مسافر دیار نور/قسمت هشتم

حرف آنلاین:

به خرمشهر رسیدیم .ابتدای ورودی شهر، به یاد آن دوران بر روی تابلوی ورودی نوشته بودد ؛ به خرمشهر ، شهر خون خوش آمدید!! یک آن صدایی فضا را پر کرد، گویی به غیر ازمن دیگر بچه های کاروان نیز آن را می شنیدند، صدا بلند می گفت: شنوندگان عزیز توجه فرمایید!! خرمشهر، شهر خون آزاد شد!! روزگارانی این شهر الگو و نمادی از پایداری و مقاومت بوده است، شهری که گوشه گوشه ی خیابان ها و کوچه هایش جایگاه پیکرهای خونین مدافعان ایران اسلامی بود، با گذر از کوچه های خرمشهر به مسجد جامع این شهر رسیدیم.مسجد جامع نماد همه ی مقاومت ها و از خودگذشتگی های رزمندگان و مردم بی گناه ایران اسلامی است.جایی که شکوه اقتدار و تعصب ایرانی خود نمایی کرد و دست دشمن بعثی را در باتلاق پشیمانی فرو برد. مسجد جامع یادگار نابی از هشت سال بیداری و مقاومت است و در حال حاضر نیز یادگاری هایی را از جنگ در خود حفظ کرده است. مسجد جامع همچون قبور مطهر ائمه زائر دارد و همیشه شلوغ است. زمانی که به مسجد جامع رسیدیم به دلیل ایام فاطمیه خیابان منتهی به مسجد ،شاهد برپایی چادرها و ایستگاه های صلواتی بود. یکی از بچه های کاروان از من پرسید آیا آثار جنگ در مسجد باقی مانده ؟؟ من از قبل چند بار به جنوب آمده بودم و می دانستم که جای ترکش روی سنگ فرش های مسجد وجود دارد. مشاهده آثار باقی مانده جنگ آن هم در مکان مشهوری چون مسجد جامع خرمشهر برای جوانان کاروان به خصوص آنهایی که برای اولین به خرمشهر سفر کرده اند بسیار جالب و جذاب بود. نکته جالب تری که از دید بچه های کاروان هم به دور نماند دست نوشته هایی است که زائران روی سنگ فرش مسجد به یادگاری نوشته بودند. بعضی از آنها مربوط به دهه 70 و بعضی به دهه 80 و بچه های کاروان نیز هرکدام شروع به نگارش دلنوشته روی سنگفرش هایی کردند که جای ترکش روی آنها مانده بود. آن طرف صدای روضه خوانی ، نظر ما را به خود جلب کرد ،در گوشه ای از مسجد حجت الاسلام ماندگاری در بین حلقه ای از جوانان، در حال ذکر مصیبت خانم فاطمه الزهرا(س) به زبان عربی بود که نشان می داد جوانانی که به دورش حلقه زده عرب زبان اند. لحن ماندگاری در ذکر مصیبت خانم فاطمه الزهرا(س) به گونه ای بود که دل هر ارداتمندی به خاندان عصمت و طهارت را می سوزاند و با آنکه کلمه ای از ذکر مصیبت او را متوجه نمی شدیم اما همپای اشکهای جوانان عرب در سوگ مادرمان اشک ریختیم. بعد از اتمام ذکر مصیبت بچه ها از فرصت پیش آمده استفاده کردند با ماندگاری عکس یادگاری گرفتند.البته زمانی که متوجه شد این جوانان اهل مازندران هستند بسیارگرم پذیرای آنها شد. همراه با جوانان کاروان، 2 رکعت نماز به یاد نماز پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات بیت المقدس به فرماندهی سردار شهید حسن باقری به جا آوردیم و از مسجد خارج و همراه با کاروان به سمت اردوگاه میثاق آبادان حرکت کردیم، در راه آقای کلیجی مختصرا توضیحاتی را در مورد چگونگی آزاد سازی خرمشهر در عملیات بیت المقدس به فرماندهی شهید حسن باقری بیان کرد. به اردوگاه میثاق رسیدیم تا شب را برای فردایی که شلمچه در آن منتظر ما بود بگذرانیم.

حسین زحمتکش