مازندران نیازمند مدیریت متفاوت کرونا
الناز پاک نیا | از ابتدای شیوع کرونا در کشور و استان مازندران، همواره این مساله نمود داشت که مدیریت کرونا در این استان می باید متفاوت از سایر مناطق کشور باشد. مرتب تصمیمات مقطعی برای مدیریت کرونا برای مازندران اعلام میشود و در جدیدترین آن، مقرر شده است که ورود به استان های شمالی […]
الناز پاک نیا | از ابتدای شیوع کرونا در کشور و استان مازندران، همواره این مساله نمود داشت که مدیریت کرونا در این استان می باید متفاوت از سایر مناطق کشور باشد. مرتب تصمیمات مقطعی برای مدیریت کرونا برای مازندران اعلام میشود و در جدیدترین آن، مقرر شده است که ورود به استان های شمالی ممنوع شود. آنچه ستاد ملی در مازندران می باید می دید و در طی یک سال اخیر به آن نرسیده است وضعیت خاص این استان در مقایسه با دیگر استان های کشور است.
همان گونه که در ابتدای شیوع این پاندمی در مازندران و چالش مدیریت راه های استان اشاره شد، مسائل مختلفی در مدیریت کرونا در این استان باید مدنظر قرار گیرد که نیازمند بومی نگری و مدیریت پایین به بالا در شیوع این بیماری است. شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مازندران، محدودیت ها و مدیریت کرونا در این استان را نیازمند اعمال شیوه های متفاوت و بومی کرده است.
نزدیکی شهرها و روستاها، نبود فاصله میان زندگی شهری و روستایی، نبود کلان شهرها در مازندران و نیاز شهرها و روستاها به روستاها و شهرهای همجوار، گردشگرپذیر بودن مازندران، نبود واحدهای بزرگ تولیدی و صنعتی و معضل تعدیل نیروها، اقتصاد خدمات محور در مازندران، اقتصاد کشاورزی و دامداری که نیاز به فعالیت روزانه دارد؛ همه و همه مسائلی است که در مدیریت کرونا در مازندران می باید با توجه به شرایط بومی منطقه مورد توجه قرار می گرفت.
از همان ابتدای شیوع کرونا، گردشگرپذیر بودن مازندران شرایط این استان و استان های مشابه را نسبت به برخی استان های دیگر در وضعیت متفاوتی قرار داد. تحمیل هزینه بستری و اشغال تخت های بیمارستانی توسط ساکنان غیربومی و مسافران از ابتدا مورد اعتراض مازندرانی بوده و هست اما نبود گردشگران هم بار سنگین دیگری بر معیشت و اقتصاد شهرهای ساحلی مازندران وارد آورد که تحمل شرایط محدودیت کرونا را سخت تر کرد.
استان گردشگری مازندران، در کنترل بازار و قیمت ها موفق نبود و یافت نشدن اقلام اساسی در مقاطع مختلف و تورم و گرانی قیمت ها نشان می دهد که مدیریت دوران پاندمی تنها کنترل بیماری نیست و باید کنترل شرایط اقتصادی و بازار نیز مدنظر قرار می گرفت. محدودیت های کرونا در بازار خدماتی و کشاورزی مازندران که اقتصاد آن مبتنی بر بازارهای سنتی، فروش محصولات کشاورزی و دامی، بازارچه های روزانه، فروشگاه های بزرگ و کوچک که درآمد خود را از دایر بودن روزانه خود کسب می کنند، نتوانست چندان دوام بیاورد.
در مازندران به دلیل گردشگر پذیر بودن و کشاورزی بودن، واحدهای صنفی کوچک بسیاری ایجاد شده است که محدودیت های ایجاد شده و عدم حضور مسافران؛ اقتصاد آنان را با چالش مواجه کرده است. در مازندران بیش از 40 درصد درآمد مردم از محل مشاغل خدماتی است که به یکدیگر و به مسافران ارائه می کنند و این محدودیت ها شرایط اقتصادی را برای مردم این استان با چالش مواجه کرده و تبعیت از محدودیت را کمرنگ.
اقتصاد غیردولتی مازندران که عموما در بازارهای سنتی کوچک و واحدهای تولیدی کوچک استوار است، بی شک نتوانسته در برابر تعطیلی ها و محدودیت که عایدی آن نبود بازار فروش و مشتری است، دوام بیاورد و تعدیل نیرو در واحدهای تولیدی و تعطیلی بازارهای سنتی، معیشت مردم را تحت تاثیر قرار داده است در حالی که در استان های دیگر کشور، وجود واحدهای بزرگ تولیدی که صادرات محور بوده و یا از پشتوانه های بزرگ اقتصادی بهره مند هستند کمتر چالش برانگیز شده است.
شرایط اجتماعی و زندگی جمعی مردم مازندران و بزرگ و پرجمعیت بودن روستاها و کوچک بودن شهرها مساله دیگری است که در مدیریت محدودیت های کرونا در این استان می باید در نظر گرفته می شد.
اگرچه در سال های اخیر بر تعداد شهرهای کوچک مازندران افزوده شده اما به همان میزان امکانات و خدمات درمانی و بهداشتی، تفریحی و اقتصادی در این شهرها بسترسازی نشده و از این جهت این شهرها همچنان به مراکز شهری بزرگ در رفت و آمد هستند و این امر اجرای محدودیت های تردد را با مشکل مواجه می کند همان گونه که امروز پس از چند هفته از اعمال محدودیت ها، این امر به خوبی نشان داد که این محدودیت ها آنچنان که باید کارساز نیست.
پرجمعیت بودن روستاها و بار دیگر وابستگی آنها به شهرهای بزرگ اطراف برای دریافت خدمات درمانی و به شهرهای کوچک برای تامین ارزاق و اقلام موردنیاز نیز مشکلی دیگر در مدیریت کرونا در مازندران است. از سویی ادغام شدن جمعیت شهری و روستایی مازندران، تعطیلی اصناف را عملا راهکاری مناسب برای این امر نشان نداد، شرایط زندگی اجتماعی مردم مازندران به گونه ای است که جمعیت شهری و روستایی در تردد دو طرفه قرار دارند و امروز گسیل کرونا به روستاها ناشی از همین مساله است که تعطیلی شهرها و محدودیت های اصناف این جمعیت را به دورهمی ها و شب نشینی ها در روستاها کشانده و امروز همانگونه که پیش بینی می شد روستاهای مازندران در معرض تب تند کرونا قرار دارند.
امروز اگرچه دیگر نمی توان گردشگران را عامل اصلی شیوع پاندمی کرونا در مازندران قلمداد کرد اما هنوز یک عامل مهم به شمار می رود که موجب می شود متهم اصلی شناخته شوند اما به واقع باید به این تدبیر رسید که کرونا در شرایطی قرار دارد که دیگر بومی و غیربومی بودن ملاک افزایش شیوع نیست بلکه شرایط جمعیتی و نوع زندگی مازندرانی ها و تغییر و تدبیر در آن می توانست استان را وارد پیک سوم کرونا نکند.
مازندران می توانست با انتخاب شیوه بومی مدیریت کرونا و ایجاد محدودیت ها از وارد شدن فشار اقتصادی به بازار خدماتی- کشاورزی استان جلوگیری کرده و با ایجاد محدودیت های طبقه بندی شده و شیفتی، فشار شیوع کرونا را کاهش دهد.نظارت بر بازار در دوران محدودیت ها کرونا و رها نشدن بازار به دست متولیان نیز به خوبی می توانست آرامش اندکی را بر معیشت مازندرانی ها ایجاد کند که متاسفانه این امر نیز میسر نشد.ایجاد محدودیت تردد براساس شرایط جمعیتی و با در نظر گرفتن امکانات شهری و روستایی، از ایجاد شرایط فعلی نیز می توانست از مقطعی شدن این تصمیمات جلوگیری کند.به هر روی آنچه مورد نیاز است دقت در تصمیماتی است که عموما در مرحله اجرا چاره ساز نیست و بار دیگر می تواند مازندران را با بحران صعودی شدن روند ابتلا به این بیماری مواجه کند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0