گزارش حرف از آتش کاه و کلش در شالیزارهای مازندران؛ دود نبود صنایع تبدیلی در چشم مردم
الناز پاک نیا: نبود و یا کمبود صنایع تبدیلی در حوزه کشاورزی مازندران یکی از مشکلاتی است که حداقل در ده سال اخیر حلنشده باقیمانده است. در حوزه باغداری یکی از مهمترین دغدغهها بهویژه در محصولاتی مانند هلو، شلیل و مرکبات تازه خوری این محصولات در زمان برداشت است و به این دلیل محصول باید […]
الناز پاک نیا: نبود و یا کمبود صنایع تبدیلی در حوزه کشاورزی مازندران یکی از مشکلاتی است که حداقل در ده سال اخیر حلنشده باقیمانده است. در حوزه باغداری یکی از مهمترین دغدغهها بهویژه در محصولاتی مانند هلو، شلیل و مرکبات تازه خوری این محصولات در زمان برداشت است و به این دلیل محصول باید در فاصله زمانی اندکی به دست مصرفکننده برسد در غیر این صورت تبدیل به ضایعات میشود. از دست رفتن بخشی از صرفه اقتصادی تولیدات کشاورزی مازندران در این بخش، همان زیانی است که وارد کشاورزی میشود در کنار اینکه تغییرات قیمتی و حضور دلالان و سورتینگ داران نیز در این زمینه به زیانبخش کشاورزی منتهی میشود. محصول برنج، که از عمده محصولات کشاورزی استان مازندران به شمار میرود، در سالهای اخیر کشاورزی استان را وارد چالش عظیمی کرده است. کشاورز مازندرانی بدون توجه به عواقب زیستمحیطی و اقلیمی اقدام به آتش زدن باقیمانده برنج پس از برداشت میکند. کاه و کلش که همان باقیمانده ساقه و پوسته برنج برداشتشده است، در تیر و مردادماه آلودگی هوای مازندران را موجب میشود.
افزایش دمای مازندران از نتایج آتش زدن کاه و کلش
محمدرضا رضوی مدیرکل هواشناسی و تحقیقات کشاورزی استان مازندران در گفتوگو با خبرنگار حرف با اشاره به اینکه در قوانین فیزیک هر گرمایی در زمین ایجاد شود این گرما از جو زمین خارج نمیشود، میگوید: اگر این گرما دود باشد ماندگاری بیشتری خواهد داشت. این آتش زدن علاوه بر اینکه به خاک آسیب میزند زمین را نیز گرم میکند، بیماریهای ریوی را تشدید میکند و موجب افزایش دمای هوا نیز میشود.
وی بابیان اینکه دمای هوای شبهای تابستان در مازندران معمولاً باید کاهش یابد اما به دلیل آتش زدن کاه و کلش این دما افزایشیافته است، تصریح میکند: در شهرستان آمل که عمده آلودگی و دودزایی کاه و کلش طی روزهای اخیر مشاهده است، کاهش میدان دید به 300 متر رسیده است. درحالیکه در روز عادی فاصله دید ده کیلومتر بود.
رضوی با اشاره به اینکه امروز کشاورز تنها راه استفاده مجدد از زمین را آتش زدن باقیمانده محصول میداند، میافزاید: اگر کشاورز این باقیمانده را از زمین خارج نکند امکان شخم مجدد از میان خواهد رفت، کاهش و کلش خردشده و یا سوزانده شده چسبندگی زمین را بیشتر میکند. این مسئول بابیان اینکه این مسئله یعنی آتش زدن کاهش و کلش ناشی از ناآگاهی کشاورز نیست و وی میداند اما به محیطزیست آسیب میزند، تأکید میکند: میباید راههای جایگزین استفاده از این مواد و محصولات به کشاورزی یادآوری و از مزرعه خارج گردد.
کشاورزان مجازات میشوند اما باز ادامه میدهند
مهدی کشاورزیان رئیس اداره محیطزیست آمل نیز در گفتوگو با حرف با اشاره به اینکه طبق قانون کشاورزان مختلف به دادگاه معرفی و بر اساس تخصیصی دادگاه مجازات میشوند، بیان کرد: بر اساس درجه شش ماده 19 مجازات اسلامی کشاورزان متخلف مجازات میشوند و بر اساس ماده 20 قانون هوای پاک، محیطزیست طرح دعوی میکند که قاضی بر اساس تشخیص خود رأی میدهد. بهعنوانمثال برای یک کشاورز، قاضی دابودشتی یکمیلیون تومان جریمه در نظر گرفته است اما آرا در این زمینه متفاوت است.
وی بابیان اینکه مجازات دردی از این حوزه دوا نمیکند و کافی نیست، میافزاید: امروز صبر و تحمل کشاورز برای رسیدن به محصول دوم کم شده است و به هر نحوی میخواهد از زمین خود استفاده مجدد داشته باشد. جهاد کشاورزی مکلف است اطلاعرسانی لازم را انجام داده و با آموزشهای لازم علمی ترویجی به کشاورز راهکار مناسب را نشان دهد.
راهکارهای اقتصادی اما دیده نشده
امروز کشاورز برای رسیدن به محصولی از کشت دوم و برای اینکه نمیداند با باقیمانده محصول چه باید کند به راحتترین کار ممکن دستزده و کاه و کلش را به آتش می کشد. در کنار اینکه این امر موجب میشوند جانداران زنده خاک نیز بمیرند و عمر استفاده از زمین کشاورزی کوتاه شود بااینوجود کشاورز آگاهانه و یا ناآگاهانه برای ایجاد صرفه اقتصادی بیشتر، کاه و کلش را به آتش میکشد. حالا بهجز هلو، شلیل و مرکبات نوبت، زیان دیدن محیطزیست مازندران از نبود صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی است. کاه و کلش و هر باقیمانده محصول کشاورزی و هر آنچه در طبیعت تولید میشود از آن میتواند استفاده دیگری نیز انجام داد و چیزی به نام پسماند و یا ضایعات در این بخش وجود ندارد. این بار نیز مازندران و محیطزیست آن، از نبود توجه به صنایع تبدیلی کاه و کلش در رنج است.
نبود صنایع تبدیلی کاه و کلش در قطب برنجکاری کشور
سید مجید ذبیح زاده عضو هیئتعلمی دانشگاه کشاورزی ساری و عضو کارگروه چوب کاغذ این دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار حرف با اشاره به اینکه سالیان زیادی است در مقیاس صنعتی از کاه و کلش استفاده میشود و این ماده نهتنها در کاغذسازی و تولید ام دی اف بلکه در فرآوردههای دیگر مانند چوب پلاستیک نیز مورداستفاده قرار میگیرد، میگوید: تنها مشکل استفاده از کاه و کلش در صنایع کاغذسازی، عدم استفاده از آن در مقیاسهای پایین است،این صنعت در مقیاس کم بهصرفه نیست و حتماً نیز باید ظرفیتهای بزرگ با مواد اولیه زیاد مورداستفاده قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه در شمال کشور پراکندگی مزارع جمعآوری ماده اولیه را با مشکل مواجه میکند، میافزاید: مالکیتهای کوچک و خرد توان کارهای بزرگ صنعتی را از میان میبرد و اگر بهصورت کشت و صنعت و مزارع بزرگ کشاورزی مازندران رونق داشت مشکل جمعآوری محصول وجود نداشت از سویی نیز فصلی بودن تولید کاه و کلش نیز بخش دیگری از مشکلات است و حجیم بودن این محصول امکان انبار کردن آن را با مشکل مواجه میکند.
وی با بیان اینکه واحدهای کوچک تهیه خمیرکاغذ از کاه و کلش، مخرب محیطزیست است زیرا باید پساب شیمیایی آن گرفته شود و وارد محیطزیست نشود، میگوید: ازاینرو استفاده از این ظرفیت باید بااحتیاطهای زیستمحیطی همراه باشد اما در واحدهای بزرگ این امر باصرفه خواهد بود.
صنایع تهیه خمیرکاغذ از کاه و کلش در مازندران
این عضو هیئتعلمی دانشگاه کشاورزی ساری بابیان اینکه از کاه و کلش بهجای تهیه کاغذ، محصولات دیگری مثل چوب پلاستیک نیز تهیه میشود که در مثال کارگاهی صرفهجوییهایی نیز به دنبال دارد، میگوید: میتوان از این کاه و کلش در صنایع سلولوزی استان استفاده کرد و در صنعت ام دی اف نیز بهراحتی قابلاستفاده است.
وی به حلقه مفقوده در این بخش اشاره میکند و میافزاید: در حدفاصل میان کشاورزی مازندران و نیز واحدهای سلولوزی، کاغذی و نئوپان استان جایگاه کارخانههای بزرگ تهیه خمیرکاغذ مفقود است. صنایع چوب و کاغذ مازندران بهعنوان مصرفکننده عمده خمیرکاغذ مستقیماً نه اما اگر واحدهای دیگر خمیرکاغذ را تولید کنند میتواند از این کاه و کلش استفاده کنند. ذبیح زاده یادآور میشود: در رفسنجان کارخانهای نئوپان تولید میکند که برای آموزش آمادهسازی اولیه کارکنان آن رفته بودیم، در این کارخانه از سرشاخههای درخت پسته برای ساخت نئوپان استفاده میشد، به این صورت که هرسال هرس درختهای پسته موجب میشد سرشاخهها در کف زمین میماند اگر خارج نمیکردند آفتی در سرشاخهها میماند و سال بعد جوانههای جدید را میخورد. اما با احداث کارخانه نئوپان کشاورزان بهجای دور ریختن و آتش زدن سرشاخهها، آن را به کارخانه میفروشند. معتقدم اگر صنایع تبدیلی و کارخانههای مرتبط در این بخش نیز احداث شود هم کشاورزی راغب میشوند کاه و کلش را آتش نزنند و هم صنایع بزرگ از این محصول اولیه استفاده میکنند.
استفاده از کاه و کلش بهجای واردات خمیرکاغذ
عضو هیئتعلمی دانشگاه کشاورزی ساری با اشاره به اینکه صنعت مرتبط با کاه و کلش باید با توجهات زیستمحیطی همراه باشد تا مشکل دیگری به مازندران تحمیل نشود، تأکید میکند: امروز کارخانههای بیشتر به واردات کاغذ، خمیرکاغذ و مواد اولیه صنایع سلولوزی روی آوردهاند اما میتوان این نیاز را در استان نیز رفع کرد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0