گردشگری مازندران نیازمند اصلاح ساختار
به گزارش حرف آنلاین، در حالی که دنیا توسعه گردشگری را به عنوان یک تخصص حرفه ای پذیرفته است، در نظر مسئولان استان، گردشگری یک تفنن است که با هر درجه ای از آگاهی و تجربه میتوان در آن ادعای تخصص نمود بی آن که کسی معترض شود. شاید به همین دلیل است که ما هنوز نمیدانیم استاندار مازندران از ظرفیت چه تیم متخصصی در حوزه گردشگری بهره می برند و در عمل گردشگری به مانند گوشت قربانی است که هر کسی را از آن بهره ایست.
جالب آنجاست که مسئولان استان، متفق القول مازندران را بهعنوان استانی با پتانسیل بالا در زمینه گردشگری مازندران میدانند اما مسئله این است که همتی که باید وجود ندارد و مدیران در دوران مدیریتی خود به سخنرانی های زیبا در مدح گردشگری بسنده میکنند در حالی که در عمل و در ادوار مختلف در انتخاب مشاوران و مدیران مربوطه کوچکترین اثری از تخصص گرایی و شایسته سالاری نبوده است.
اگر حوزه گردشگری اولویت استاندار است و وی در سخنرانیهای خود اعلام میکند که شهرداریها باید در جهت رونق گردشگری نقش آفرین باشند، باید بگوید با چه طرح و برنامه، بر اساس کدام نقشه راه و با کدام مدیر میخواهند کار را پیش ببرند. اگر تیم خود را معرفی کنند، ما که در متن گردشگری قرار داریم قضاوت خواهیم کرد که این تیم قابلیت اجرایی نمودن برنامه ها را دارند یا همچون گذشته دچار شعارزدگی هستیم.
اگرچه استان مازندران چه از لحاظ فرهنگی و تاریخی و چه منابع طبیعی پتانسیل گردشگری بالایی دارد، اما از آنجا که استانی مسافر و مهاجرپذیر هستیم این دو واژه را بهجای گردشگر استفاده میکنیم در حالی که گردشگری عملا مغفول مانده است. از نظر بنده گردشگری متفاوت از آمد و شد مسافران به استان است. مغفول ماندن گردشگری یعنی این که به عنوان مثال از ظرفیت قله دماوند، دریای خزر، جنگل های هیرکانی، راه آهن تهران-شمال، رودخانه های خروشان و صدها موهبت بی همتای دیگر برای توسعه جوامع محلی و ارائه خدمات کمپینگ، طبیعت گردی، کوهنوردی، جنگل نوردی و تفریحات آبی استاندارد به متقاضیان بهره ای نبرده ایم. اغفال از گردشگری یعنی برای حل مسائل ترافیک و جابجایی گردشگران در استان هیچ راهکاری نداریم.
میلیونها مسافر در طول سال و به ویژه در تعطیلات به مازندران سفر میکنند که به دلیل عدم اتخاذ سیاست های درست، بی برنامگی و نادیده گرفتن اصول توسعه پایدار، این سیل مسافران موجب تخریب محیط زیست، آسیب به بافت اجتماعی و در بسیاری موارد زیان اقتصادی برای افراد محلی میشود. این در حالیست که با توسعه متوازن و صحیح صنعت گردشگری میتوان موجبات احیای فرهنگ بومی و آیینها، رشد فراگیر و دامنه دار اقتصاد و حفظ محیط زیست برای نسل های آینده کمک نمود. تا وقتی این نوع از توسعه مورد پذیرش کلیه مسئولین استان نباشد ما نمیتوانیم درمورد گردشگرپذیر بودن استان صحبت کنیم. ساختار مدیریتی و دستگاه های دولتی استان نیازمند تجدید نظر اساسی در خصوص ماهیت و چگونگی توسعه گردشگری هستند.
اگر آقای رئیس جمهور مازندران را به لحاظ اقتصادی و فرهنگی یک استان کشاورزی و گردشگری میبیند استاندار را ملزم کنند برنامهها و ساختارهای معین و یکپارچه ای برای بخش خصوصی و دولتی در این راستا تدوین کند، نه اینکه با سیستم ضعیف انتظار دریافت بودجه و یا اختیاراتی داشته باشیم، بودجهای که نمیدانیم کجا و چطور باید صرف شود، یعنی همان هدر دادن منابع.
مطالبه اصلی ما از رئیس جمهور، اصلاح این رویهها و ساختارها در خدمت توسعه اصولی ست. الزام استاندار به هدایت هوشمندانه ساختار مدیریتی استان به سمت توسعه در حوزههای گردشگری، کشاورزی و صنایع منتخب و همچنین برنامه ریزی همه جانبه برای احیای محیط زیست، احیای فرهنگ بومی و ارتقای اقتصادی اقدامی موثر خواهد بود. در غیر این صورت هرگونه اختیار یا منابعی که به دست مدیرانی غیرتخصص گرا داده شود جز اتلاف نتیجه ای نخواهد داشت.
مازندران در هر دو بخش دولتی و خصوصی گردشگری ضعیف است اما ما نخبگان و متخصصان باتجربهای در داخل و خارج استان داریم که دیده نمیشوند و از مشاوره آنها استفاده نمیشود بنابراین میتوانیم با مراجعه به نخبگان و اهل دانش و تجربه اجازه ندهیم هر کسی در خصوص توسعه گردشگری اظهار نظر نماید.
در پایان، امیدوارم سفر پیش روی آقای رئیس جمهور، به اصلاح رویهها و ساختارها و چابک سازی آنها کمک کند تا از ظرفیتهای مازندران درست بهرهبرداری شود.
*فعال بین المللی گردشگری
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0