نسل در حال انقراض کشاورزان ایرانی
آزاد عمرانی،کارآفرین حوزه کشاورزی، از مشکلات و راهکارهای کلان بخش کشاورزی گفت و مشکلات ساختاری این بخش را ظرف مدت کوتاهی قابل حل دانست.وی که تجربه رایزنی با بسیاری از وزرای کشاورزی اروپایی را دارد، شرایط خوب کشاورزان در کشوری همچون هلند راتشریح کرد. گفتوگوی تفصیلی تسنیم با دکتر آزاد عمرانی، نخبه کارآفرین بخش کشاورزی […]

آزاد عمرانی،کارآفرین حوزه کشاورزی، از مشکلات و راهکارهای کلان بخش کشاورزی گفت و مشکلات ساختاری این بخش را ظرف مدت کوتاهی قابل حل دانست.وی که تجربه رایزنی با بسیاری از وزرای کشاورزی اروپایی را دارد، شرایط خوب کشاورزان در کشوری همچون هلند راتشریح کرد.
گفتوگوی تفصیلی تسنیم با دکتر آزاد عمرانی، نخبه کارآفرین بخش کشاورزی را در ذیل می خوانید :
* فناوریهای بومی را نباید رها کرد
صنایع کشاورزی ما بسیار وابسته است. ما قبلاً جزو معدود کشورهای منطقه بودیم که ماشینآلات صادر میکردیم؛ اغلب این صنایع در ترکیه تنها 30 سال سابقه دارد؛ درحالی که ماشینسازیها و تراکتورسازی ما قدمت زیادتری دارند؛ ما زمانی در صنایع پایه و زیربنایی کشاورزی پیشگام منطقه بودیم.
* مشکل عقب افتادن این صنایع ناشی از چیست ؟
یک بخش این است که باید شرایط بومی و فرهنگ کشاورزیمان را درک کنیم که نکردیم؛ برای مثال در زنبورداری بومی بیش از 30 نوع کندو از تنه درختی و سبدی گرفته تا کوزهای و کدویی برای استحصال عسل در مناطق مختلف ایران وجود دارد. ولی بهجای اینکه از پیشرفتهای بومی در جهت ارتقاء فناوریهای بومی گام برداریم با آغوش باز کندوهای مدرن را وارد کردیم. من مخالف واردات فناوری و تعامل نیستم، ولی معتقدم پشتوانه دانش تجربی و فناوریهای بومی را نباید رها کرد، بلکه باید آنها را ابزار و فناوری معاصر، بروز و تجاریسازی کنیم. در بسیاری از مقالاتی که کار تحقیقاتی شده، طرح مسئله مرتبط با مشکل غربیها بوده، لذا راه حل نهایی مرتبط با معضل کشاورزی آنها بود و در برخی موارد اصولاً با مشکلات کشاورزی ارتباطی نداشته است.
* چه تفاوتهایی دارد؟
تجربه غربیها، مبتنی بر سودمحوری و حداکثر استفاده از منابع است. فرهنگ و الگوی پیشرفت آنها نیز با ما متفاوت است. مثلاً در همایشها و فستیوالها از افراد خاصی تقدیر میکنند؛ اما ما نمیدانیم عموماً در پشتپرده روابط اقتصادی و اسپانسرینگ (حمایت مالی) بوده است. ارتقاء شناخت غربیها و مدیریت ارتباطات فرامرزی، گلوگاه خودکفایی کشور است. اگر من با یک شرکت پیشتاز صنعت کشاورزی دنیا ارتباط تجاری دارم، سابقه فرهنگی، علمی و اقلیمی کشورم پشت این ارتباط نهفته است، آنگاه قادر خواهم بود با مدیریت تعاملات تجاری و با مشارکت آنها در یک بازه زمانی 3 تا 5 ساله تکنولوژی آنها را با واقعیتهای کشاورزی کشورم سازگار کنم
* گنجینه تجربیات کشاورزان مستند شود
متاسفانه ظرفیتهای علمی و دانش تجربی سترگ اینها به نسل بعدی منتقل نشده است؛ تجربیات ارزشمند کشاورزان بومی، آنگونه که باید مستند نشده است؛ البته مستندسازی و تحلیل دادههای تجربی بسیار کار دشواری است. زیرا درصدی از این تجارب غیرعلمی و اتفاقی است. پیشرفت فناوریهایی نظیر واکاوی اطلاعات یا Data Mining به ما این امکان را میدهد که تجربیات کاربردی، استخراج و تبدیل به یک نظریه کاربردی شود. مجموعه این نظریههای کاربردی کشاورزی مانند کلیدهایی است که قفلهای کشاورزی را باز خواهد کرد. دیگر این سیستم جواب نمیدهد که یک دانشجو چهار تا واحد بیماریشناسی گیاهی و ژنتیک و چه و چه پاس کند و در عمل نتواند از آموختههایش بهرهای ببرد. خروجی سیستم دانشگاهی ما عملیاتی نیست و نتوانسته مشکلات ما را حل کند. چنان که میبینیم در تولید علم و انتشار مقالات موفقیم ولی نمیتوانیم علم را ثروت و اشتغال تبدیل کنیم. این وضعیت اوج بحران مدیریت علم و فناوری در کشور است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0