامی، امتناع کردند و به عبارت بهتر با آبستراکسیون فراکسیون اقلیت (راست)، جلسه مجلس از به حد نصاب رسیدن بازمانده ‌و تعطیل شد. برگزاری این دوره از انتخابات که در اصل، مقدمه تشکیل دوره‌ی دوم مجلس خبرگان رهبری بود، از این جهت حائز اهمیت بود که در اولین سال رهبری آیت‌الله خامنه‌ای برگزار می‌شد، فلذا، بعضی از گروه‌‌های سیاسی برای تاثیرگذاری بر فضای سیاسی کشور از هیچ تلاش و فشاری برای حضور در این مجلس فروگذار نکردند.

چند روز قبل از انتخابات یعنی در تاریخ 11 مهر 1369 حضرت آیت‌الله خامنه‌­ای ـ رهبر معظم انقلاب اسلامی ـ در دیدار جمع زیادی از آزادگان سرافراز و مقاوم و نیز طبقات مختلف مردم با ایشان، شرکت فعال مردم در انتخابات مجلس خبرگان را یک تکلیف شرعی دانسته و از شورای نگهبان به عنوان دستگاه تضمین کننده­‌ی حقانیت و اسلامیت نظام نام بردند و تصریح فرمودند که اهانت ناشی از عصبانیت، به شورای نگهبان را تحمل نخواهند کرد. آیت‌الله خامنه‌ای در صبح 16 مهر 1369 رأی خود را به صندوق 110 در محل حسینیه امام خمینی‌(ره) انداختند.

یکی از موضوعات مرتبط با این مجلس آن بود که دو سال قبل از تأسیس آن، «مجمع روحانیون» از «جامعه روحانیت» منشعب شده بود و این امر اثراتی را بر فرایند برگزاری انتخابات مجلس مزبور از حیث فهرست‌بندی‌ها، گذاشته بود.

اعضای مجلس خبرگان در دوره نخست، مرجع تشخیص صلاحیت نامزدهای این مجلس را «فقهای شورای نگهبان» تعیین کرده بودند؛ این فقها نیز برای تأیید صلاحیت داوطلبان نامزدی در انتخابات خبرگان دوم، اگر چه افراد شناخته شده به اجتهاد و دارای صلاحیت علمی و سیاسی را بدون بررسی مجدد مورد تأیید قرار دادند اما برخی افراد را دعوت به شرکت در امتحان علمی کردند؛ در واقع، صلاحیت اخلاقی و سیاسی این افراد، مورد تأیید بود اما اجتهاد آن‌ها برای شورای نگهبان محرز نبود. «مهدی کروبی» و «سید محمد خاتمی» و «سید حسین موسوی تبریزی»، از جمله افرادی بودند که برای کاندیداتوری در انتخابات خبرگان دوم، از سوی شورای نگهبان دعوت به آزمون علمی برای سنجش اجتهاد شدند که این امر با اعتراض و انتقاد این افراد همراه شد.

نهایتاً در آستانه برگزاری انتخابات خبرگان دوم، «مجمع روحانیون مبارز» که اکثر اعضایش باید آزمون اجتهاد می‌دادند، با صدور اطلاعیه‌ای، ضمن طرح انتقادات و اعتراضات خود به اخذ آزمون علمی، اعلام کرد که در این انتخابات، نامزدی را معرفی نمی‌کند. این رفتارِ قهرگونه چپ‌ها، تعارضات سیاسی را در دوره پساجنگ، وارد فاز تازه‌ای کرد.

در تاریخ 7/7/69، شورای نگهبان،‌ اسامی نامزدهای تایید شده خبرگان را منتشر کرد و معلوم شد که برای انتخاب 83 نفر برای سراسر کشور تنها 109 نفر مورد تأیید قرار گرفته‌اند. این ارقام بسیار کمتر از میزانی بود که براییک رقابت جدی مورد نیاز بود به گونه‌ای که در برخی از استانها، تعداد افراد تأیید صلاحیت شده، برابر با تعداد نمایندگان مورد نیاز و در مواردی حتی کمتر بود.

در چنین شرایطی در آستانه برگزاری انتخابات خبرگان دوم، «مجمع روحانیون مبارز» با صدور اطلاعیه‌ای،‌ ضمن طرح انتقادهای خود به روند امور،‌ اعلام کرد که در این انتخابات، نامزدهایی را معرفی نمی‌کند. در پی این اقدام آقایان توسلی، موسوی خوئینی‌ها و عبایی خراسانی که بدون امتحان تأیید صلاحیت شده بودند با اعلام انصراف از دور رقابتها خود را کنار کشیدند و دلیل این اقدام خود را اعتراض به عملکرد شورای نگهبان قلمداد کردند. اقدام به استعفای این سه تن،‌ رقابت انتخاباتی در تهران را کاهش داد زیرا مردم از میان 16 تن باید به گزینش 15 نفر مبادرت می‌کردند.

در حالی که چند روزی تا برگزاری انتخابات مجلس خبرگان باقی نمانده بود جمعی از نمایندگان مجلس طرحی سه فوریتی را مطرح کردند که بر اساس آن “کلیه انتخابات در سطوح مختلف منطقه‌ای و ملی به شرطی قابل اجرا می شد که تعداد کاندیداها حداقل دو برابر تعداد منتخبین مورد نیاز باشد”. این طرح می‌توانست موجب به تاخیر افتادن برگزاری انتخابات گردد, لذا اقلیت مجلس که اغلب آنها به جریان راست منسوب بودند با “آبستراکسیون” دسته جمعی خود در جلسه علنی روز یکشنبه 15/7/69 مانع تشکیل جلسه و تصویب طرح شدند.

در چنین فضای پرتنش و سردی انتخابات مجلس خبرگان برگزار گردید که در آن تنها 11600000 نفر شرکت کردند, این در حالی بود که در اولین انتخابات در سال 1361 قریب به 18140000 شرکت کرده بودند.