مرگ تدریجی اخلاق و انسانیت در جامعه،چرا؟

حرف آنلاین: مثل ها و داستان های پند آموز بسیاری از اخلاق و انسانیت در فرهنگ ایرانی وجود دارد. پندهای اخلاقی و حکیمانه ای که درقالب کتب درسی، انیمیشن ها، کتاب های داستان گنجانده شده تا کودک ایرانی با آموختن این پندها به فرد با اخلاق و قانونمندی تبدیل شود. صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران […]

حرف آنلاین:

مثل ها و داستان های پند آموز بسیاری از اخلاق و انسانیت در فرهنگ ایرانی وجود دارد. پندهای اخلاقی و حکیمانه ای که درقالب کتب درسی، انیمیشن ها، کتاب های داستان گنجانده شده تا کودک ایرانی با آموختن این پندها به فرد با اخلاق و قانونمندی تبدیل شود. صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران و  وزارت آموزش و پرورش نیز هریک به سهم خود برنامه های متعدد آموزه های دینی را تعلیم می دهند تا بلکه کودک ایرانی با اخلاق اسلامی ایرانی پرورش یابد وبعضا نیز شاهد حضور ناکارشناسانی هستیم که آدرس غلط را به مخاطبان خود می دهند.

حال این سئوال مطرح می شود چرا اخلاق در جامعه ایرانی و با بهتر بگوییم ما مسلمانان رو به افول است؟ جامعه ای که  نماز یومیه خود را در مساجد و به صورت جماعت برپا میکنند، جامعه ای که تنها 3ماه از آن مردم همه روزه به مساجد و تکایا می روند وپای منبر واعظین می نشینند؛ در پای منبر این واعظین از اخلاق و جوانمردی حضرت علی(ع)، امام حسین(ع) و صبوری حضرت زینب(س) گفته می شود. بحث های طولانی و گاه مفصلی در بحث اخلاق شده اما چرا اخلاق و انسانیت در جامعه ایرانی کمرنگ شده است ؟!! چرا در میان ما دروغگویی، ریا، هتک آبروی دیگری و گرفتن جان یک انسان رواج پیدا کرد؟

حال به راستی اشکال کار در کجاست که ما شاهد افزایش بی اخلاقی در یک جامعه اسلامی هستیم؟ چگونه آن کودک  و یا کودکان دیروز که الان  به عنوان مسئول و مسئولان کشور به حساب می آیند به خود اجازه می دهند به مردم دروغ بگویند و مردم را ساده انگارند!! مگر نه آنکه آن مسئول دراین جامعه رشد و نمو کرده است؟!!

و چه زیبا گفته است ابو السعید ابوالخیر که؛  اسلام به ذات خود ندارد عیبی  هر عیبی که هست از مسلمانی ماست. با آن که خود را مسلمان می دانیم اما یک کلاه بزرگ شرعی برای خود درست می کنیم و قوانین اسلام را زیرپا میگذاریم و یا مصادره به مطلوب می کنیم.اگرنگاهی گذرا تنها به اتفاقات سال93داسشته باشیم به عمق فاجعه در جامعه ایرانی پی خواهیم برد. ما که به تمدن2500ساله خود افتخار می کنیم و افتخارمان این است که در ایران هیچ گاه بردگی رواج نداشته است پس چه طور به خود اجازه می دهیم با تعدادی از انسان هایی که بازی خورده روزگارند چنین تحقیر آمیز رفتار می کنیم. به اعتقاد نگارنده تحقیر کردن تعدادی پناهجوی افغان که از سر ناچاری و برای امرار معاش به ایران آمدند، فقط برای سرپوش گذاشتن عقده های درون آن مامور به اصطلاح وظیفه شناس است.

رفتارهای دور از انسانی عده ای موجب می شود تا  بهانه دست جوامع بین المللی بدهیم و آن ها ایران را محکوم به نقض حقوق بشر کنند.380مورد اسیدپاشی کوچک و بزرگ، اسیدپاشی زنجیره ای در اصفهان، چاقو زدن یک جوان به چند زن و دختر، آمار فجیع قربانیان تصادفات رانندگی، قتل های خانوادگی، تجاوز سریالی به زنان مشهدی، تجاوز به کودکان و دختران و ….همه و همه حاکی از مرگ تدریجی اخلاق و انسانیت در جامعه است. هریک از این پدیده های اجتماعی نیازمند بحث جامعه شناسی دقیقی است.حال در کنار این حوادث آمار روزانه اعدام ها در کشور را هم اضافه کنیم؛ اعدامی هایی که بخش اعظم آن را مواد مخدر وتجاوز به عنف تشکیل می دهد. از افول اخلاق ،فروپاشی وبی اخلاقی در غرب بارها گفته اند و شنیده ایم و مسئولان و کارشناسان ازرسوایی های اخلاقی که خانواده های غربی را تهدید میکنند سخن گفته اند اما به جرات می توان گفت که این بی اخلاقی بیشتر از اینکه جوامع غرب را تهدید کند وبنیان خانواده غربی را از هم بپاشاند جوامع ایرانی را تهدید می کند.

به اعتقاد نگارنده  مسبب بخش اعظمی از مرگ تدریجی اخلاق در جامعه دولت ها و دولت مردان هستند.مشکلات اقتصادی، فقر، بیکاری، از بین رفتن اعتماد در جامعه، تاخیر در ازدواج جوانان، اعتیاد، مسکن همه  و همه در بروز ناهنجاری های اجتماعی تاثیرمستقیم دارد و نمی توان نقش دولت و حاکمیت را در بروز پدیده های اجتماعی نادیده گرفت.

فاطمه عربی