پای وزیر ورزش روی پوست موز
انتخاب مسئولان وزارت ورزش توسط حمید سجادی چون مردابی است که وزیر به آن نزدیک شده و اگر نتواند بر اساس شایسته سالاری مردان مورد نظرش را انتخاب کند، احتمال گیر افتادنش در مرداب زیاد است. انتخابی که با رای اعتماد نمایندگان مجلس به «حمید سجادی» برای ورزش در دولت سیزدهم انجام شد مورد اقبال […]
انتخاب مسئولان وزارت ورزش توسط حمید سجادی چون مردابی است که وزیر به آن نزدیک شده و اگر نتواند بر اساس شایسته سالاری مردان مورد نظرش را انتخاب کند، احتمال گیر افتادنش در مرداب زیاد است.
انتخابی که با رای اعتماد نمایندگان مجلس به «حمید سجادی» برای ورزش در دولت سیزدهم انجام شد مورد اقبال جمعیت زیادی از اهالی ورزش است؛ آنهایی که نمیخواستند راه همیشگی برای ورود مدیران سیاسی ادامه پیدا کند تا آفت زدایی برای پیشرفت ورزش در همین آغاز کار دولت جدید و به کارگیری یک متخصص ورزشی استارت بخورد.
طبق آنچه خواست ورزشیها بود و برای اولین بار، یک «جامانده» از کابینه آنهم غریبه و بیگانه با ورزش متصدی امور نشد بلکه فردی از جنس خود ورزشیها و بزرگ شده در میان آنها کلیددار شده است که طبق آنچه از ظواهر امر بر میآید مقبولیت زیادی هم در میان ورزشیها و حتی غیر ورزشیها دارد اما حمید سجادی باید مراقب باشد که «مقبولیت امروزش» او را در تصمیماتش دچار اشتباه نکند که در این صورت تمام انتقادات نسبت به انتخابهای گذشته برای روی کار آوردن مدیران غیرورزشی در ورزش را رَد میکند.
«بدهی» های وزیر همسو با «انتخاب» هایش نشود
نزدیک به دو هفته است که حمید سجادی وزیر ورزش شده است. طی این مدت وی پیگیر کارهای کلیشهای و همیشگی برای بازدید از اماکن ورزشی و دیدار با مدیران فدراسیونها بوده است، در تمام این دید و بازدیدها حضور افرادی کنار سجادی به چشم میآید که بعضاً نامشان در فهرست گزینههای مورد نظر برای قرار گرفتن در کنار وی هم دیده میشود.
طبیعی است که در پشت صحنه هم هستند افراد دیگری که به دنبال «سهم خواهی» خود از ورزش در دولت جدید هستند به خصوص آنها که در تمام روزهای پراسترس و پررفت و آمد قبل از رای اعتماد، در داخل مجلس شورای اسلامی یا خارج از آن همراه و پشتیبان حمید سجادی بودند و کمک حالش برای گذر از مسیر مخالفانش.
حالا در این بده و بستان بازی نوبت به سجادی رسیده تا دین خود را به کسانی که او را به سمت صندلی وزارت هدایت کردند، ادا کند و به نوعی پاسخ محبتها و کمکهای آنها را بدهد و اینگونه با تیم همراه و پشتیبانش بی حساب شود. این مسئله همان «آزمون و خطا» برای وزیر ورزش است که چه بسا اگر در آن راهی را به اشتباه برود منجر به بازگشت ورزش به سرِ خط خواهد شد.
به عبارتی انتخاباتی که وزیر ورزش باید برای تعیین معاونان و مدیرانش داشته باشد حکم دیکتهای دارد که هر غلط املایی از نمره نهایی کَسر میکند و میتواند حتی تعیین کننده قبولی یا رد شدن خودِ او باشد. مگر اینکه وی تصمیم گیری برای انتخابهای کلیدیاش را صرفاً بر مبنای «بدهی» هایی که به اطرافیانش دارد، انجام ندهد.
مبنای انتخابها «شایسته سالاری» باشد نه «تسویه حساب»
ورزش به تغییرات اساسی در زیربنای سخت افزار و مدیریت نیاز دارد تا به جایگاهی که استحقاقش را دارد، برسد. دولت جدید استارت این تغییرات را با به کار گرفتن مدیری که الفبای ورزشی را میداند، زده است. از اینجا به بعد سجادی است و برنامهها و خلاقیتهایی که برای برون رفت از وضعیت موجود باید داشته باشد.
پُرواضح است که تیمِ همکار وزیر ورزش که در درجه اول معاونانش را شامل میشود به اندازه خود او میتوانند در پیشبرد اهداف برای سروسامان دادن به وضعیت امروز ورزش تاثیرگذار باشند و شاید به همین دلیل است که طی روزهای اخیر نامهای زیادی برای تصدی آنها بر سر زبان ها افتاده است اگرچه بعد از دو هفته هنوز هیچ تغییر و جابهجایی در ساختمان وزارت ورزش انجام نشده است حتی در حد معرفیِ مدیرکل حوزه ریاست که نزدیکترین فرد به وزیر خواهد بود.
مهم البته تصمیم نهایی است و اینکه در نهایت چه کسانی کشتی عریض و طویل ورزش را در مسیر پیش رو رهبری خواهند کرد، اگر وزیر ورزش مقابل خیلی از درخواستها که چه بسا به تهدید هم تغییر رنگ و شکل بدهند نادیده بگیرد و بر اساس نیازسنجیها و شناسایی مواردی که ورزش کشور را در داخل و خارج تهدید میکند دست به انتخاب بزند این کشتی کمتر در خطر طوفان زدگی قرار میگیرد.
همه اینها میطلبد وزیر ورزش از «مافیای مدیریتی» که معضل ورزش در ادوار مختلف بوده، فاصله بگیرد و با انتخاب افرادی کاربلد و نگاه درست به معنای واقعی «شایسته سالاری» را به منصه ظهور برساند و در همین ابتدای راه از بروز چالههای مدیریتی و ساختاری در راه پیشبرد برنامه و تحقق اهداف جلوگیری کند نه اینکه اجازه دهد تسویه حساب با اطرافیانش خود ایجاد مانع کند.
آقای حمید سجادی! انتخاب شما به عنوان وزیر ورزش مبنایی است برای اینکه ثابت شود «ورزش به مدیری از جنس خود نیاز دارد یا صرفاً فردی که کاریزمای مدیریتی داشته باشد حتی با نگاه و تفکر سیاسی؟»؛ لطفاً شما که از میان خود ورزشیها سکان دار آنها شدهاید، غم ورزش را بخورید و در تغییر وضعیت ورزش به یک پدیده درجه یک دچار کلیشههای همیشگی در انتخابها و انتصابها نشوید.
انتخاب شایستهترین ها از طرف شما، موید انتخاب خود شما توسط مجلسیها خواهد بود. آقای وزیر برای اینکه ثابت شود «قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری» شما محکوم به موفقیت هستید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0