راهکار های اقتصاد بدون نفت
حرف آنلاین: نفت خام در گذشته های دور، مصارف بسیاری داشت، برای روشنایی در مشعل و منازل و نیز برای روغن کاری ارابه ها و در پزشکی برای مداوای امراض جلدی و عفونی کاربرد داشت. امّادر قرن هفدهم تا نیمۀ اول قرن بیستم، زغال سنگ، نیاز گارگاه های صنعتی، کشتی ها و مصارف خانگی را […]
حرف آنلاین: نفت خام در گذشته های دور، مصارف بسیاری داشت، برای روشنایی در مشعل و منازل و نیز برای روغن کاری ارابه ها و در پزشکی برای مداوای امراض جلدی و عفونی کاربرد داشت. امّادر قرن هفدهم تا نیمۀ اول قرن بیستم، زغال سنگ، نیاز گارگاه های صنعتی، کشتی ها و مصارف خانگی را تأمین می نمود. از نیمۀ دوّم قرن بیستم،نفت منبع اصلی انرژی جهان گردید. و جایگزینی نفت به جای زغال سنگ، به خاطر به صرفه بودن اقتصادی و پر ارزش بودن کاربرد نفت بوده است. امّا معلوم نیست با وجود انرژی های جایگزین جدید مانند: انرژی های هسته ای و خورشیدی و نظایر این ها، فرصتی برای استخراج و فروش نفتِ کشورهای نفت خیز باشد.
در جهانِ امروز،نفت کلیدیترین کالای دنیای معاصر است. کالایی که به طلای سیاه، شهرت یافته است. به اعتقاد بعضی تحلیل گران، همین امر یعنی اتّکا به درآمدهای نفتی، به جای آن که مقدمات توسعه و پیشرفت کشورها را فراهم کند،عامل اصلی عقب ماندگی آنها میشود. امّا سهم آن از لحاظ تولید کالاهای پوشاکی، دارویی، غذایی،ساختمانی، صنعتی، حمل و نقل، پتروشیمی و نظایر این ها، قابل ملاحظه است. لذا از زمان فوران نخستين چاه نفت در مسجد سليمان،در سال ۱۲۸۷شمسی، اقتصاد ايران دچار بيماری وابستگی به درآمد نفت، شد که هنوز هم ادامه دارد. درآمدهای نفتی در سال های پيش و پس از جنگ جهانی دوّم، نقش اساسی در اقتصاد ايران بازی می کرد. از اين رو، از همان آغاز ملّی شدن صنعت نفت در سرتاسر کشور، دولت بريتانيا همۀ توان خود را در راه جلوگيری از فروش نفت ايران به کار گرفت. اين عمل در آغاز مشکلاتی برای ايران از نظر اقتصادی و اجتماعی به وجود آورد که با گام گذاردن به مرحلۀ اقتصاد بدون درآمد نفت، می توانست برطرف شود. هر چند دکتر محمد مصدق،حرکت بزرگی را در کشور آغاز کرد که قرار بود سنگ بنای تفکّر اقتصاد بدون نفت باشد. حالا امّا سالها از ملّی شدن آن میگذرد و درطی این سال ها که دولت ها پی در پی آمدند و رفتند، میلیارد ها دلار درآمد نفتی نصیب کشور شده است، لکن به دلیل عدم استفادهٔ صحیح از این ثروت ملی، موجبات بروز اختلال در اقتصاد ایران فراهم شده است؛ به طوری که علیرغم وجود ثروت عظیم حاصل از نفت، همچنان بیکاری و تورم موجود در جامعه از مشکلات اصلی دولتمردان است. در واقع سنگ بنای اقتصاد بدون نفت که همان ملّی شدن صنعت نفت بود، نتیجۀ عکس داد و در طی سالها آن قدر اقتصاد کشور را وابسته به استخراج نفت خام و فروش آن کرد که تولید فرآوردههای نفتی که ثروتی عظیم نصیب کشور میکند و تولید و صادرات غیر نفتی که از اساس توسعه یافتگی کشورهاست از یادها رفت. به این ترتیب بود که تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد، موجب ایجاد دور تسلسلی از افزایش نقدینگی، تورّم و واردات از یک سو و کاهش توان رقابتی تولید داخل و افول آن از سوی دیگر شد. ضمن آن که پیامد ضمنی ایجاد چنین چرخهای،رواج فعالیتهای واسطهگری و دلالی به جهت وابستگی بازار داخل به واردات و در نتیجه نرخ ارز بود وهنوز هم ادامه دارد. چرخهای که جز ایجاد فشار بر اقشار ضعیف جامعه و افزایش فقر، نتیجهای نداشته و نخواهد داشت.
نفت ثروتی است که باید صرف سرمایه گذاری و توسعۀ زیرساختها شود. البته برنامه ریزیهایی برای خروج از اقتصاد نفتی انجام شده است. به عنوان مثال طبق برنامۀ چهارم توسعه (۸۹ – ۸۴) قرار بوده سالی ۱۰ درصد از اتّکای بودجه به نفت کاسته شود، امّا به سبب عملکرد دولت وقت این کار رخ نداد. در برنامۀ پنجم توسعه نیز قرار است سالی ۱۵ تا ۲۰ درصد از اتّکای بودجه به نفت کاسته شود که هنوز معلوم نیست این امر محقق شده یا نه. این در حالی است که مقام معظم رهبری نیز بارها به موضع اقتصاد بدون نفت تأکید نمودهاند. معظم له، در اوّل فرودین در حرم مطهّر رضوی فرمودند: “اگر تحریمها اثر گذاشــته است، علّت آن اشکال اساسی در وابسته بودن اقتصاد کشور به نفت است و بر همین اساس باید اقتصاد بدون نفت، از برنامههای اصلی و اولویّتهای دولت باشد.”
امّا ایران بدون نفت چه خواهد کرد؟ این در حالی است که کاهش گام به گام صادرات نفت و یا حداقل استفاده از درآمدهای نفتی برای تولید فرآوردههای نفتی و بهبود زیر ساختها میتواند اقتصاد ایران را متحوّل کند و همه چیز را به آیندهای نامعلوم موکول نکند.
امّا اقتصاد ما به نفت، متّکی است. همۀ کشورهای تک محصولی چنین هستند. در ایران، نفت علاوه بر منبع تأمین انرژی،یک منبع مهّم درآمد و در نتیجه عامل مؤثر در پیشرفت اقتصاد کشور و زندگی مردم ماست. سیاست جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون در زمینۀ نفت، بر پایۀ حفظ منابع و ذخایر موجود برای نسل های آینده و بهره برداری از منابع نه بر اساس نیاز غرب و شرکت های چند ملیّتی، بلکه منطبق با نیاز ارزی ایران تدوین شد. در چارچوب اوپک نیز سیاست ایران محدویّت فروش و افزایش قیمت می باشد. ولی هم اکنون، با توجّه به افزایش تولید نفت خام بیشتر از سهمیۀ خود در بین برخی از کشورهای عضو اوپک،مانند ر ژیم جنایتکار آل سعود، که نفت خام را با بیشترین ظرفیّت تولید و کمترین قیمت، به فروش می رساند. و افزایش قیمت دلار به 37000ریال و دلایل دیگر، باعث سقوط بی سابقۀ قیمت نفت خام حدود 27 دلار شده است.
امّا در ایران اسلامی با توجّه به شرایط حساس کنونی و تحریم های سخت اقتصادی گذشته که از پیروزی انقلاب اسلامی تا حال حاضر، ادامه داشته و رکودی که هم اکنون بر اقتصاد کشورحاکم است و تکیۀ دولت روحانی بر فروش نفت 27 دلاری، که در طول تاریخ انقلاب اسلامی تا کنون، بی سابقه بوده است. تاکنون نتوانسته از این نعمتهای خدادی به خوبی در جهت رشد و تعالی صنعت داخلی استفاده نماید. ولی امروزه، خواستۀ همۀ مردم بهبود معیشت اقتصادی بوده و رواج کسب وکار از اهم مسائلی است که باید مورد توجّه مسئولان قرار گیرد .ولی با وجود گذشت سی و چند سال و راهکارهایی دربارۀ اقتصاد بدون نفت، ادارۀ کشور بدون درآمدهای نفتی، و… که دولت ها و نظريه پردازان دولتی عنوان کردند،شايد امروز بتوان با توّجه به گذشته، نظريۀ نوينی را در اين مورد به ميان آورد. با توّجه به گستردگی اقتصاد کشور و هزينه های بالای ادارۀ آن، نظريه های بستن چاههای نفت و صرف نظر کردن از درآمد نفت و يا تخصيص همۀ درآمد نفت به برنامه های عمرانی نمی تواند راهگشا و پاسخگو باشد. بنابراین،چند راهکار اساسی پیشنهاد می گردد: 1. توسعۀ صنایع تبدیلی نفت جهت ممانعت از خامفروشی و تبدیل آن به مواد با ارزش افزودهی بیشتر، 2. رونق تولید ملّی جهت ایجاد بستر مناسب برای درآمدهای پایدار، بهویژه مالیات بر ارزش افزوده، میتواند مقدمات تغییر ساختار اقتصاد ایران را فراهم آورد، 3.از مزیّتهای نسبی درست استفاده کنیم. برخی از صاحبنظران معتقدند هیچ کشوری نمیتواند بدون مزیت نسبی پیشرفت کند، از اینرو صادرات در هر کشوری براساس مزیتهای نسبی و رقابتی آن کشور شکل میگیرد، 4.اقتصاد دانشبنیان می تواند جایگزین اقتصاد تکمحصولی شود و همین امر می تواند نتایج خوبی را به ارمغان آورد،5.امروزه برای اجرای اقتصاد بدون نفت يا به گفتۀ درست تر، داشتن بودجۀ جاری بدون اتکا به درآمد نفت، بايد در يک برنامۀ کوتاه مدّت (بيشينه پنج ساله)، با سرمايه گذاری در ساخت يگان های پتروشيمی (نفت کيميا) و پالايشگاه ها، اجازه نداد که نفت خام از کشور صادر شود. ايران از توليد نفت خام شايد در آيندۀ نه چندان دور، نمی تواند چشم پوشی کند؛ امّا می تواند از صدور نفت خام جلوگيری کرده و يکی از فروشندگان بزرگ فرآورده های نفت کيميا (پتروشيمی) و مواد نفتی پالايش شده در دنيا شود.
محمدرضا آهنگریان
مدرّس دانشگاه
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0