از گردشگری انبوه تا گردشگری احیاگر؛ بازخوانی یک هشدار برای مازندران
ساری-گروه اجتماعی/مازندران، استانی که سالهاست بهعنوان قطب گردشگری شمال کشور شناخته میشود، امروز در معرض چالشی قرار گرفته که تناقض توسعهاش را نمایان میکند: گردشگری انبوهی که بهجای تقویت اقتصاد محلی، باعث نشت ثروت، فشار زیستمحیطی و تخریب هویت فرهنگی شده است. سخنان سید مصطفی فاطمی، مدیرکل توسعه گردشگری داخلی کشور، در نخستین همایش ملی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی گردشگری در دانشگاه آزاد نور، تلاشی بود برای بازتعریف مسیر توسعه مازندران و عبور از چرخه معیوب «گردشگری فصلی» و «مصرفی» به سمت «گردشگری زندگیمحور» و پایدار.
فاطمی در سخنان خود از پدیده «نشت ثروت» بهعنوان نگرانی اصلی در اقتصاد گردشگری مازندران یاد کرد. این مفهوم، اشاره به خروج سرمایه و سود از چرخه اقتصاد محلی دارد؛ به این معنا که درآمد حاصل از گردشگری عمدتاً به جیب واسطهها، دلالان و سرمایهگذاران غیربومی میرود، در حالیکه جامعه میزبان سهم اندکی از منافع دارد. در چنین وضعیتی، هرچند ورود گردشگران فصلی افزایش مییابد، اما کیفیت زندگی و رفاه اقتصادی ساکنان محلی تغییر محسوسی نمیکند.
این همان الگویی است که بسیاری از مقاصد گردشگری در جهان، بهویژه در جنوب شرق آسیا، سالها پیش تجربه کردند و امروز با اصلاح ساختارها، به سمت گردشگری مشارکتی و بومیمحور حرکت کردهاند.
چالش دیگر مازندران، گردشگری انبوه و پدیده مهاجران خوشنشین است؛ افرادی که بدون تعلق اقتصادی و فرهنگی به منطقه، تنها برای گذران تعطیلات یا زندگی موقت در شمال ساکن میشوند. حضور این گروهها ضمن ایجاد فشار بر منابع طبیعی، باعث افزایش قیمت زمین، تضعیف پیوندهای اجتماعی و گاه تغییر چهره فرهنگی روستاها و شهرهای شمالی شده است.
فاطمی با تأکید بر ضرورت «ایجاد احساس تعلق» میان گردشگران و مهاجران، در واقع بر شکاف میان زیستجهان محلی و تجربه گردشگری انگشت گذاشت. این نکته کلیدی میتواند نقطه آغاز سیاستگذاری جدیدی باشد که در آن گردشگر نه مصرفکننده، بلکه شریک فرهنگی و زیستمحیطی منطقه محسوب شود.
یکی از استعارههای قابلتوجه در سخنان مدیرکل توسعه گردشگری داخلی، تمایز میان «شهر کارگری» و «شهر زندگی» بود. شهر کارگری، شهری است که صرفاً بر تولید و مصرف مادی استوار است؛ جایی برای کار کردن و رفتن. در مقابل، شهر زندگی، شهری است که کیفیت زیست در آن، مهمتر از کمیت ساختوساز و درآمد است. او نمونههایی چون کوالالامپور، استانبول و دبی را مثال زد؛ شهرهایی که با اتکا به گردشگری، توانستهاند حس تعلق و زندگی شهری را تقویت کنند.
این ایده میتواند در مازندران نیز به شکل «شهرهای گردشگرپذیر با هویت محلی» تحقق یابد؛ جایی که توسعه اقتصادی با توسعه فرهنگی و اجتماعی همزمان پیش برود و مردم بومی نقش فعال در تصمیمسازیها داشته باشند.
دانشگاه و جامعه محلی؛ حلقه مفقوده توسعه
فاطمی تأکید کرد که توسعه هوشمندانه مازندران نیازمند همکاری میان دانشگاهها، دستگاههای حاکمیتی، بخش خصوصی و جامعه محلی است. در واقع، توسعه گردشگری بدون پشتوانه دانشی و برنامهریزی علمی، بهجای فرصت، به تهدید بدل میشود. دانشگاه آزاد نور با میزبانی این همایش، گامی نمادین در جهت پیوند علم و سیاستگذاری برداشت؛ اما آنچه اهمیت دارد، تداوم این گفتوگو در قالب پژوهشهای کاربردی و طرحهای بومی است.
اشاره فاطمی به تجربه سوئیس در توسعه گردشگری روستایی نیز قابل تأمل است. کشوری که بهجای تمرکز بر توسعه شهری، به احیای روستاها، گردشگری زمستانی و چهار فصل پرداخت و امروز یکی از پایدارترین الگوهای گردشگری در جهان است. این رویکرد میتواند برای مازندران نیز الهامبخش باشد؛ استانی که ظرفیتهای طبیعی، کشاورزی، جنگلی و فرهنگیاش در صورت مدیریت درست، میتواند به توازن فصلی و اشتغال پایدار منجر شود.
از تهاجم تا تبادل فرهنگی
مدیرکل توسعه گردشگری داخلی در بخش دیگری از سخنانش به چهار وضعیت فرهنگی گردشگری اشاره کرد: تهاجم، تقابل، تعامل و تبادل فرهنگی. این تقسیمبندی میتواند مبنای تحلیلی مهمی برای فهم چالش فرهنگی گردشگری در ایران باشد. به تعبیر او، همانگونه که ژاپن از گردشگری برای معرفی فرهنگ خود بهره برد، ما نیز باید گردشگری را بستری برای نمایش هویت ایرانی-اسلامی و آیینهای بومی بدانیم، نه تهدیدی برای آن.
گزارش امروز نشان میدهد که نگاه دولت به گردشگری در حال گذار از کمیتگرایی به کیفیتگرایی است. اگرچه مازندران هنوز درگیر پیامدهای گردشگری انبوه و فصلی است، اما طرح ایدههایی چون «گردشگری احیا»، «احساس تعلق» و «شهر زندگی» میتواند مسیر جدیدی را بگشاید.
برای تحقق این گذار، باید سرمایهگذاری با نگاه احیاگرانه، مشارکت جوامع محلی، آموزش گردشگری پایدار و نظارت دانشگاهی در دستور کار قرار گیرد. تنها در این صورت است که مازندران میتواند از مقصدی مصرفی به الگویی برای توسعه پایدار در ایران بدل شود؛ جایی که گردشگری نه تهدید، بلکه ابزار بازسازی فرهنگی، زیستمحیطی و اقتصادی خواهد بود.

ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0