لزوم برنامه ریزی شهری در شهرهای مازندران
یکی از بزرگ ترین موارد غفلت برنامه ریزان شهری در استان مازندران آن است که برنامه ریزی شهری را تنها در حوزه اختیار شهرداری ها می دانند. امروزه شهرها به صورت مجموعه اي واحدند که مانند انسان داراي خصايص و ويژگي هاي زندگي است. شهرها پيوسته در حال تغيير و تحول بوده و با خود […]
یکی از بزرگ ترین موارد غفلت برنامه ریزان شهری در استان مازندران آن است که برنامه ریزی شهری را تنها در حوزه اختیار شهرداری ها می دانند.
امروزه شهرها به صورت مجموعه اي واحدند که مانند انسان داراي خصايص و ويژگي هاي زندگي است.
شهرها پيوسته در حال تغيير و تحول بوده و با خود کمبودها، مسائل و مشکلات، محدوديت ها و نيازهايي را به همراه دارند. رفع کمبودها و نيازها و حل مسائل و مشکلات، با برنامه ريزي دقيق و اصولي آغاز مي شود. بنابراين با پرداختن به کمبودها، نيازها و محدوديت ها و با توجه به مسائل و مشکلات شهری، برنامه ريزي شهری شهر را در مسير حرکت مشخص قرار خواهد داد. از اين رو در فرآيند توسعه شهر ، لزوم جايگاه برنامه ريزي بيش از پيش احساس مي شود.
هدف اصلي برنامه ريزي شهري عبارت است از محيطي راحت تر، بهتر، آسانتر و موثرتر براي شهر نشينان. برنامه ريزي شهري مجموعه گسترده اي از فعاليت هاي نظام مند است که به منظور نيل به اهدافي براي آينده شهر در نظر گرفته مي شود.
نکته مهمي که در برنامه ريزي شهرها اهميت دارد مساله آينده نگري است؛ زيرا زندگي شهرها بدون ساز و کارهاي انتظام و قابل اجرا دچار هرج و مرج و آشفتگي خواهد شد. بنابراين برنامه ريزي شهري تلاشي به منظور انجام اعمالي است که نتايج آنها نظارت بر شهر را براي حفظ منافع شهروندان و بهبود محيط آنها در پي دارد.
وجود معضلات شهري امروزه احساس نياز به برنامه ريزي را بيشتر مي کند و در چارچوب اين تفکر، ايجاد تعادل، تناسب و هماهنگي در بخش هاي مختلف شهر امکان پذير است.
بنابراين برنامه ريزي شهري، شهر و حيات شهر را به عنوان يک ساز و کار پويا، هدف دار و زنده ياري مي رساند. در اين شرايط است که مديريت شهري با وجود برنامه آينده نگرانه شهري در مسير مناسب حرکت کرده و مي تواند پاسخگوي دگرگوني هاي آتي شهر و خواسته ها و نيازهاي شهروندان باشد. در صورتي که چنين اعتقادي به صورت راسخ وجود داشته باشد، مي توان با صحت و دقت وضع موجود را شناخت، نيازها را در نظر گرفت، اولويت ها را دیده و چشم اندازها را ترسيم کرد.
از این منظر شهرهای استان مازندران دارای مشکلات فراوانی هستند، چه آنکه در مورد برنامه ریزی های کلان شهری در مازندران نیازهای بومی کمتر لحاظ می شود. نیازهایی که به فراخور شرایط استان و نیز اقتضائات هر شهر و دیار می تواند متفاوت باشد.
سیستم حمل و نقل درون شهری، کاربری اراضی در شهرها، حوزه بهداشت، سلامت و درمان، اقتصاد شهرها، تولید شغل، معماری شهری، مبلمان شهری و فضای سبز، توسعه فیزیکی شهرها، محله بندی، ترافیک و آلودگی های شهری، برنامه ریزی های زیست محیطی، از جمله زمینه هایی است که می توان در برنامه ریزی های کلان شهرهای مازندران مورد توجه قرار داد.
متأسفانه یکی از بزرگ ترین موارد غفلت برنامه ریزان شهری در استان مازندران آن است که برنامه ریزی شهری را تنها در حوزه اختیار شهرداری ها دانسته و آن را به موارد عمرانی همچون کاربری زمین ها و یا مبلمان شهری و توسعه فیزیکی محدود می کنند.
برنامه ریزی شهری بسیار فراتر از چنین حوزه هایی است. یکی از اصلی ترین حوزه های برنامه ریزی شهری، آینده نگری در ایجاد عدالت فضایی و اجتماعی است. عدالت فضایی و اجتماعی یعنی اختصاص عادلانه فضاها و امکانات به فراخور شرایط جمعیتی، فضایی و زیستی. این عدالت فضایی و اجتماعی را می توان در دو سطح بررسی کرد:
الف- سطح بین شهری : برای مثال ؛
1- در شهری از شهرهای مازندران که مطابق نیازسنجی ها جوانان پرشور فراوانی برای رفتن به سینما دارد هیچ گونه سینمایی وجود ندارد.
2- در شهری از شهرهای مازندران که استعدادهای فراوان ورزشی در زمینه ورزش فوتبال وجود دارد هیچ گونه سیاست مدیریتی مناسبی برای یک باشگاه ورزشی بزرگ وجود ندارد.
3- در شهری از شهرهای مازندران که نیاز مبرم به وجود سردخانه های مجهز برای نگهداری میوه می باشد چنین امکاناتی وجود ندارد. 4- در شهری از شهرهای مازندران با جاذبه های بالای گردشگری هیچ گونه بستر مناسبی برای جذب گردشگر وجود ندارد.
5- کارخانجات صنعتی در شهرهای مازندران به طور عادلانه توزیع نشده و در یکی دو شهرستان تجمیع شده اند.
6- تأسیسات بیمارستانی در شهرهای مازندران به طور عادلانه توزیع و جانمایی نشده اند.
7- در شهرهایی که در آن ها معضلات شدید فاضلاب شهری وجود دارد طرح ها به کندی انجام می گیرند.
ب- سطح درون شهری : برای مثال ؛
1- توسعه در قسمت هایی از یک شهر بیشتر تمرکز یافته و قسمت های دیگر شهر از آن محروم می مانند. برای مثال پارک ها و فرهنگسراها در قسمتی از شهر به مقدار فراوان وجود دارند و این در حالی است که در قسمت های دیگر شهر حتی یک مورد پارک و … نیز دیده نمی شود.
2- نیازسنجی در مورد بهداشت و درمان. برای مثال در شهر و منطقه ای که نوعی بیماری غالب وجود دارد نیاز مبرم به تمهیدات لازم برای درمان و پیشگیری از آن بیماری احساس می شود.
به این ترتیب می توان مشاهده نمود که طرح ها و برنامه ریزی های شهری در شهرهای مازندران سیستم به هم پیوسته ی منسجمی که تمامی نهادها و دستگاه های اجرایی در طرح و اجرای آن نقش داشته باشند را شامل نمی شود.
برنامه ریزی های شهری باید متناسب با تمامی بخش ها و زمینه ها طرح و اجرا گردد؛ نه آنکه هر بخشی خود به اجرای طرح های خود بپردازد. طرح ها می بایست در یک طرح کلی جامع که همه ی نیازها، محدودیت ها و مشکلات را یکجا مدنظر قرار می دهد ادغام شوند. از این رو از مفاهیمی همچون طرح توسعه و عمران، طرح تفصیلی، و طرح هادی استفاده می شود.
برای مثال طرح توسعه و عمران شهرها به منظور تدوین برنامه و تعیین جهات توسعه شهر و تأمین نیازمندی های آن بر مبنای پیش بینی ها و اهداف توسعه شهری تهیه می شود.
این طرح عبارت از طرح بلند مدتی است که در آن نحوه استفاده از اراضی و منطقه بندی مربوط به حوزه های مسکونی، صنعتی، خدماتی، اداری و… ، تأسیسات و تجهیزات شهری و نیازمندی های عمومی شهری، خطوط کلی ارتباطی و سطح لازم برای ایجاد تأسیسات، تجهیزات و تعیین محدوده های نوسازی، بهسازی و… تعیین می شود.
این طرح بیشتر در مورد شهرهای بزرگ و شهرهایی که بیش از 25000 نفر جمعیت دارند تهیه می گردد. در واقع به شکل برنامه راهنما عمل می کند یا به شکل سیستمی است که خط مشی اصولی و کلی سیاست های شهری را تعیین می کند.
مطابق آنچه در سطور بالاتر عنوان شد طرح های توسعه و عمران، طرح های تفصیلی و طرح هادی بیشتر رویکرد عمرانی داشته و به شهرداری ها مربوط می باشند. از این رو مهم است که این طرح ها در یک طرح جامع و فراگیر شهری ادغام شده و به تمامی جوانب یک شهر توجه کافی داشته باشند.
نتیجه آنکه بسیار ضروری می نماید که به وسیله طرح های بزرگ شهری در شهرهای استان مازندران بتوان الگوی صحیحی از برنامه ریزی شهری را اجرا کرده و آینده شهرهای استان را از جهات گوناگون بهبود بخشید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0