یادداشت | چرا هیچ خبری از شماها نیست؟!

سرمای شدید که در بیست سال اخیر بی سابقه بوده است باعث شد تا افزایش بی رویه ای در مصرف گاز اتفاق افتد. در چنین شرایطی توقع این هست که میزان مصرف ، مدیریت شود. با توجه به حجم بالای مصرف گاز در مصارف خانگی، مخاطب اصلی پیام های مدیریت مصرف، خانواده ها هستند.

اکنون تمامی ارکان و ابزار تبلیغی کشور دست در دست هم داده تا با تشویق و ترغیب مردم به مصرف بهینه، از میزان افت فشار و نیز قطعی احتمالی گاز بکاهند.در چنین اوضاعی، هر کس که صاحب تریبون هست سعی می کند با تحریر و تکلم خود، مردم را به مدیریت مصرف فرابخواند.

جامعه هنری و ورزشی کشور که بسیار مورد توجه عموم هستند قطعا قادرند بیشترین نقش را در فرایند تشویق جامعه به مصرف بهینه داشته باشند. چهره های ورزشی و هنری که از آنان بعنوان سلبریتی نام برده می شود می توانند نقش آفرینی خوبی در این زمینه داشته باشند. متاسفانه تا این لحظه این انتظار منطقی، هرگز عملی نشده است!

سلبریتی های وطنی در سنوات اخیر بویژه در چند ماه اخیر به نام مردم و به بهانه بلند کردن صدای مردم، هر دروغ و خلافی که می شد گفت و انجام را گفتند و انجام دادند! آنها به بهانه مرگ یک دختر جوان، با تحریک جوانان و نوجوانان بی اطلاع از همه جا، کشور را به آشوب کشانده و باعث اغتشاش شدند. سلبریتی ها مطالب تحرک آمیز خود را دفاع! از مردم بیان کرده و عنوان می کردند نمی توانند در برابر درد مردم ساکت باشند!

حال اکنون باید از این جماعت همیشه مجازی! پرسید که چرا اکنون هیچ صدایی از شما بلند نمی شود؟! مگر نه اینکه شماها مدعی هم نوایی با مردم بودید و ادعا می کردید که هم درد با مردم هستید، خوب اکنون که برخی نقاط کشور در آستانه قطعی گاز هستند احتمال سرد شدن خانه های مردم وجود دارد چرا پستی در تشویق مردم به مصرف بهینه نمی گذارید تا بلکه خانه های کمتری دچار سردی شود؟!

شماها چگونه خود را هم درد مردم می نمایانید در حالی که نسبت به سردی خانه های هم وطنان خراسانی و گلستانی و برخی نقاط کشور، کاملا بی تفاوت و بی خیال هستید؟! چرا هیج خبری از شماها نیست؟!

برخی از سلبریتی ها نشان دادند که نه تنها درد مردم را نداشته و در غم و غصه آنها شریک نیستند بلکه با هر چه که موجب زندگی آرام و ایمن برای ایرانیان می شود کاملا زاویه دارند.

اگرچه تکلیف بسیاری از این جماعت سلبریتی از قبل هم مشخص بوده و آنها هیچگاه در مسیر صواب قرار نداشتند اما آیا در اینجا نباید و نمی توان به مدیران و مسئولان مربوطه نهیب نزد که آقایان محترم، چرا در انجام وظیفه حاکمیتی تان تعلل و تسامح می کنید؟! متاسفانه مسئولان مربوطه نه تنها هیچ اراده ای برای به سرخط آوردن این جماعت همیشه طلبکار و پرادعا نداشته بلکه وقتی دستگاه قضائی عزم برخورد با این آنان را می کند، به اسم حامی هنرمند و ورزشکار به میدان آمده و با رایزنی بیجای خود، سلبریتی را از برخورد قضایی دور می کنند! کاری که وزرای ارشاد و ورزش در این چند وقت انجام دادند!

به نظر می رسد نظام یک بار هم که شده می بایست تکلیف خود را با این جماعت یک‌سره کند. نمی شود پذیرفت که این جماعت از امکانات این مملکت به آلاف و اولوفی برسند اما نه تنها در هیچ حادثه ای در کنار مردم نباشند بلکه در بسیاری از موارد نمک بر زخم عمومی هم بپاشند!