مطهری فرد جالبی است!
برخی انسان ها بگونه ای عمل می کنند که بیننده اعمالشان به این جمع بندی خواهد رسید که اینان افراد جالبی هستند. جالب بودن هم معانی خاص خودش را دارد. در میان افراد جالب کسانی یافت می شوند که جالب تر هستند و برخی دیگر هم جالب ترین به شمار می آیند. اگرچه جالب ترین […]
برخی انسان ها بگونه ای عمل می کنند که بیننده اعمالشان به این جمع بندی خواهد رسید که اینان افراد جالبی هستند. جالب بودن هم معانی خاص خودش را دارد. در میان افراد جالب کسانی یافت می شوند که جالب تر هستند و برخی دیگر هم جالب ترین به شمار می آیند. اگرچه جالب ترین ها انگشت شمارند اما نوع جالب بودن شان به نوعی برجسته تر از مابقی است و لذا همیشه به چشم می آید. کسانی که ” دکتر علی مطهری” را از روی آثار قلمی و کلامی اش می شناسند قطعا به مثل نگارنده به این جمع بندی خواهند رسید که او فرد جالبی به شمار می آید. شاید پیش از استقرار دولت موسوم به اصلاحات تنها خواص و برخی مطلعین ایشان را می شناختند. حتی می توان ادعا کرد که بهره مندان از محصولات ناب قلمی موسسه ملاصدرا که مسئولیت انتشار آثار گرانسنگ استاد شهید علامه مرتضی مطهری را بر عهده داشت نیز احتمالا جناب علی آقای مطهری را به مثل امروز نمی شناختند. شناخت خواص از او هم به مسئولیت وی در راس موسسه مذکور برمی گردد . موسسه ای که خروجی اش تبیین آرمانها و اهداف عالیه نظام مقدس دینی بود. نتیجه این مقدمه اینکه شناخت خواص و بدنبال آن بخش اعظم از میزان اکرام و احترام مجموعه نظام به شخص علی آقای مطهری بجهت ابوی فاضل ایشان بوده است. ذکر این نکته هم ضروری است که اگرچه او خود توانمندی هائی داشته و دارد اما این نکته غیرقابل انکار است که عنوان فرزندی عالم عاملی چون آیت الله شهید مطهری در توجه مضاعف عمومی به جناب ایشان ،فوق العاده موثر بوده است. در ابتدا ذکر شد که پیش از استقرار دولت اصلاحات، علی آقای مطهری برای عموم مردم خیلی شناخته شده نبود. برادرش حجت الاسلام محمد مطهری بجهت شرکت و سخنرانی در مراسمات مختلف که در نقاط مختلف کشور به پاس تجلیل از استاد شهید برپا می شد،بیشتر در بین مردم شناخته شده بود تا او که کمتر به مراسمات تجلیل از پدر شهیدش دعوت می شد.استقرار دولت اصلاحات و در پیش گرفتن سیاست تساهل و تسامح در حوزه بسیار مهم فرهنگ ، موجب گردید که بسیاری از عناصر فکری در نقد این رویکرد نادرست به میدان بیایند و دست بر قلم برده و نقدهائی را به یادگار گذارند. از جمله این افراد می توان به “علی مطهری” اشاره نمود که در آن ایام در جریده شریفه کیهان قلم می زد. مجموعه مقالان آن روزگار وی موجود است. وی انتقادات زیادی را در ارتباط با عملکرد سیاسی و فرهنگی دولت اصلاحات بیان می نمود که البته از ورای همین نقدها بود که به سپهر سیاست و فرهنگ ایران معرفی شد. در اولین انتخاباتی که دولت نهم برگزار نمود وی که در لیست اصولگرایان بود از حوزه انتخابیه تهران وارد مجلس هشتم شد. نماینده شدن آقای مطهری دوره جدیدی از شخصیت سیاسی او را شکل داد. در حالی که تصور می شد او در قالب نمایندگی مجلس همان تفکرات را پیگیری کند اما او راه دیگری را در پیش گرفته بود. حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری 88 اوج فاصله گیری او به شمار می آید. جالب اینجاست که او با تابلوی دفاع از مظلوم به حمایت تلویحی از برخی فتنه گران پرداخت . علی مطهری با چشم بستن به عملکرد شنیع سران خائن فتنه ، رئیس جمهور وقت را عامل اصلی فتنه معرفی کرده و اصرار به محاکمه او داشت. جالب اینجاست او که خود را فردی اهل حریت می نامید اما هیچگاه نه تنها تبری از فتنه گران نجست بلکه در مقام دلسوزی از آنها هم برآمد! او که احمدی نژاد را مستحق محاکمه می داند هیچگاه به این سوال مهم افکار عمومی پاسخ نداد که پس چرا این فرد در برابر عملکرد غیرقانونی و خسارت آمیز سران خائن فتنه مهر سکوت بر لب زده و چیزی نمی گوید؟!از این گذشته جناب مطهری که اینگونه اصرار به دفاع از فتنه گران دارد چرا برای یکبار هم شده از حق و حقوق کارگران کارخانجات تعطیل شده ای چون”ارج” سکوت کرده است؟! آیا این موضوع در وظایف نمایندگی نیست که ایشان لااقل بخاطر ایفای وظیفه نمایندگی اش به آن هم گوشه چشمی بزند؟! از سوی دیگر جناب مطهری که ژست روشنفکرانه می گیرد و خواهان اغماض از قصور غیرقابل جبران سران خائن فتنه را دارد چرا حاضر نیست ضاربان خود در سفر به شیراز را ببخشد؟! اگر بخشش خوب هست که حتما هم چنین هست پس چرا ایشان پیش قدم نمی شود؟! متاسفانه جالب بودن آقای مطهری از این جهت هست که هر چه را برای خود می خواهد برای دیگران نمی خواهد. امام جمعه مشهد در سخنانی با اعلام اینکه مشهد حریم امام رضا علیه السلام است از ارشاد خواست به حرمت این حریم، اجازه برگزاری کنسرت در مشهد را ندهد. این سخنان امام جمعه مشهد با واکنش عجیب جناب علی آقای مطهری روبرو شد و او اعلام کرد که اصلا امام رضا علیه السلام حریمی ندارد! جالب بودن این فرد در این مصداق از این جهت است که همین آقا، مسئولان شهرستان فریمان را به این نکته توجه داد که خانه پدر شهیدش حریم دارد و لذا می بایست این حریم در این شهر محترم شمرده شود! واقعا عجیب نیست که کسی که برای امام معصوم قائل به حریم نیست پس چرا برای پدرشهیدش که حاضر بود همه وجود خود را تقدیم امام معصوم نماید حریم طلب می کند!!! البته جالب بودن جناب ایشان در همین چند موضوع خلاصه نمی شود و ایشان در موضوعات مختلف جلوه هائی ناب! از جالب بودن را به نمایش گذاشته است.باید برای افرادی چون او صمیمانه و از عمق جان دعا کرد که به مسیری که باید در آن باشند برگردند و روی ریل حقیقی خود حرکت کنند. مطهری می تواند در مسیری که او را به سوی تعالی خواهد برد حرکت کند البته اگر خودش بخواهد و خودش تلاش کند. معنی این جمله این نیست که او در قاب و قالب یک سلیقه سیاسی حرکت کند بلکه معنی این سخن این است که او در مسیرسعادتمندی که آثار پدر شهیدش همه ما را به طی نمودن آن فرا می خواند حرکت کند. مسیری که امام ، شهدا و رهبری آن را طلب می کنند.
شکرالله رضازاده شرمه
- این یادداشت در شماره 1775 روزنامه حرف مازندران منتشر شده است
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0