گرم شدن تنور هنر ایرانی در اُپرای عاشورا

اُپرای عاشورا اثری که در فرانسه، لهستان، ایتالیا و تهران به اجرا در آمده است، این بار درمازندران روایت می شود. به گزارش حرف آنلاین، اُپرای “عاشورا” نخستین اثری است که بر اساس تئوری احیای اپرای ملی بهروز غریب پور تولید و توسط خود او نوشته، طراحی و کارگردانی شده است و با آهنگسازی بهزاد […]

opera-ashoora

اُپرای عاشورا اثری که در فرانسه، لهستان، ایتالیا و تهران به اجرا در آمده است، این بار درمازندران روایت می شود.

به گزارش حرف آنلاین، اُپرای “عاشورا” نخستین اثری است که بر اساس تئوری احیای اپرای ملی بهروز غریب پور تولید و توسط خود او نوشته، طراحی و کارگردانی شده است و با آهنگسازی بهزاد عبدی به اجرا درآمده است .

اپرای عروسکی عاشورا در شمار پرمخاطب ترین آثار گروه تئاتر عروسکی آران در خارج از ایران محسوب می شود.

بهروز غریب پور سرپرست گروه تئاتر «آران» و کارگردان اپراهای عروسکی درباره جدیدترین فعالیت گروه در زمینه اجرای اپراهای عروسکی گفت: با میزبانی اداره کل ارشاد استان مازندران قرار شد تا اپرای «عاشورا» را در شهر بابل اجرا کنیم از این رو به این شهر سفر کرده ایم و در حال آماده سازی اپرا برای اجرا هستیم.

وی درباره زمان و مکان اجرای اپرای «عاشورا» در شهر بابل افزود: قرار است روزهای ۲۵، ۲۶ و ۲۷ مهر این اثر را در سالن دانشگاه صنعتی نوشیروانی شهر بابل روی صحنه ببریم.

کارگردان اپرای «عاشورا» با اشاره به ظرفیت ۵۰۰ نفره سالن اظهار امیدواری کرد که طی سه اجرا مخاطبان و علاقه مندان به تماشای این اپرا بنشینند.

سرپرست گروه تئاتر «آران» در پایان سخنان خود درباره احتمال اجرای اپرای «عاشورا» در استان های دیگر ایران، گفت: استان های خوزستان و اصفهان نیز مایل هستند که از اجرای این اثر میزبانی کنند و ما بعد از اجرای اپرای «عاشورا» در استان مازندران درباره اجرا در این ۲ استان تصمیم گیری می کنیم.

 

بهروز غریب پور می گوید:«اپرای عاشورا» راهی برای اپرای ملی

 

“اپرای عاشورا ” بهروزغریب پوراین بار در مازندران روایت می‌شود.

اُپرای عاشورا نخستین اثری است که بر اساس تئوری احیای اپرای ملی بهروز غریب‌پور تولید و توسط خود او نوشته، طراحی و کارگردانی شده و با آهنگسازی بهزاد عبدی به اجرا درآمده است.

در استانه برگزاری اجرای این اثر در مازندران خواندن اظهارات” بهروزغریب پور”مدرس و کارگردان باتجربه تئاترپیرامون “اپرای عاشورا ” خالی از لطف نیست.

وی درباره شکل گیری و پیشینه این اثرگفته است:

«تعزیه میراثی ملی است که باید با معاصر سازی و استفاده نوین از عناصرش، در زنده نگه داشتنش بکوشیم.

بعد از ممنوعیت‌های دوره رضاشاه طبعاً تعزیه تا مدتی مورد توجه قرار نمی‌گرفت و عملاً گوشه‌ای افتاده بود. از طرفی روشنفکران جامعه هم تعزیه را ترکیبی از خرافه و باورهای مردم بی‌سواد و عامی می‌دانستند و طبیعی بود نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان ما در 60 یا 70 سال پیش توجهی به تعزیه، به عنوان یکی از قدیمی‌ترین فرم‌های نمایشی ایران نداشتند.

در دوران قاجار تعزیه‌نویسان و دولت‌مردان ارادت خاصی به تعزیه داشتند و حتی امیرکبیر دستور گردآوری نسخ تعزیه را داد که کار بسیار ارزشمندی بود و سبب آشنایی بیشتر جامعه با تعزیه شد. مثلا تعزیه «شاه شهید» که مربوط به ترور ناصرالدین‌شاه است یا «تیمور لنگ» که با الگوی کهن تقابل خیر و شر در این دوران نوشته شدند.

همیشه کسانی در دل تشکیلات تعزیه بودند که برای حفظ تعزیه هر کاری می‌کردند. با روی کار آمدن محمدرضا شاه، تعزیه دوباره رونق یافت و این مسئله تا جشن هنر شیراز که در واقع نگاه دوباره‌ای به تعزیه بود، ادامه یافت. این تغییر دیدگاه بخش زیادیش مدیون تایید غربی‌ها از تعزیه بود که روی روشنفکران ما تاثیر گذاشت و مجبورشان کرد دوباره و با نگاهی نو به تعزیه بنگرند.

تکنیک فاصله گذاری برشت رویکردی کاملا متفاوت با تعزیه دارد. فاصله گذاری برشت را بسیاری شبیه تعزیه می‌دانند ولی به نظر من، تعزیه قرابتی با برشت ندارد و طبعاً با رویکرد کاملا متفاوتی نوشته و اجرا می‌شود. مخاطبان تعزیه با تمام وجود به یزید و شمر بودن بازیگران تعزیه در زمان اجرا یقین دارند و با تمام وجود از آن‌ها بیزارند. اما مترادف دانستن این شیوه نمایشی با برشت در نهایت باعث روزآمد کردن تعزیه شد.

بعد از آن دوران، به صورت جسته و گریخته از بعضی قطعه‌های تعزیه در کارهای متفاوت استفاده‌هایی شد. اما این بهره برداری هیچ وقت به صورت کامل صورت نگرفت. هرکس از تعزیه استفاده کرد، سعی نمود دیالوگ‌های آوازی را، که از ویژگی‌های بسیار مهم تعزیه است، به نثر تبدیل کند.

«اپرای عاشورا» رویکردی به اصل ماهیت تعزیه است که در آن از ویژگی‌های اصلی تعزیه بهره برده شده است: در این اپرا من دقیقاً از همان آوازها و ردیف‌های سنتی استفاده کردم و سعی نمودم موسیقی تعزیه را با آن شکوه و جلالی که داشت و نه وضعیت رقت‌بار فعلی آن تصویر کنم. تمام ملودی‌ها و همان ساختار تعزیه سنتی را معاصر سازی کردم و در این اپرا از آن‌ها بهره بردم. در واقع سعی کرده بودم به اصل ماهیت تعزیه بازگردم.

«اپرای عاشورا» راهی برای اپرای ملی بود که پیامدش منجر به تولید اپرای مولوی و حافظ و سعدی هم شد.پیشینیان ما بسیار به موسیقی و شعر و درام توجه داشتند و این در آثار آن دوران از نظامی و عطار تا فردوسی مشهود است. امروز وقتی از اپرای ملی حرف می‌زنم، خودم را میراث‌دار تعزیه می‌دانم و با اجرای «اپرای عاشورا» هم، دین خود را ادا کردم.»