تأملی در مقوله گردشگری در مازندران
گردشگری در مازندران، ممکن است ذهن مردم را فوری به سمت جنگل و رود و دریا ببرد اما اگر در ذهن مسئولان ما معنای گردشگری در طبیعت و موهبات الهی خلاصه شود، خسارت بزرگی به گردشگری وارد میآید. مازندران دارای پیشینه تاریخی کهن، سرشار از فرهنگ غنی ناب بومی و دینی، بهرهمند از موسیقی دلنشین […]
گردشگری در مازندران، ممکن است ذهن مردم را فوری به سمت جنگل و رود و دریا ببرد اما اگر در ذهن مسئولان ما معنای گردشگری در طبیعت و موهبات الهی خلاصه شود، خسارت بزرگی به گردشگری وارد میآید. مازندران دارای پیشینه تاریخی کهن، سرشار از فرهنگ غنی ناب بومی و دینی، بهرهمند از موسیقی دلنشین ویژه و دیگر هنرهای خاص مازنی، صنایعدستی، ورزشهای بومی و محلی و البته ویژگی جغرافیایی و طبیعی بینظیری است که از همه این موارد برای صنعت گردشگری باید بهدرستی استفاده کرد.
در حال حاضر باید محاسبه کرد و دید که چه نسبتی میان گردشگری فعلی با همه این موارد وجود دارد و گردشگری در مازندران تا چه اندازه برای توسعه در استان و ارتقای سطح زندگی مردم استان مفید واقع میشود.
آیا از همه ظرفیت و بناهای تاریخی استان بهدرستی استفاده میشود؟ آیا دیگران شناخت کافی از ابنیه تاریخی و فرهنگی ما دارند؟ آیا برای حفظ و بازسازی و بهسازی آثار تاریخی، برنامهای هماهنگ در راستای تقویت گردشگری وجود دارد؟ چرا هنوز در ساری موزه نداریم؟ مگر ساختمان موزه در بوستان ولایت آماده نشده است؟ آیا بهراستی عاری از آثار تاریخی هستیم؟ شواهد چیز دیگری میگوید! اشکال کار کجاست؟
باید بررسی شود هنر و موسیقی بومی ما چه نقشی در ارتباط با گردشگری ما دارد؟ آیا توریسم فرهنگی توانسته جایگاه خود را در مازندران بیابد؟ آیا برگزاری برخی جشنوارههای فرهنگی بومی و محلی توانسته بهخوبی برگزارشده و از همه جای کشور و حتی سایر کشورها، توریست جذب کند؟ اگر اینطور نیست که نیست و یا رونق قابلتوجهی ندارد، برنامهریزی خاصی شده است؟
مازندران سرشار از نعمات و برکات طبیعی است؛ یک سؤال مهم در حوزه گردشگری، سوغات منطقه گردشگر پذیر است. بهراستی سوغات ما چیست؟ برنج؟ ماهی؟ بازهم جوابها به سمت طبیعت میرود! پس تولیدات فراوریشده چه میشود؟ آیا از اینهمه ظرفیت طبیعی، فراوری خاص و بستهبندی نام و نشانداری داریم؟ چند سالی است هر شهرستان، جشنواره محصول خاص خود را برگزار میکند که بسیار خوب است؛ اما تا کی باید به معرفی محصولات و یک دورهمی شاد اکتفا کنیم؟ مسئولان برنامهای برای افزایش این محصولات و ایجاد صنعت فراوری برای آنها دارند؟ بهیقین اگر به این سمت حرکت کنیم، هم گردشگری ما رونق مییابد و هم اشتغال پایدار ایجاد میشود.
دیار علویان به دلیل خدمتی که در تاریخ خود به دین و مذهبش داشته و خاستگاه علما و بزرگان دین بوده، از وجود امامزادگان و مقابر بزرگان بسیاری بهرهمند است که میتواند یکی از قطب های گردشگری مذهبی باشد؛ بهراستی آیا توانستهایم خودمان را از این حیث هم بهخوبی معرفی کنیم؟ البته اعتقادات مردم، آنها را به این سمت میکشاند اما آیا ظرفیتسازی صورت گرفته است؟ همه مسافران با ظرفیتهای موجود آشنایی دارند؟
زیرساختهای مازندران برای پذیرش گردشگر در چه حد است؟ از راه و جادههای مواصلاتی گرفته تا اماکن اقامتی و فضاهای فرهنگی و بازارهای تجاری. البته وقتی سخن از بازارهای تجاری میشود، منظور پاساژها و مال های شیکی که فقط محل عرضه برندهای خارجی توسط قشر نوکیسه ای که حتی ممکن است مازندرانی هم نباشند، نیست! بازارهای بومی که مردم و کسبه استان بتوانند محصولات و تولیدات خود را بفروشند؛ بازارهایی که نمونه آن در جویبار و امیرکلا وجود دارد. اگر به فکر توسعه هستیم، توسعه باید معنای همهجانبه داشته باشد، باید عدالت در پیشرفت داشته باشیم، نه اینکه ظرفیت سازی هایمان هم برای ثروتمندان باشد و فاصله طبقاتی روزبهروز بیشتر شود.
گردشگری باید مردم را از فروش زمینهایشان به غیربومیها به سمت فروش محصولات زمینهایشان به آنها بکشاند، وگرنه نهتنها سودی برای مازندران نیست بلکه استان ما و شهرهای ما را به حیات خلوت عدهای سوداگر تبدیل میکند؛ این نگرانی وجود دارد، بهویژه حالا که بحث ایجاد منطقه آزاد بدون پیوست فرهنگی هم مطرح است.
ما حتی در مدیریت سرمایههای طبیعی هم برای گردشگری ماندهایم؛ نتوانستهایم توازن را برای همه جای استان ایجاد کنیم. شرق استان بهویژه مرکز استان، بیشتر گرفتار محصور ماندن سواحل هستند و آزادسازی بهخوبی انجامنشده است و امکانات گردشگری کمتری هم دارند اما شرایط در غرب استان بهتر است.
و سؤال پایانی: آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای گردشگری در مازندران اقدامی انجام دادهاند؟
مجید رضا فولادی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0